
ضعف نظام تشخیص استحقاق بازنشستگی
نازنین رزاقیمهر روزنامه نگار
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در هشتمین گزارش سیاستی خود، تصویری هشدارآمیز از وضعیت بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور ارائه کرده است. در این گزارش آمده است که گسترش بدون ضابطه دامنه مشمولان مشاغل سخت، علاوه بر ایجاد عدم تعادل مالی در نظام بازنشستگی، موجب شده گروه بزرگی از بازنشستگان ۴۵ تا ۵۰ ساله بلافاصله پس از دریافت مزایای بازنشستگی دوباره به بازار کار بازگردند. این مسئله بهعنوان نشانهای از ضعف در نظام تشخیص استحقاق و ناکارآمدی سازوکارهای احراز مشاغل سخت و زیانآور شناخته شده است.
بر اساس آمار سالنامه تأمین اجتماعی ۱۳۹۹، بیش از یک میلیون و صد هزار نفر از بازنشستگان تحت پوشش این سازمان پیش از موعد بازنشسته شدهاند؛ یعنی تقریباً نیمی از مجموع دو میلیون و ۲۰۰ هزار بازنشسته، بدون طی کردن روند عادی بازنشستگی، زودهنگام از کار کنار رفتهاند. از این میان، حدود ۴۷۹ هزار نفر از طریق مشاغل سخت و زیانآور بازنشسته شدهاند؛ آماری که تفاوت چشمگیر نظام بازنشستگی ایران با سایر کشورها و رشد نگرانکننده بازنشستگی زودهنگام را نشان میدهد.
وزارت کار در گزارش خود احتمال میدهد یا قوانین مربوط به بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور بهدرستی اجرا نشدهاند، یا افرادی که در مشاغل سخت اشتغال نداشتهاند، بهگونهای خود را در این دسته جای داده و از مزایای آن بهره بردهاند؛ پدیدهای که در صورت تداوم، میتواند به بحران گستردهای در نظام تأمین اجتماعی کشور منجر شود.
بازنشستگان و فشار معیشتی
بازنشستگان بسیاری از شرایط اقتصادی و اجتماعی دشواری رنج میبرند که آنان را ناچار به بازگشت به بازار کار کرده است. حسن، کارگر بازنشسته معدن سنگآهک، ۵۲ ساله که ۲۳ سال در معدن کار کرده و ریههایش در اثر گرد و غبار آسیب دیده، میگوید: «مستمری پایین با سه فرزند دانشجو، خرج زندگی را تأمین نمیکند. نمیخواستم برگردم سر کار، اما فشار هزینهها اجازه نداد.»
رضا، جوشکار بازنشسته پالایشگاهی در اهواز، وضعیت را چنین توصیف میکند: «بازنشستگی پیش از موعد فقط اسم قشنگی است. حقوق آنقدر کم است که فقط میتوان زنده ماند، نه زندگی کرد. هیچ بیمه تکمیلی یا حمایت درمانی مناسبی هم وجود ندارد.»
چالشهای وزارت کار
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارش تیرماه ۱۴۰۴، بازگشت گروه قابل توجهی از بازنشستگان ۴۵ تا ۵۰ ساله پس از دریافت مزایای بازنشستگی به بازار کار را بهعنوان نشانه ناکارآمدی در شناسایی استحقاق واقعی قلمداد کرده است. گزارش تأکید دارد برخی افراد بدون تحمل واقعی شرایط سخت و زیانآور، با نفوذ و فشار توانستهاند از مزایای بازنشستگی زودهنگام بهره ببرند.
گسترش بیرویه تعداد بهرهمندان از بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور به تهدیدی جدی برای پایداری صندوقهای بازنشستگی تبدیل شده است. بازنشستگان بازگشته به بازار کار، رقیبان نسل جدید کارگران شدهاند و این موضوع تعادل بازار کار را بر هم زده است.
قانون و بازنشستگی سخت
مطابق تبصره ۲ ماده ۷۶ قانون تأمین اجتماعی، مشاغل سخت و زیانآور به دو گروه تقسیم میشوند:
گروه الف: مشاغلی که با اقدامات فنی و بهداشتی میتوان سختی آنها را کاهش داد.
گروه ب: مشاغلی که ذاتاً سخت و زیانآورند و حتی با تمهیدات ایمنی هم این خصوصیت را حفظ میکنند.
برای این مشاغل، سوابق بیمهای ۱.۵ برابر محاسبه میشود و امکان بازنشستگی پیش از موعد فراهم است. اما وزارت کار تأکید کرده که دامنه مشاغل سخت در سالهای اخیر بهطرز نگرانکنندهای گسترش یافته است.
صدای کارگران بازنشسته
بازنشستگان بازگشتی از شرایط سخت اقتصادی و پایین بودن مستمری گلهمندند. اکبر، بازنشسته ۵۸ ساله از پتروشیمی، میگوید: «۲۰ سال در محیط پرخطر با گازهای سمی کار کردم، اما حقوق بازنشستگی کفاف خرج زندگی و اجاره خانه را نمیدهد. مجبورم دوباره کار کنم.»
