فولاد ملی در خدمت ترانزیت منطقه‌ای

فولاد ملی در خدمت ترانزیت منطقه‌ای

در گستره جغرافیایی ایران، حمل‌ونقل ریلی دیگر یک گزینه جانبی یا مکمل برای جاده نیست بلکه تبدیل به ضرورتی راهبردی برای آینده اقتصادی و امنیتی کشور شده است. شبکه ریلی با اتکای کمتر به سوخت‌های فسیلی، ایمنی بالاتر و هزینه‌های پایین‌تر نسبت به جاده، ستون فقرات حمل‌ونقل ملی محسوب می‌شود. اما توسعه این ستون، سال‌ها زیر سایه واردات و وابستگی‌های ارزی و سیاسی قرار داشت. امروز اما صحنه تغییر کرده است؛ تولید ریل ملی، نقطه عطفی در این صنعت شده که می‌تواند سرنوشت حمل‌ونقل کشور را دگرگون کند.
در قلب این تحول، شرکت ذوب‌آهن اصفهان ایستاده است. این واحد صنعتی توانسته با دستیابی به دانش فنی، تولید انبوه ریل‌های استاندارد بین‌المللی را آغاز کند؛ آن‌هم در شرایطی که بسیاری از کشورها برای چنین فناوری‌ای، سال‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند. ثمره این تحول تنها در کارخانه باقی نمانده، بلکه خود را در کاهش واردات، صرفه‌جویی ارزی و پایداری بیشتر پروژه‌های ریلی نشان داده است. رکوردهای جدید تولید – از جمله ۹۴۰۰ تن فولاد ریل در فروردین و بیش از هزار تن تولید روزانه در اردیبهشت – بیانگر بلوغ ظرفیت صنعتی ایران در این حوزه حساس است.

 کاهش وابستگی، افزایش مصونیت
تا همین چند سال پیش، پروژه‌های ریلی کشور شدیداً وابسته به واردات ریل بود. این وابستگی نه‌فقط موجب خروج گسترده ارز، بلکه عامل تأخیرهای مکرر در پروژه‌ها، افزایش هزینه‌ها و گاه حتی توقف طرح‌های ملی بود. حالا اما این موازنه تغییر کرده است. تولید داخلی، حتی اگر در گام‌های ابتدایی با محدودیت‌هایی همراه باشد، دست‌کم ثبات و پیش‌بینی‌پذیری بیشتری برای برنامه‌ریزان فراهم می‌کند. در شرایط تحریم، این موضوع اهمیتی مضاعف می‌یابد. خودکفایی در تولید ریل، بخشی از پازل مقاومت اقتصادی است که از وابستگی به مسیرهای پرریسک وارداتی می‌کاهد. مهم‌تر آن‌که استمرار این روند می‌تواند کشور را به یک صادرکننده بالقوه در منطقه تبدیل کند؛ منطقه‌ای که بسیاری از کشورهای آن در حال توسعه شبکه ریلی خود هستند، اما فاقد ظرفیت‌های تولیدی مشابه‌اند.
از این منظر، تولید ریل نه‌تنها یک حرکت صنعتی، بلکه یک مانور استراتژیک است؛ حرکتی که می‌تواند ایران را به‌عنوان بازیگری مستقل و تأثیرگذار در معادلات حمل‌ونقل منطقه‌ای معرفی کند.

 صرفه‌جویی، رقابت و توسعه پایدار
توسعه ریلی با تولید داخلی، فقط معنای مهندسی یا لجستیکی ندارد. اثرات اقتصادی آن نیز شایان توجه است. هر قطار باری می‌تواند معادل صدها کامیون بار جابه‌جا کند؛ امری که به کاهش بار جاده‌ای، کاهش تصادفات، صرفه‌جویی عظیم در مصرف سوخت و کاهش هزینه‌های نگهداری راه‌ها می‌انجامد. در شرایطی که هزینه‌های حمل‌ونقل یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های صنایع بزرگ – از فولاد و معدن تا پتروشیمی – است، ارزان‌سازی این حلقه می‌تواند مزیت رقابتی آن‌ها را افزایش دهد. فراتر از اقتصاد، مزایای زیست‌محیطی این تحول نیز چشمگیر است. حمل‌ونقل ریلی به‌مراتب آلودگی کمتری نسبت به جاده دارد. در جهانی که تغییرات اقلیمی به یک اولویت فوری بدل شده، ایران نمی‌تواند نسبت به مسیرهای سبز توسعه بی‌تفاوت بماند. سرمایه‌گذاری در ریل، در حقیقت سرمایه‌گذاری در آینده‌ای با هوای پاک‌تر و ردپای کربنی کمتر است.
در سطح اجتماعی نیز، ریلی شدن زیرساخت‌ها می‌تواند به کاهش نابرابری منطقه‌ای کمک کند. اتصال شهرها و مناطق کمترتوسعه‌یافته به شبکه ریلی، دسترسی آن‌ها به بازارهای بزرگ، مراکز درمانی و آموزشی را تسهیل می‌کند و مانع از مهاجرت بی‌رویه به شهرهای مرکزی می‌شود.

توسعه، از دل فولاد ملی
در نگاه نخست، تولید چند هزار تن ریل ممکن است موفقیتی صرفاً صنعتی به نظر برسد. اما واقعیت این است که هر ریل، بخشی از یک مسیر توسعه است که به‌تدریج اقتصاد، عدالت اجتماعی، محیط‌زیست و امنیت کشور را به هم متصل می‌کند. شاید مهم‌ترین وجه این پیشرفت، بازگشت امید به توان تولید داخل باشد. تجربه ریل ملی نشان داد که با اراده و تمرکز صنعتی، حتی فناوری‌های پیچیده نیز قابل دستیابی هستند. اکنون که این مسیر آغاز شده، حفظ آن نیازمند ثبات سیاست‌گذاری، حمایت هدفمند دولت و تقویت همکاری میان صنایع بالا‌دستی و زیرساختی است.
در نهایت، اگر هر کیلومتر ریل کشیده‌شده را نه‌تنها به‌عنوان یک مسیر حمل‌ونقل، بلکه به‌عنوان یک مسیر اعتماد به نفس ملی در نظر بگیریم، آنگاه تولید داخلی ریل دیگر فقط یک پروژه صنعتی نخواهد بود؛ بلکه روایتی از بازسازی توان داخلی در میانه فشارها و محدودیت‌هاست و این همان روایتی است که می‌تواند الهام‌بخش سایر بخش‌های اقتصاد ملی باشد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه