از دل معدن تا نوک انگشت

از دل معدن تا نوک انگشت

حمیدرضا علی نیا روزنامه نگار

وقتی صفحه گوشی‌تان را لمس می‌کنید، وقتی با یک کلیک ماشین‌تان را روشن می‌کنید یا شب‌ها در خانه فیلمی آنلاین می‌بینید، احتمالاً به سفر جهانی و درهم‌تنیده‌ای که این امکانات را ممکن کرده، فکر نمی‌کنید. اما پشت این کنش‌های ساده، زنجیره‌ای پیچیده از استخراج، تولید، پردازش و طراحی وجود دارد؛ سفری که در اعماق معادن آفریقا آغاز می‌شود، در کارخانه‌های آسیای شرقی ادامه می‌یابد و در دفاتر شیشه‌ای سیلیکون‌ولی به پایان می‌رسد. این زنجیره، محصول جهانی‌سازی اقتصادی‌ست، اما اکنون نشانه‌های روشنی از ناپایداری، نابرابری و شکنندگی در آن نمایان شده است.

جانبازان خاموش فناوری
در دل جمهوری دموکراتیک کنگو، معادن کبالت به صورت رسمی و غیررسمی گسترده شده‌اند. کبالت ماده‌ای حیاتی در باتری‌های لیتیوم‌ یونی است؛ همان باتری‌هایی که انرژی گوشی‌ها، لپ‌تاپ‌ها، خودروهای برقی و بسیاری دیگر از دستگاه‌های دیجیتال را تأمین می‌کنند. اما کسانی که این فلز را استخراج می‌کنند، به ندرت خودشان مصرف‌کننده چنین فناوری‌هایی هستند. هزاران معدنکار در شرایطی به‌شدت دشوار، در گودال‌های دست‌ساز و بدون تجهیزات ایمنی، ساعت‌ها به حفاری مشغولند. کودکان در کنار والدین کار می‌کنند، گردوغبار تنفس می‌شود و اگر سقفی فروبریزد، امیدی به امداد نیست. معادن غیررسمی، محصول ترکیبی از فقر مزمن، بی‌ثباتی حکمرانی و تقاضای روزافزون بازار جهانی برای انرژی‌های پاک و فناوری‌های نو هستند. بازار جهانی با این نقاط به‌مثابه ایستگاه‌های قابل جایگزین برخورد می‌کند: منبعی ارزان، دورافتاده و خاموش که تا زمانی‌که تولید به‌صرفه باقی بماند، محل توجه است. اما اگر استخراج به دلایلی مثل جنگ داخلی، شورش محلی یا فاجعه زیست‌محیطی مختل شود، زنجیره جهانی دچار لرزش می‌شود. در این حالت، اختلال فقط بر زندگی کارگران معدن تأثیر نمی‌گذارد، بلکه تمام زنجیره تولید را؛ از کارخانه تا مصرف‌کننده، درگیر می‌کند.
تایوان؛ نقطه تلاقی فناوری و تنش
در آن‌سوی جهان، تایوان خانه پیشرفته‌ترین کارخانه‌های تولید نیمه‌رساناست. تراشه‌هایی که در این جزیره تولید می‌شوند، مغز دیجیتال ابزارهایی هستند که روزانه از آن‌ها استفاده می‌کنیم؛ از گوشی‌های هوشمند تا تجهیزات پزشکی. اما تولید این قطعات ظریف و پیچیده، وابسته به ثبات ژئوپلیتیکی در منطقه‌ای ا‌ست که بیش از هر زمان دیگری پرتنش است.
تایوان در میانه رقابت سیاسی و نظامی میان آمریکا و چین قرار دارد. هرگونه درگیری احتمالی یا حتی اختلال در ترافیک هوایی یا کشتیرانی این جزیره، می‌تواند کارخانه‌های تراشه‌سازی را به تعطیلی بکشاند. نتیجه آن، وقفه‌ای زنجیره‌ای در سراسر جهان خواهد بود: تولید خودروها متوقف می‌شود، لپ‌تاپ‌ها از بازارها ناپدید می‌شوند و شرکت‌ها با تاخیرهای شدید در تأمین قطعات مواجه می‌شوند.
این آسیب‌پذیری را بازارها به‌خوبی می‌دانند. به همین دلیل است که دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ در حال سرمایه‌گذاری‌های گسترده برای تنوع‌بخشی به زنجیره تأمین نیمه‌رسانا هستند. اما فراموش نکنیم: ساختن زیرساختی مشابه با تایوان، هم زمان‌بر و هم بسیار پرهزینه است. جهان تا سال‌ها به این نقطه ظریف و استراتژیک وابسته خواهد ماند.

سیلیکون‌ولی؛ مصرف‌کننده متأخر منابع
در انتهای زنجیره، دفاتر نرم‌افزاری در سیلیکون‌ولی (قطب جهانی فناوری و نوآوری در کالیفرنیا که میزبان غول‌های تکنولوژی، استارت‌آپ‌ها و سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر است) و شهرهای مشابه قرار دارند؛ جایی که برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان دیجیتال، اپلیکیشن‌ها، رابط‌ها و خدماتی را طراحی می‌کنند که زندگی ما را هوشمند، ساده و متصل نگه می‌دارد. آنچه در این دفاتر تولید می‌شود، مرئی‌ترین لایه فناوری است، اما همانقدر که درخشان به‌نظر می‌رسد، به آنچه پیش از آن تولید شده کاملاً وابسته است.
نرم‌افزار نمی‌تواند بدون سخت‌افزار کار کند. وقتی تراشه نیست، محصولی برای نصب برنامه وجود ندارد. وقتی کبالت نایاب می‌شود، باتری تولید نمی‌شود، و وقتی کارخانه آسیایی به مشکل می‌خورد، سیلیکون‌ولی هم درگیر بحران می‌شود. هم‌زمان، درون خود صنعت نرم‌افزار نیز ناپایداری گسترده‌ای به‌چشم می‌خورد: بسیاری از کارمندان، به‌ویژه فریلنسرها و نیروهای قراردادی، امنیت شغلی ندارند. افزایش تأخیر، کاهش پروژه‌ها یا مشکلات لجستیکی در تحویل محصولات، به‌طور مستقیم بر درآمد، روان و معیشت این افراد تأثیر می‌گذارد.
بی‌ثباتی، به خانه می‌رسد
شکنندگی زنجیره تأمین جهانی فناوری، دیگر فقط مسئله‌ای برای اقتصاددانان یا سیاست‌گذاران نیست. این اختلال‌ها در تجربه روزمره کاربران بازتاب می‌یابد: تأخیر در رسیدن لپ‌تاپ مدرسه کودکی در یک شهر کوچک، خرابی اپلیکیشن پرداخت در زمان اضطرار، یا افزایش قیمت ناگهانی گوشی‌ها. پرسش‌هایی که امروز در مکالمات روزمره شنیده می‌شود، بیانگر این واقعیت‌اند: چرا قیمت گوشی هر سال بالاتر می‌رود؟ چرا تعویض یک قطعه ساده لپ‌تاپ ماه‌ها طول می‌کشد؟ چرا فلان دستگاه ساده، حالا یک کالای لوکس شده است؟
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ابزارهای دیجیتال دیگر «انتخاب» یا «تجمل» نیستند، بلکه ضرورت‌اند: برای آموزش، برای کار، برای ارتباط و حتی برای دسترسی به خدمات درمانی. شکنندگی زنجیره تأمین، مستقیماً کیفیت زندگی را در این کشورها تهدید می‌کند، آن هم در شرایطی که ظرفیت سازگاری پایین‌تر از کشورهای توسعه‌یافته است.

نیاز به بازطراحی انسانی‌تر
در مواجهه با این وضعیت، برخی کشورها و فعالان اجتماعی شروع به طرح پرسش‌هایی بنیادین کرده‌اند. آیا تمرکز استخراج، تولید و توسعه در معدودی از نقاط، منطقی و پایدار است؟ آیا می‌توان زنجیره‌ای ساخت که هم کارآمد باشد و هم منصفانه؟
پاسخ ساده نیست. اما روندها نشان می‌دهد که زنجیره تأمین آینده، نیازمند تحولاتی عمیق است: تنوع جغرافیایی، تمرکز بر حقوق کار، کاهش وابستگی به نقاط پرخطر و شفاف‌سازی فرایندهای تولید. بدون این تغییرات، جهان دیجیتال هر روز بیشتر بر پایه نابرابری، بی‌ثباتی و ریسک خواهد چرخید. جهان فناوری از سرعت و پیچیدگی بی‌نظیری برخوردار است. اما شاید مهم‌تر از این تحسین‌ها، نیاز به درنگ و بازاندیشی در مورد «ساختار» این فناوری باشد: چگونه بسازیم که نه‌تنها سریع‌تر و ارزان‌تر، بلکه منصفانه‌تر، انسانی‌تر و پایدارتر باشد؟
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه