
لزوم بازسازی صنایع هوایی در سایه بحران
محبوبه نقرهخامه روزنامه نگار
با گذشت نزدیک به یک ماه از حملات ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به کشورمان، پیامدهای این دوره کوتاه جنگی همچنان بر بدنه صنعت هواپیمایی کشور سنگینی میکند. آمارها از لغو هزاران پرواز، بازپرداخت میلیاردی هزینه بلیتها و اختلالهای جدی در زنجیره تأمین ناوگان هوایی حکایت دارد؛ اما این همه ماجرا نیست. ترس از پرواز، افت شدید تقاضا، کاهش پروازهای عبوری و ابهام درباره زمان بازگشت اعتماد عمومی، سایهای بلند بر چشمانداز این صنعت انداخته است. در گفتوگو با علیرضا منظری، معاون و نماینده پیشین ایران در سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری (ایکائو)، ابعاد مختلف این بحران و راهکارهای ممکن برای عبور از آن بررسی شده است.
افت ناگهانی تقاضای سفر
بر پایه گزارش رسمی سازمان هواپیمایی کشوری، تنها در بازه زمانی درگیریها، ۱۲٬۰۲۹ پرواز داخلی و خارجی لغو شده و ۸۳۹٬۳۸۸ بلیت صادرشده بلااستفاده باقی ماندهاند. ارزش ریالی بلیتهای استردادی حدود ۶٬۱۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود؛ رقمی که فشار مضاعفی را بر دوش شرکتهای هواپیمایی گذاشته است. به گفته منظری، این بحران صرفاً ناشی از لغو پروازها یا محدودیت تردد در روزهای جنگ نیست، بلکه نوعی واهمه عمومی نسبت به امنیت پروازها نیز شکل گرفته است. او میگوید: «با وجود پایان درگیریها، همچنان بسیاری از مسافران نسبت به استفاده از هواپیما دچار تردیدند. این تزلزل رفتاری در کنار عوامل اقتصادی، منجر به افت کمسابقهای در تقاضا شده است.» براساس برآوردهای انجامشده، در حال حاضر اغلب ایرلاینهای داخلی صرفاً یکسوم پروازهای برنامهریزیشده خود را اجرا میکنند. حتی همین پروازهای محدود نیز بعضاً با ظرفیت ۶۰ تا ۷۰ درصدی مسافران انجام میشود؛ نشانهای روشن از رکود تقاضای عمومی.
دشواری در تأمین قطعات
دور تازه بحرانها نهتنها در حوزه درآمد و تقاضا بلکه در بخش پشتیبانی فنی ناوگان نیز خود را نمایان کرده است. طبق روایت منظری، هماکنون اختلالهای گستردهای در روند گمرک و واردات تجهیزات دیده میشود و فرایند تأمین قطعات یدکی بیش از همیشه کند و پرهزینه شده است.
او تأکید میکند: «در سالهای گذشته نیز با کمبود قطعات مواجه بودیم و هزینه تأمین از مسیرهای غیرمستقیم را میپرداختیم، اما حالا همان مسیرها نیز با موانع جدیدی روبهرو شدهاند. کار برای ایرلاینها بسیار پیچیدهتر از قبل شده است.» این چالشها در کنار تحریمهای طولانیمدت و فرسودگی ناوگان، به شکلگیری زنجیرهای از ناکارآمدی منجر شدهاند که بر ایمنی، زمانبندی، کیفیت خدمات و توان رقابت شرکتهای داخلی با رقبای منطقهای اثر منفی گذاشته است.
کاهش پروازهای خارجی
کاهش پروازها به مقصد ایران نیز یکی از نشانههای جدی بیثباتی در صنعت هواپیمایی است. منظری میگوید بسیاری از ایرلاینهای خارجی؛ بهویژه کشورهای منطقه، پروازهای خود را به ایران محدود کرده و در مواردی به یکسوم گذشته کاهش دادهاند.
