آموزش و توجه عاطفی

آموزش و توجه عاطفی

راحله فخاری مربی خانه کودک شوش

مربیان خانه‌های کودک همواره تأکید می‌کنند که تأمین امنیت روانی و به‌کارگیری رویکردهای تخصصی در مراقبت عاطفی، از مهم‌ترین نیازهای کودکان آسیب‌دیده است. آنان بر این باورند که بدون ایجاد حس امنیت و مورد توجه قرار گرفتن، فرایند یادگیری نمی‌تواند معنا و اثربخشی لازم را داشته باشد. رفتارهای پرخاشگرانه و تنش‌آمیز میان کودکان اغلب ریشه در فقدان همین احساس امنیت دارد. برای پاسخ به این نیاز بنیادین، لازم است فضایی قابل پیش‌بینی و آرام فراهم شود که با حفظ ثبات در رفتار مربیان، برخوردهای محترمانه و الگوگیری از ارزش‌های احترام متقابل همراه باشد. گوش دادن فعال به صحبت‌ها و احساسات کودکان، تشویق آن‌ها به ابراز آزادانه عواطف و تأکید بر ارزش ذاتی هر کودک، از راهکارهای کلیدی برای پاسخ به نیازهای عاطفی عمیق کودکان به شمار می‌رود.
تجارب متنوع و پیچیده کودکان در معرض آسیب، از کار کودک تا مهاجرت و فقدان خانواده، نیازمند به‌کارگیری رویکرد حساس به تروما است. این رویکرد در تمام فعالیت‌های روزمره از جمله آموزش، بازی و مدیریت تعارض به‌کار گرفته می‌شود و چارچوبی مبتنی بر استقرار روال‌های ثابت، حذف تنبیه و پرورش ارتباطات امن شکل می‌دهد. تدوین برنامه‌های ساختاریافته و قابل پیش‌بینی برای کلاس‌ها و زمان بازی، نقش مؤثری در کاهش اضطراب و احساس بی‌ثباتی در کودکان ایفا می‌کند. به‌جای تنبیه، مربیان از گفت‌وگوی هدایت‌شده و بازسازی موقعیت‌های تعارض استفاده می‌کنند تا به کودکان کمک کنند احساسات خود و دیگران را شناسایی کرده و مدیریت کنند. تقویت ارتباطات امن با برقراری تماس چشمی، خطاب کردن کودکان با نام و توجه غیرمشروط به آن‌ها، اعتماد متقابل را افزایش می‌دهد و زمینه رشد عاطفی و اجتماعی کودکان را فراهم می‌سازد.
با این حال، در خانه کودک شوش با وجود امکانات پایه‌ای آموزشی مانند نقاله، گونیا و خط‌کش، کمبود منابع یادگیری عمیق و کاربردی چالشی جدی به شمار می‌رود؛ به ویژه در دروس مفهومی مانند ریاضی، نبود وسایل کمک‌آموزشی ملموس و منابع دیداری-نمایشی، فهم مفاهیم دشوار مانند اعداد اعشاری را برای کودکان بسیار سخت می‌کند. هرچند فعالیت‌های پروژه‌محور و استفاده از دفترهای حل مسأله فرصت‌هایی برای یادگیری فعال فراهم می‌کنند، اما برنامه‌های فشرده و مشارکت محدود برخی کودکان در تمرینات نوشتاری مانع از تحقق کامل این اهداف می‌شود.
اگرچه امکانات پایه‌ای از جمله حمایت‌های روانی، تغذیه و فعالیت‌های فوق‌برنامه هنری و ورزشی تا حدی فراهم است، مربیان معتقدند تحقق حمایت همه‌جانبه و پایدار نیازمند جهشی کیفی است. آن‌ها پیشنهاد می‌کنند سیاست‌گذاران و نهادهای حامی در سه مسیر مهم سرمایه‌گذاری کنند: تأمین منابع مالی پایدار و بلندمدت، طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی تخصصی مستمر برای کارکنان و توسعه فضاهای فیزیکی و برنامه‌ریزی شده که تمرکز ویژه‌ای بر تقویت مهارت‌های اجتماعی، هوش هیجانی و خودتوانمندسازی کودکان داشته باشد.  
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه