
سایه سنگین ترامپ بر بروکسل
رضا لاهیجانیمنفرد مترجم
در یک صفحه شطرنج به بزرگی اقیانوس اطلس، دونالد ترامپ مهره تعرفههای سنگین را ناگهان وسط میز گذاشت: ۳۰ درصد تعرفه جدید بر کالاهای اروپایی از اول اوت. تصمیمی ناگهانی که شوک شدیدی به اروپا وارد کرد. مذاکرهکنندگان بروکسل که تصور میکردند هنوز زمان دارند، غافلگیر شدند... و بازی به ناگاه تغییر کرد.
در ظاهر، اروپاییها همچنان وانمود میکنند که دست بالا را دارند. رئیس کمیسیون اروپا، اورزولا فن در لاین، وعده داد که از منافع اروپا با تمام قدرت دفاع خواهد کرد. اما نشانهها چیز دیگری میگویند: بروکسل فعلاً ساکت است، لیست اقدامات تلافیجویانه یا به تعویق افتاده یا کوچکتر شده، و سکوتی سنگین بر اتحادیه سایه انداخته است.
سکوت اروپایی، استراتژی یا ضعف؟
اروپا ابتدا با اعتماد به نفس وارد این بازی شد. استراتژی «صفر برای صفر» را پیشنهاد داد: حذف کامل تعرفهها در تجارت هم در حوزه کالا و هم خدمات. اگرچه اتحادیه اروپا در کالاها مازاد ۲۰۰ میلیارد یورویی دارد، در خدمات (بهویژه فناوری) دچار کسری ۱۵۰ میلیاردی است. اما واقعیت، پیچیدهتر از این اعداد است.
زمانی که بریتانیا با آمریکا به توافقی دوستانه رسید - که شامل تعرفه ۱۰ درصدی بود- اروپا آن را شکست تلقی کرد. تصور بروکسل این بود که با قدرت اقتصادی بزرگترش، میتواند توافقی بهتر بگیرد؛ بهخصوص که بسیاری از کالاهای آمریکایی – از موتورسیکلتهای هارلیدیویدسون گرفته تا محصولات کشاورزی – به بازار اروپا نیاز دارند. اما حالا، آن تصور خوشبینانه در برابر واقعیت عقبنشینی کرده است.
خط تنش در زنجیره تجاری
درحالیکه چین توانست با آمریکا به یک آتشبس تجاری برسد (و حتی گفتوگوهایی برای نشست پاییزی میان دو کشور آغاز شده) اروپا در موضع ضعف قرار گرفته است. تهدیدات آمریکا علیه مکزیک، کانادا و برزیل هم همزمان در جریان است و فشار روانی سنگینی را به بروکسل وارد کرده است.
اروپا در بهار گذشته، تهدید به استفاده از ابزار «ضد زورگویی تجاری» کرد؛ ابزاری که در صورت اجراییشدن، میتوانست دسترسی آمریکا به بازار داخلی اروپا را محدود کند. اما با کاهش سطح تهدیدات ترامپ، اروپا نیز پا پس کشید. اکنون، حتی لیست جدید تلافیجویانه اروپا که در ابتدا شامل کالاهایی به ارزش ۹۵ میلیارد یورو بود، به ۷۲ میلیارد کاهش یافته و احتمال اجرایی شدنش کم است.
در عوض، آمریکا با قدرت در حال اعمال تعرفه بر حدود ۳۸۰ میلیارد یورو واردات از اروپا است.
تنوع بازار و امید اروپا
در برابر این وضعیت، اتحادیه اروپا به سمت تقویت روابط تجاری با سایر کشورها روی آورده است. مذاکرات با کشورهای مرکوسور (بازار مشترک کشورهای آمریکای جنوبی)، مکزیک، استرالیا، نیوزیلند، هند و امارات در حال پیشرفت است. توافق با اندونزی نهایی شده و پیشنهادهایی برای همکاری با پیمان تجاری آسیایی CPTPP ارائه شدهاند. حتی طرحهایی برای احیای سازمان تجارت جهانی در غیاب مشارکت فعال آمریکا در حال بررسی است.
اما یک نکته کلیدی باقی میماند: توافق روی کاغذ کافی نیست. تصویب نهایی این توافقات در مجالس کشورهای عضو، فرایندی دشوار و زمانبر است. نمونهاش توافق مرکوسور که همچنان معلق مانده است. اتحادیه اروپا باید در پیادهسازی، نه فقط مذاکره، سرعت عمل نشان دهد.
شکاف داخلی در اروپا
با وجود ظاهر متحد، اتحادیه اروپا از درون دچار شکاف است. در جناح معتدل یا متمایل به سازش، کشورهایی مانند ایتالیا (تحت رهبری راستگرای ملیگرا)، آلمان (به دلیل وابستگی تجاری به آمریکا) و برخی کشورهای شمالی و شرقی (که نگران موضع آمریکا در قبال دفاع از اوکرایناند) قرار دارند. این بلوک اکثریت را تشکیل میدهد و درحالحاضر، مانع هر واکنش جدی شدهاند.
در صورت تداوم این رویکرد، اتحادیه ممکن است حتی به عقبنشینیهایی در حوزه دیجیتال تن دهد. حوزهای که شاید هدف اصلی ترامپ باشد. این امتیازدهی، اگرچه ظاهراً مصلحتاندیشانه است، در واقع میتواند انسجام اتحادیه را تضعیف و به بحران مشروعیت دامن بزند.
پایان عصر اتحاد تجاری
اگر در نهایت اتحادیه اروپا توافقی را بپذیرد که بدتر از توافق بریتانیاست – مثلاً پایه تعرفهای ۱۵ تا ۲۰ درصدی به همراه تعرفههای بخشی – آنگاه شعار اتحاد و قدرت جمعی زیر سؤال خواهد رفت. این پیام، خوراک تبلیغاتی مناسبی برای دولتهای راستگرای اروپایی خواهد بود که هم در تضعیف مواضع اتحادیه نقش دارند و هم از نتایج آن برای حمله به بروکسل سود خواهند برد.
بازی ترامپ ادامه دارد، اما این اروپا است که باید تصمیم بگیرد: عقبنشینی یا ایستادگی. اگر میخواهد در جهان چندقطبی آینده نقشی ایفا کند، باید نشان دهد که در برابر فشارهای تجاری، وحدت و ارادهاش خدشهناپذیر است.
منبع: گاردین
در ظاهر، اروپاییها همچنان وانمود میکنند که دست بالا را دارند. رئیس کمیسیون اروپا، اورزولا فن در لاین، وعده داد که از منافع اروپا با تمام قدرت دفاع خواهد کرد. اما نشانهها چیز دیگری میگویند: بروکسل فعلاً ساکت است، لیست اقدامات تلافیجویانه یا به تعویق افتاده یا کوچکتر شده، و سکوتی سنگین بر اتحادیه سایه انداخته است.
سکوت اروپایی، استراتژی یا ضعف؟
اروپا ابتدا با اعتماد به نفس وارد این بازی شد. استراتژی «صفر برای صفر» را پیشنهاد داد: حذف کامل تعرفهها در تجارت هم در حوزه کالا و هم خدمات. اگرچه اتحادیه اروپا در کالاها مازاد ۲۰۰ میلیارد یورویی دارد، در خدمات (بهویژه فناوری) دچار کسری ۱۵۰ میلیاردی است. اما واقعیت، پیچیدهتر از این اعداد است.
زمانی که بریتانیا با آمریکا به توافقی دوستانه رسید - که شامل تعرفه ۱۰ درصدی بود- اروپا آن را شکست تلقی کرد. تصور بروکسل این بود که با قدرت اقتصادی بزرگترش، میتواند توافقی بهتر بگیرد؛ بهخصوص که بسیاری از کالاهای آمریکایی – از موتورسیکلتهای هارلیدیویدسون گرفته تا محصولات کشاورزی – به بازار اروپا نیاز دارند. اما حالا، آن تصور خوشبینانه در برابر واقعیت عقبنشینی کرده است.
خط تنش در زنجیره تجاری
درحالیکه چین توانست با آمریکا به یک آتشبس تجاری برسد (و حتی گفتوگوهایی برای نشست پاییزی میان دو کشور آغاز شده) اروپا در موضع ضعف قرار گرفته است. تهدیدات آمریکا علیه مکزیک، کانادا و برزیل هم همزمان در جریان است و فشار روانی سنگینی را به بروکسل وارد کرده است.
اروپا در بهار گذشته، تهدید به استفاده از ابزار «ضد زورگویی تجاری» کرد؛ ابزاری که در صورت اجراییشدن، میتوانست دسترسی آمریکا به بازار داخلی اروپا را محدود کند. اما با کاهش سطح تهدیدات ترامپ، اروپا نیز پا پس کشید. اکنون، حتی لیست جدید تلافیجویانه اروپا که در ابتدا شامل کالاهایی به ارزش ۹۵ میلیارد یورو بود، به ۷۲ میلیارد کاهش یافته و احتمال اجرایی شدنش کم است.
در عوض، آمریکا با قدرت در حال اعمال تعرفه بر حدود ۳۸۰ میلیارد یورو واردات از اروپا است.
تنوع بازار و امید اروپا
در برابر این وضعیت، اتحادیه اروپا به سمت تقویت روابط تجاری با سایر کشورها روی آورده است. مذاکرات با کشورهای مرکوسور (بازار مشترک کشورهای آمریکای جنوبی)، مکزیک، استرالیا، نیوزیلند، هند و امارات در حال پیشرفت است. توافق با اندونزی نهایی شده و پیشنهادهایی برای همکاری با پیمان تجاری آسیایی CPTPP ارائه شدهاند. حتی طرحهایی برای احیای سازمان تجارت جهانی در غیاب مشارکت فعال آمریکا در حال بررسی است.
اما یک نکته کلیدی باقی میماند: توافق روی کاغذ کافی نیست. تصویب نهایی این توافقات در مجالس کشورهای عضو، فرایندی دشوار و زمانبر است. نمونهاش توافق مرکوسور که همچنان معلق مانده است. اتحادیه اروپا باید در پیادهسازی، نه فقط مذاکره، سرعت عمل نشان دهد.
شکاف داخلی در اروپا
با وجود ظاهر متحد، اتحادیه اروپا از درون دچار شکاف است. در جناح معتدل یا متمایل به سازش، کشورهایی مانند ایتالیا (تحت رهبری راستگرای ملیگرا)، آلمان (به دلیل وابستگی تجاری به آمریکا) و برخی کشورهای شمالی و شرقی (که نگران موضع آمریکا در قبال دفاع از اوکرایناند) قرار دارند. این بلوک اکثریت را تشکیل میدهد و درحالحاضر، مانع هر واکنش جدی شدهاند.
در صورت تداوم این رویکرد، اتحادیه ممکن است حتی به عقبنشینیهایی در حوزه دیجیتال تن دهد. حوزهای که شاید هدف اصلی ترامپ باشد. این امتیازدهی، اگرچه ظاهراً مصلحتاندیشانه است، در واقع میتواند انسجام اتحادیه را تضعیف و به بحران مشروعیت دامن بزند.
پایان عصر اتحاد تجاری
اگر در نهایت اتحادیه اروپا توافقی را بپذیرد که بدتر از توافق بریتانیاست – مثلاً پایه تعرفهای ۱۵ تا ۲۰ درصدی به همراه تعرفههای بخشی – آنگاه شعار اتحاد و قدرت جمعی زیر سؤال خواهد رفت. این پیام، خوراک تبلیغاتی مناسبی برای دولتهای راستگرای اروپایی خواهد بود که هم در تضعیف مواضع اتحادیه نقش دارند و هم از نتایج آن برای حمله به بروکسل سود خواهند برد.
بازی ترامپ ادامه دارد، اما این اروپا است که باید تصمیم بگیرد: عقبنشینی یا ایستادگی. اگر میخواهد در جهان چندقطبی آینده نقشی ایفا کند، باید نشان دهد که در برابر فشارهای تجاری، وحدت و ارادهاش خدشهناپذیر است.
منبع: گاردین
ارسال دیدگاه