
خانههای هوشمند و مرثیه حریم خصوصی
در سال ۲۰۰۰، گروهی از پژوهشگران در مؤسسه فناوری جورجیا پروژهای به نام «خانۀ آگاه» را آغاز کردند؛ آزمایشگاهی زنده برای آزمودن مفهوم «رایانش فراگیر». ایده ساده، اما جسورانه بود: خانهای که از طریق شبکهای گسترده از سنسورهای هوشمند، تمامی حرکات و فعالیتهای ساکنانش را زیر نظر دارد، اما با احترام به حریم خصوصی و مالکیت اطلاعات افراد. در این طرح، هر ساکن کامپیوتر پوشیدنی خود را داشت که دادههای شخصیاش را کنترل و ارتباط دوطرفهای میان محیط و ساکنان برقرار میکرد؛ حلقهای بسته که به طور کامل در اختیار خود افراد بود. باور اصلی پروژه، حفظ حریم خصوصی به عنوان حق بنیادین افراد در منزلشان بود.
اما امروز، در سال ۲۰۲۵، این رؤیا دیگر دستیافتنی به نظر نمیرسد. بازار جهانی خانههای هوشمند که در سال ۲۰۱۸ حدود ۳۶ میلیارد دلار ارزش داشت، اکنون پیشبینی میشود به ۱۵۱ میلیارد دلار برسد. یکی از نمادهای این تغییر، دستگاه دماپای نست است؛ محصولی که در ظاهر به ما قول راحتی، کارایی و امنیت میدهد، اما واقعیت پشت پرده کاملاً متفاوت است. نست توسط شرکتهایی چون گوگل تحت هولدینگ آلفابت ساخته و دادههای جمعآوری شده از طریق سنسورها، حرکات و رفتارهای ساکنان خانه به سرورهای مرکزی منتقل میشود.
این دادهها نهتنها جمعآوری میشوند، بلکه با سیاستهای حریم خصوصی مبهم و قراردادهای طولانی و پیچیده، به دسترسی و استفاده بیحد و مرز شرکتهای ثالث باز میشوند. شرکت نست مسئولیتی در قبال حفاظت از این دادهها نمیپذیرد و مصرفکننده تنها با قبول این شرایط محدود میتواند از دستگاه استفاده کند. اگر مقاومت کند، عملکرد دستگاه کاهش مییابد و امنیت خانهاش به خطر میافتد. این دیگر «خانهای آگاه» نیست، بلکه یک سامانه نظارتی گسترده است که مالکیت دادهها را از ساکنانش میگیرد و به شرکتهای بزرگ میدهد.
از پروژه «خانۀ آگاه» تا محصولات امروز، ما شاهد یک انحراف بزرگ هستیم؛ انحرافی از کنترل فردی و حفظ حریم خصوصی به سوی تسلط دادهمحور شرکتهای فناوری غولآسا که با پشتوانه هوش مصنوعی، به جمعآوری و استفاده انحصاری از دادههای ما میپردازند. بازار گستاخانهای که وعده رفاه میدهد، اما در عمل آزادیهای ما را به مخاطره میاندازد و دموکراسی را تهدید میکند. سؤال کلیدی این است: چه آیندهای برای ما، فرزندانمان و حیات انسانی در جهان دیجیتال باقی میماند وقتی مالکیت و کنترل دادهها به دست چند شرکت محدود بیفتد؟ آیا میتوانیم بار دیگر «خانه» را به معنای واقعی آن، پناهگاه خصوصی و فضای امنی برای تجربه فردی بازگردانیم؟ این پرسشها را باید جدی گرفت، پیش از آنکه رؤیای دیجیتال تبدیل به کابوس «سرمایهداری نظارتی» شود؛ نظامی که در آن حریم خصوصی و آزادیهای فردی، قربانی رشد بیرویه بازارهای دادهای شدهاند.
مرثیه «خانۀ آگاه» در واقع تلنگری است بر ما؛ هشدار به ما که کنترل زندگی دیجیتالمان را دوباره پس بگیریم و مرزهای حریم خصوصی را به عنوان خط قرمزهای غیرقابل عبور بپذیریم. آینده هنوز نوشته نشده است، اما اگر دست روی دست بگذاریم، خانههایمان دیگر خانه نخواهند بود.
اما امروز، در سال ۲۰۲۵، این رؤیا دیگر دستیافتنی به نظر نمیرسد. بازار جهانی خانههای هوشمند که در سال ۲۰۱۸ حدود ۳۶ میلیارد دلار ارزش داشت، اکنون پیشبینی میشود به ۱۵۱ میلیارد دلار برسد. یکی از نمادهای این تغییر، دستگاه دماپای نست است؛ محصولی که در ظاهر به ما قول راحتی، کارایی و امنیت میدهد، اما واقعیت پشت پرده کاملاً متفاوت است. نست توسط شرکتهایی چون گوگل تحت هولدینگ آلفابت ساخته و دادههای جمعآوری شده از طریق سنسورها، حرکات و رفتارهای ساکنان خانه به سرورهای مرکزی منتقل میشود.
این دادهها نهتنها جمعآوری میشوند، بلکه با سیاستهای حریم خصوصی مبهم و قراردادهای طولانی و پیچیده، به دسترسی و استفاده بیحد و مرز شرکتهای ثالث باز میشوند. شرکت نست مسئولیتی در قبال حفاظت از این دادهها نمیپذیرد و مصرفکننده تنها با قبول این شرایط محدود میتواند از دستگاه استفاده کند. اگر مقاومت کند، عملکرد دستگاه کاهش مییابد و امنیت خانهاش به خطر میافتد. این دیگر «خانهای آگاه» نیست، بلکه یک سامانه نظارتی گسترده است که مالکیت دادهها را از ساکنانش میگیرد و به شرکتهای بزرگ میدهد.
از پروژه «خانۀ آگاه» تا محصولات امروز، ما شاهد یک انحراف بزرگ هستیم؛ انحرافی از کنترل فردی و حفظ حریم خصوصی به سوی تسلط دادهمحور شرکتهای فناوری غولآسا که با پشتوانه هوش مصنوعی، به جمعآوری و استفاده انحصاری از دادههای ما میپردازند. بازار گستاخانهای که وعده رفاه میدهد، اما در عمل آزادیهای ما را به مخاطره میاندازد و دموکراسی را تهدید میکند. سؤال کلیدی این است: چه آیندهای برای ما، فرزندانمان و حیات انسانی در جهان دیجیتال باقی میماند وقتی مالکیت و کنترل دادهها به دست چند شرکت محدود بیفتد؟ آیا میتوانیم بار دیگر «خانه» را به معنای واقعی آن، پناهگاه خصوصی و فضای امنی برای تجربه فردی بازگردانیم؟ این پرسشها را باید جدی گرفت، پیش از آنکه رؤیای دیجیتال تبدیل به کابوس «سرمایهداری نظارتی» شود؛ نظامی که در آن حریم خصوصی و آزادیهای فردی، قربانی رشد بیرویه بازارهای دادهای شدهاند.
مرثیه «خانۀ آگاه» در واقع تلنگری است بر ما؛ هشدار به ما که کنترل زندگی دیجیتالمان را دوباره پس بگیریم و مرزهای حریم خصوصی را به عنوان خط قرمزهای غیرقابل عبور بپذیریم. آینده هنوز نوشته نشده است، اما اگر دست روی دست بگذاریم، خانههایمان دیگر خانه نخواهند بود.
ارسال دیدگاه