زهرا، ۵۰ ساله، بازنشسته کارگاه مصنوعات چرم نیز میگوید: «اگر مستمری قابل زندگی بود، هیچکس پس از بازنشستگی دنبال کار نمیرفت.»
در این بین، این پرسش مطرح است که آیا بازگشت برخی بازنشستگان به بازار کار میتواند دلیل محدود کردن قوانین حمایتی بازنشستگی مشاغل سخت باشد؟ وزارت کار پاسخ داده که نوعی نگاه تقلیلگرایانه به مشاغل سخت و زیانآور وجود دارد، اما شواهد پزشکی و بهداشتی گویای وجود واقعی این شرایط است و نباید اعتبار آن را نادیده گرفت.
بازنشستگی پیش از موعد، نه امتیاز، بلکه پاسخی به سالها آسیب جسمی و روانی است. همچنین، دولت نباید به بهانه پایداری مالی، از تعهدات اجتماعی خود نسبت به سلامت و کرامت نیروی کار غفلت کند.
دولت و مسئولیتها
وظیفه دولت فراتر از کنترل هزینههای صندوقهاست و شامل ارائه خدمات حمایتی و درمانی، اصلاح محیط کار و تضمین امنیت شغلی برای کارگران است. غفلت از این مسئولیتها منجر به سیاستگذاری ناقص و فاصله گرفتن از عدالت اجتماعی خواهد شد. اصلاحات فنی، ایمنی و بهداشتی برای کاهش سختی مشاغل، نیازمند مسئولیتپذیری کارفرمایان و سیاستهای الزامآور است.
فساد یا واقعیت؟
وزارت کار به وجود افرادی اشاره کرده که بدون مواجهه با شرایط سخت، توانستهاند از مزایای مشاغل سخت بهرهمند شوند، که این مسئله ضعف در روند کارشناسی و نظارت را نشان میدهد. اما کارشناسان معتقدند نباید این خطاها بهانه محدود کردن حق بازنشستگی گروه بزرگ کارگران شود. همچنین بسیاری از مشاغل معمولی در اثر فقدان ایمنی، فناوری فرسوده و ضعف نظارت، بهتدریج به مشاغل سخت و زیانآور تبدیل شدهاند.
عدالت در بازنشستگی
بازنشستگی در مشاغل سخت تنها یک امتیاز نیست بلکه پاسخی به رنج و آسیب جسمی و روانی سالها کار در شرایط دشوار است. بازگشت به کار بازنشستگان نباید دلیلی برای محرومکردن دیگران از این حق باشد. سیاستگذار باید میان نقص در شناسایی و استحقاق واقعی تفاوت قائل شود. اصلاح قانون لازم است اما به منظور عدالت بیشتر و اجرای دقیقتر، نه حذف حمایتها. در غیر این صورت، بازنشستگی در ایران صرفاً یک برچسب بیمعنا و بدون آرامش خواهد بود.
بر اساس آمار سالنامه تأمین اجتماعی ۱۳۹۹، بیش از یک میلیون و صد هزار نفر از بازنشستگان تحت پوشش این سازمان پیش از موعد بازنشسته شدهاند؛ یعنی تقریباً نیمی از مجموع دو میلیون و ۲۰۰ هزار بازنشسته، بدون طی کردن روند عادی بازنشستگی، زودهنگام از کار کنار رفتهاند. از این میان، حدود ۴۷۹ هزار نفر از طریق مشاغل سخت و زیانآور بازنشسته شدهاند؛ آماری که تفاوت چشمگیر نظام بازنشستگی ایران با سایر کشورها و رشد نگرانکننده بازنشستگی زودهنگام را نشان میدهد.
وزارت کار در گزارش خود احتمال میدهد یا قوانین مربوط به بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور بهدرستی اجرا نشدهاند، یا افرادی که در مشاغل سخت اشتغال نداشتهاند، بهگونهای خود را در این دسته جای داده و از مزایای آن بهره بردهاند؛ پدیدهای که در صورت تداوم، میتواند به بحران گستردهای در نظام تأمین اجتماعی کشور منجر شود.
بازنشستگان و فشار معیشتی
بازنشستگان بسیاری از شرایط اقتصادی و اجتماعی دشواری رنج میبرند که آنان را ناچار به بازگشت به بازار کار کرده است. حسن، کارگر بازنشسته معدن سنگآهک، ۵۲ ساله که ۲۳ سال در معدن کار کرده و ریههایش در اثر گرد و غبار آسیب دیده، میگوید: «مستمری پایین با سه فرزند دانشجو، خرج زندگی را تأمین نمیکند. نمیخواستم برگردم سر کار، اما فشار هزینهها اجازه نداد.»
رضا، جوشکار بازنشسته پالایشگاهی در اهواز، وضعیت را چنین توصیف میکند: «بازنشستگی پیش از موعد فقط اسم قشنگی است. حقوق آنقدر کم است که فقط میتوان زنده ماند، نه زندگی کرد. هیچ بیمه تکمیلی یا حمایت درمانی مناسبی هم وجود ندارد.»
چالشهای وزارت کار
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارش تیرماه ۱۴۰۴، بازگشت گروه قابل توجهی از بازنشستگان ۴۵ تا ۵۰ ساله پس از دریافت مزایای بازنشستگی به بازار کار را بهعنوان نشانه ناکارآمدی در شناسایی استحقاق واقعی قلمداد کرده است. گزارش تأکید دارد برخی افراد بدون تحمل واقعی شرایط سخت و زیانآور، با نفوذ و فشار توانستهاند از مزایای بازنشستگی زودهنگام بهره ببرند.
گسترش بیرویه تعداد بهرهمندان از بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور به تهدیدی جدی برای پایداری صندوقهای بازنشستگی تبدیل شده است. بازنشستگان بازگشته به بازار کار، رقیبان نسل جدید کارگران شدهاند و این موضوع تعادل بازار کار را بر هم زده است.
قانون و بازنشستگی سخت
مطابق تبصره ۲ ماده ۷۶ قانون تأمین اجتماعی، مشاغل سخت و زیانآور به دو گروه تقسیم میشوند:
گروه الف: مشاغلی که با اقدامات فنی و بهداشتی میتوان سختی آنها را کاهش داد.
گروه ب: مشاغلی که ذاتاً سخت و زیانآورند و حتی با تمهیدات ایمنی هم این خصوصیت را حفظ میکنند.
برای این مشاغل، سوابق بیمهای ۱.۵ برابر محاسبه میشود و امکان بازنشستگی پیش از موعد فراهم است. اما وزارت کار تأکید کرده که دامنه مشاغل سخت در سالهای اخیر بهطرز نگرانکنندهای گسترش یافته است.
صدای کارگران بازنشسته
بازنشستگان بازگشتی از شرایط سخت اقتصادی و پایین بودن مستمری گلهمندند. اکبر، بازنشسته ۵۸ ساله از پتروشیمی، میگوید: «۲۰ سال در محیط پرخطر با گازهای سمی کار کردم، اما حقوق بازنشستگی کفاف خرج زندگی و اجاره خانه را نمیدهد. مجبورم دوباره کار کنم.»
زهرا، ۵۰ ساله، بازنشسته کارگاه مصنوعات چرم نیز میگوید: «اگر مستمری قابل زندگی بود، هیچکس پس از بازنشستگی دنبال کار نمیرفت.»
در این بین، این پرسش مطرح است که آیا بازگشت برخی بازنشستگان به بازار کار میتواند دلیل محدود کردن قوانین حمایتی بازنشستگی مشاغل سخت باشد؟ وزارت کار پاسخ داده که نوعی نگاه تقلیلگرایانه به مشاغل سخت و زیانآور وجود دارد، اما شواهد پزشکی و بهداشتی گویای وجود واقعی این شرایط است و نباید اعتبار آن را نادیده گرفت.
بازنشستگی پیش از موعد، نه امتیاز، بلکه پاسخی به سالها آسیب جسمی و روانی است. همچنین، دولت نباید به بهانه پایداری مالی، از تعهدات اجتماعی خود نسبت به سلامت و کرامت نیروی کار غفلت کند.
دولت و مسئولیتها
وظیفه دولت فراتر از کنترل هزینههای صندوقهاست و شامل ارائه خدمات حمایتی و درمانی، اصلاح محیط کار و تضمین امنیت شغلی برای کارگران است. غفلت از این مسئولیتها منجر به سیاستگذاری ناقص و فاصله گرفتن از عدالت اجتماعی خواهد شد. اصلاحات فنی، ایمنی و بهداشتی برای کاهش سختی مشاغل، نیازمند مسئولیتپذیری کارفرمایان و سیاستهای الزامآور است.
فساد یا واقعیت؟
وزارت کار به وجود افرادی اشاره کرده که بدون مواجهه با شرایط سخت، توانستهاند از مزایای مشاغل سخت بهرهمند شوند، که این مسئله ضعف در روند کارشناسی و نظارت را نشان میدهد. اما کارشناسان معتقدند نباید این خطاها بهانه محدود کردن حق بازنشستگی گروه بزرگ کارگران شود. همچنین بسیاری از مشاغل معمولی در اثر فقدان ایمنی، فناوری فرسوده و ضعف نظارت، بهتدریج به مشاغل سخت و زیانآور تبدیل شدهاند.
عدالت در بازنشستگی
بازنشستگی در مشاغل سخت تنها یک امتیاز نیست بلکه پاسخی به رنج و آسیب جسمی و روانی سالها کار در شرایط دشوار است. بازگشت به کار بازنشستگان نباید دلیلی برای محرومکردن دیگران از این حق باشد. سیاستگذار باید میان نقص در شناسایی و استحقاق واقعی تفاوت قائل شود. اصلاح قانون لازم است اما به منظور عدالت بیشتر و اجرای دقیقتر، نه حذف حمایتها. در غیر این صورت، بازنشستگی در ایران صرفاً یک برچسب بیمعنا و بدون آرامش خواهد بود.
ارسال دیدگاه