به گفته او، در حال حاضر نهفقط پروازهای مسافربری که حتی پروازهای عبوری نیز از آسمان ایران حذف شدهاند. این پروازها که بخش مهمی از درآمدهای شرکت فرودگاهها را تأمین میکردند، به دلیل ناامنی در فضای هوایی متوقف شدهاند. او در اینباره توضیح میدهد: «شرکت فرودگاهها پیشتر از محل عوارض پروازهای عبوری درآمدی پایدار داشت. اکنون با حذف این پروازها، نهتنها شرکتهای هواپیمایی، بلکه زیرساختهای فرودگاهی نیز در معرض آسیب قرار گرفتهاند.»
همزمان، ترافیک پروازی داخلی نیز بهشدت کاهش یافته و مسافران تنها برای موارد کاملاً ضروری از سفر هوایی استفاده میکنند. منظری این وضعیت را «رکود نسبی» مینامد و معتقد است نمیتوان پیشبینی دقیقی از زمان پایان آن داشت.
ضرورت حمایت فوری دولت
با توجه به بار مالی تحمیلشده بر شرکتهای هواپیمایی در نتیجه لغو پروازها، بازپرداخت بلیتها، کاهش فروش، تورم هزینههای فنی و قطع درآمدهای جنبی، وضعیت اقتصادی این شرکتها به نقطه بحران رسیده است. منظری میگوید: «اکنون ایرلاینها فقط باید هزینه کنند؛ اما درآمدی ندارند. بسیاری از پروازها در لحظات پایانی لغو شدند و شرکتها مجبور به بازگرداندن پول مسافران شدند. در چنین شرایطی، پرداخت هزینههای جاری حتی به شرکت فرودگاهها هم امکانپذیر نیست.» او راه برونرفت از این وضعیت را در حمایت هدفمند دولت میبیند. «در بسیاری از کشورها، دولتها پس از بحرانهایی مانند جنگ یا پاندمی، بخشی از زیان واردشده به صنعت هوایی را جبران میکنند. انتظار میرود دولت ایران نیز با درک اهمیت راهبردی این صنعت، بسته حمایتی مشخصی برای جبران خسارات اخیر تعریف کند.» در کنار حمایتهای مستقیم دولتی، بحث بیمههای جنگی نیز مطرح است. منظری تأکید میکند که در دنیا بیمههایی برای پوشش ریسک جنگ و منازعات نظامی وجود دارند، اما این بیمهها هزینهبر و پیچیدهاند و معمولاً نیاز به همکاری با شرکتهای بیمه بینالمللی دارند؛ موضوعی که در ایران هنوز حلنشده باقی مانده است.
بازگشت پروازهای شبانه
با وجود همه دشواریها، بازگشایی پروازهای شبانه در فرودگاههای کشور، بهجز مهرآباد، از تاریخ ۲۸ تیر، گام مثبتی برای عادیسازی شرایط تلقی میشود. پیش از آن، پروازها به دلایل امنیتی تا ساعت ۱۸ محدود شده بودند.
این اقدام اگرچه میتواند ظرفیت فرودگاهی را افزایش دهد، اما در غیاب بازگشت اعتماد عمومی، سود چندانی برای ایرلاینها ندارد. منظری میگوید: «تا زمانی که مردم احساس امنیت نکنند، استفاده از هواپیما را به تعویق میاندازند. مسئله فقط زیرساخت نیست، باید اعتماد عمومی برگردد.» او با اشاره به اینکه در دوره درگیریها، مشکل خاصی در زیرساخت فرودگاهی کشور رخ نداد، تأکید میکند که این موضوع باید بهدرستی به افکار عمومی منتقل شود تا آرامش به تدریج به آسمان ایران بازگردد.
بازسازی نیازمند زمان است
صنعت هوایی ایران در سالهای اخیر همواره در معرض فشارهای خارجی، تحریمها، کمبود قطعات و رقبای قدرتمند منطقهای بوده است. جنگ دوازده روزه ضربهای مضاعف وارد کرد؛ نهتنها در حوزه مالی بلکه در لایهای پنهانتر، یعنی اعتماد عمومی.
بازسازی این صنعت نیازمند ترکیبی از اقدامات سریع دولتی، فعالسازی دوباره مسیرهای بیمهای، رفع موانع فنی واردات و مهمتر از همه، بازگرداندن آرامش روانی به مسافران است. تا آن زمان، شرکتهای هواپیمایی همچنان زیر سایه هزینههای بیدرآمد و چشمانتظار بازگشت به شرایط عادی خواهند ماند.
افت ناگهانی تقاضای سفر
بر پایه گزارش رسمی سازمان هواپیمایی کشوری، تنها در بازه زمانی درگیریها، ۱۲٬۰۲۹ پرواز داخلی و خارجی لغو شده و ۸۳۹٬۳۸۸ بلیت صادرشده بلااستفاده باقی ماندهاند. ارزش ریالی بلیتهای استردادی حدود ۶٬۱۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود؛ رقمی که فشار مضاعفی را بر دوش شرکتهای هواپیمایی گذاشته است. به گفته منظری، این بحران صرفاً ناشی از لغو پروازها یا محدودیت تردد در روزهای جنگ نیست، بلکه نوعی واهمه عمومی نسبت به امنیت پروازها نیز شکل گرفته است. او میگوید: «با وجود پایان درگیریها، همچنان بسیاری از مسافران نسبت به استفاده از هواپیما دچار تردیدند. این تزلزل رفتاری در کنار عوامل اقتصادی، منجر به افت کمسابقهای در تقاضا شده است.» براساس برآوردهای انجامشده، در حال حاضر اغلب ایرلاینهای داخلی صرفاً یکسوم پروازهای برنامهریزیشده خود را اجرا میکنند. حتی همین پروازهای محدود نیز بعضاً با ظرفیت ۶۰ تا ۷۰ درصدی مسافران انجام میشود؛ نشانهای روشن از رکود تقاضای عمومی.
دشواری در تأمین قطعات
دور تازه بحرانها نهتنها در حوزه درآمد و تقاضا بلکه در بخش پشتیبانی فنی ناوگان نیز خود را نمایان کرده است. طبق روایت منظری، هماکنون اختلالهای گستردهای در روند گمرک و واردات تجهیزات دیده میشود و فرایند تأمین قطعات یدکی بیش از همیشه کند و پرهزینه شده است.
او تأکید میکند: «در سالهای گذشته نیز با کمبود قطعات مواجه بودیم و هزینه تأمین از مسیرهای غیرمستقیم را میپرداختیم، اما حالا همان مسیرها نیز با موانع جدیدی روبهرو شدهاند. کار برای ایرلاینها بسیار پیچیدهتر از قبل شده است.» این چالشها در کنار تحریمهای طولانیمدت و فرسودگی ناوگان، به شکلگیری زنجیرهای از ناکارآمدی منجر شدهاند که بر ایمنی، زمانبندی، کیفیت خدمات و توان رقابت شرکتهای داخلی با رقبای منطقهای اثر منفی گذاشته است.
کاهش پروازهای خارجی
کاهش پروازها به مقصد ایران نیز یکی از نشانههای جدی بیثباتی در صنعت هواپیمایی است. منظری میگوید بسیاری از ایرلاینهای خارجی؛ بهویژه کشورهای منطقه، پروازهای خود را به ایران محدود کرده و در مواردی به یکسوم گذشته کاهش دادهاند.
به گفته او، در حال حاضر نهفقط پروازهای مسافربری که حتی پروازهای عبوری نیز از آسمان ایران حذف شدهاند. این پروازها که بخش مهمی از درآمدهای شرکت فرودگاهها را تأمین میکردند، به دلیل ناامنی در فضای هوایی متوقف شدهاند. او در اینباره توضیح میدهد: «شرکت فرودگاهها پیشتر از محل عوارض پروازهای عبوری درآمدی پایدار داشت. اکنون با حذف این پروازها، نهتنها شرکتهای هواپیمایی، بلکه زیرساختهای فرودگاهی نیز در معرض آسیب قرار گرفتهاند.»
همزمان، ترافیک پروازی داخلی نیز بهشدت کاهش یافته و مسافران تنها برای موارد کاملاً ضروری از سفر هوایی استفاده میکنند. منظری این وضعیت را «رکود نسبی» مینامد و معتقد است نمیتوان پیشبینی دقیقی از زمان پایان آن داشت.
ضرورت حمایت فوری دولت
با توجه به بار مالی تحمیلشده بر شرکتهای هواپیمایی در نتیجه لغو پروازها، بازپرداخت بلیتها، کاهش فروش، تورم هزینههای فنی و قطع درآمدهای جنبی، وضعیت اقتصادی این شرکتها به نقطه بحران رسیده است. منظری میگوید: «اکنون ایرلاینها فقط باید هزینه کنند؛ اما درآمدی ندارند. بسیاری از پروازها در لحظات پایانی لغو شدند و شرکتها مجبور به بازگرداندن پول مسافران شدند. در چنین شرایطی، پرداخت هزینههای جاری حتی به شرکت فرودگاهها هم امکانپذیر نیست.» او راه برونرفت از این وضعیت را در حمایت هدفمند دولت میبیند. «در بسیاری از کشورها، دولتها پس از بحرانهایی مانند جنگ یا پاندمی، بخشی از زیان واردشده به صنعت هوایی را جبران میکنند. انتظار میرود دولت ایران نیز با درک اهمیت راهبردی این صنعت، بسته حمایتی مشخصی برای جبران خسارات اخیر تعریف کند.» در کنار حمایتهای مستقیم دولتی، بحث بیمههای جنگی نیز مطرح است. منظری تأکید میکند که در دنیا بیمههایی برای پوشش ریسک جنگ و منازعات نظامی وجود دارند، اما این بیمهها هزینهبر و پیچیدهاند و معمولاً نیاز به همکاری با شرکتهای بیمه بینالمللی دارند؛ موضوعی که در ایران هنوز حلنشده باقی مانده است.
بازگشت پروازهای شبانه
با وجود همه دشواریها، بازگشایی پروازهای شبانه در فرودگاههای کشور، بهجز مهرآباد، از تاریخ ۲۸ تیر، گام مثبتی برای عادیسازی شرایط تلقی میشود. پیش از آن، پروازها به دلایل امنیتی تا ساعت ۱۸ محدود شده بودند.
این اقدام اگرچه میتواند ظرفیت فرودگاهی را افزایش دهد، اما در غیاب بازگشت اعتماد عمومی، سود چندانی برای ایرلاینها ندارد. منظری میگوید: «تا زمانی که مردم احساس امنیت نکنند، استفاده از هواپیما را به تعویق میاندازند. مسئله فقط زیرساخت نیست، باید اعتماد عمومی برگردد.» او با اشاره به اینکه در دوره درگیریها، مشکل خاصی در زیرساخت فرودگاهی کشور رخ نداد، تأکید میکند که این موضوع باید بهدرستی به افکار عمومی منتقل شود تا آرامش به تدریج به آسمان ایران بازگردد.
بازسازی نیازمند زمان است
صنعت هوایی ایران در سالهای اخیر همواره در معرض فشارهای خارجی، تحریمها، کمبود قطعات و رقبای قدرتمند منطقهای بوده است. جنگ دوازده روزه ضربهای مضاعف وارد کرد؛ نهتنها در حوزه مالی بلکه در لایهای پنهانتر، یعنی اعتماد عمومی.
بازسازی این صنعت نیازمند ترکیبی از اقدامات سریع دولتی، فعالسازی دوباره مسیرهای بیمهای، رفع موانع فنی واردات و مهمتر از همه، بازگرداندن آرامش روانی به مسافران است. تا آن زمان، شرکتهای هواپیمایی همچنان زیر سایه هزینههای بیدرآمد و چشمانتظار بازگشت به شرایط عادی خواهند ماند.
ارسال دیدگاه