
عوامل مؤثر بر توسعه ورزش کارگری *
هدف از پژوهش «تدوین الگوی مفهومی توسعه ورزش کارگری کشور»، ارائه الگویی برای تحلیل و مدیریت توسعه ورزش کارگری در ایران است. بر اساس مدل مفهومی میتوان گفت که سیستم توسعه ورزش کارگری کشور توسط زنجیرهای از عوامل زمینهای، ساختاری، قابلیتی، فرایندی، عملکردی و پیامدی هدایت میشود و برآیند روابط بین این عوامل، خروجی سیستم و سطح توسعه را تعیین میکند.
ضرورت پژوهش حاضر را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه گزارشهای ملی و بینالمللی نشان میدهد که شاخصهای سلامت و نشاط در جامعه ایرانی در وضعیت نامناسبی قرار دارد و ایران جزو کشورهای توسعهنیافته از این منظر محسوب میشود. در عین حال گرایش به سبک زندگی کمتحرک و غیرفعال، تفریحات نامناسب و مجازی و مصرف بالای کالاهای غیراستاندارد بهداشتی گزارش شده است.
در این میان، مشکلات اقتصادی مختلف و پرفشار مردم نیز با این معضلات همراه شده است و مسئله سلامت، نشاط، فراغت در زندگی و کار در اقشار کمتربرخوردار و طبقات غیرمرفه کشور بحرانی شده است. بنابراین فعالیت ورزشی بهعنوان یک راهکار جهت ارتقای سلامت و نشاط بهویژه در اوقات فراغت در سطح جهان پذیرفته شده و کاربرد محوری دارد.
در ایران اما سرانه مشارکت ورزشی پایین (کمتر از 20 درصد) بوده و عمده برنامههای توسعه ورزش همگانی تاکنون موفقیت قابلتوجهی نداشتهاند. فقدان مدلهای قابل اتکا و دارای مصادیق عینی در توسعه ورزش کارگری محقق را برآن داشت تا با اتکا بر نظرات کارشناسان مجرب، یک مدل ساختاری برای تحلیل و تفکر راهبردی توسعه ورزش کارگری ارائه دهد.
هدف این است که مدل ارائهشده بتواند به خوبی ظرفیت ابعاد مختلف اثرگذار بر توسعه پایدار ورزش کارگری را نشان دهد و در حد خود قادر به تبیین کارکرد ساختهای اساسی آن باشد.
احیای آییننامه اجرایی ماده 154 قانون کار و احصای ظرفیتهای حقوقی و اعتباری این قانون مترقی، تدوین تقویم ورزشی متنوع و مبتنی بر نیازسنجی کارگران، تدوین و ابلاغ چارچوب تقسیم کار و وظایف بین سازمانها و مراکز متولی در زمینه ورزش همگانی و اوقات فراغت، تلاش مستمر به منظور مشارکت هیئتهای استانی بهعنوان اعضای اصلی مجامع ورزش کارگری و برگزاری مجامع انتخاباتی هیئتهایی که با سرپرست اداره میشدند و همچنین الگوبرداری از الگوهای موفق خارجی ترویج ورزش کارگری از جمله راهبردها و راهکارهای زمینهساز و ساختارگرا پیشنهادی پژوهش است.
ارائه بسته و پکیجهای حاوی وسایل کمکی و رفاهی در فضاهای ورزشی عمومی و توزیع تجهیزات ورزشی ارزانقیمت (کفش، لباس، توپ، راکت و...) در بین کارگران کمدرآمد و نیازمند و ایجاد ایستگاههای مشاوره ورزش و تندرستی در فضاهای تفریحی عمومی، ایجاد پیستهای اختصاصی برای ورزش صبحگاهی، دوچرخهسواری و پیادهروی کارگری نیز از جمله راهبردها و راهکارهای قابلیتافزا و توانمندساز پیشنهادی تحقیق ماست.
این پژوهش راهکارهای فرایندنگر و عملکردگرای پیشنهادی از جمله اجرای فعالیتها و جشنوارههای رفاهی، تفریحی و ورزشی ویژه خانوادههای کارگری، تأکید بر مبانی دینی و فرهنگی تفریحات و ورزش کارگری در مساجد و دعوت از شخصیتهای محبوب اجتماعی برای حضور کارگری در برنامههای ورزش همگانی را مطرح کرده است.
بهصورت کلی سیستم توسعه ورزش کارگری یک سیستم پویا و فرابخشی بوده و نیازمند پیروی از زنجیره تحلیل عوامل بررسیشده در پژوهش حاضر است. توسعه ورزش کارگری در بستر عوامل زمینهای، از طریق کارآمدسازی ساختاری، ارتقا و بهکارگیری قابلیتها، یکپارچهسازی فرایندها و اثربخشسازی عملکرد منجر به توسعه پایدار میشود.
بر اساس یافتهها میتوان گفت دستیابی به سطح مطلوبی از توسعه ورزش کارگری نیازمند یک رویکرد مدیریت اکوسیستمی است تا بتواند بهطور مناسب همه نهادها و ذینفعان را جهت ایفای نقش فعال و همافزا مشارکت دهد.
اداره کل امور ورزشی بهعنوان بخش برنامهریز و سیاستگذار و فدراسیون ورزشهای کارگری همچون بخش اجرایی و موتور محرکه و عملیاتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید بکوشند تا فراتر از سنوات گذشته در تحقق مسئولیتهای سازمانی خود در قبال کارگران وارد عمل شده و اثرات محسوسی را در ارائه خدمات ورزشی به جامعه هدف بر جای بگذارند.
* برگرفته از مقاله پژوهشی رحیم رمضانینژاد، حجت پهلوانیلی، مهدی نادرینسب
ضرورت پژوهش حاضر را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه گزارشهای ملی و بینالمللی نشان میدهد که شاخصهای سلامت و نشاط در جامعه ایرانی در وضعیت نامناسبی قرار دارد و ایران جزو کشورهای توسعهنیافته از این منظر محسوب میشود. در عین حال گرایش به سبک زندگی کمتحرک و غیرفعال، تفریحات نامناسب و مجازی و مصرف بالای کالاهای غیراستاندارد بهداشتی گزارش شده است.
در این میان، مشکلات اقتصادی مختلف و پرفشار مردم نیز با این معضلات همراه شده است و مسئله سلامت، نشاط، فراغت در زندگی و کار در اقشار کمتربرخوردار و طبقات غیرمرفه کشور بحرانی شده است. بنابراین فعالیت ورزشی بهعنوان یک راهکار جهت ارتقای سلامت و نشاط بهویژه در اوقات فراغت در سطح جهان پذیرفته شده و کاربرد محوری دارد.
در ایران اما سرانه مشارکت ورزشی پایین (کمتر از 20 درصد) بوده و عمده برنامههای توسعه ورزش همگانی تاکنون موفقیت قابلتوجهی نداشتهاند. فقدان مدلهای قابل اتکا و دارای مصادیق عینی در توسعه ورزش کارگری محقق را برآن داشت تا با اتکا بر نظرات کارشناسان مجرب، یک مدل ساختاری برای تحلیل و تفکر راهبردی توسعه ورزش کارگری ارائه دهد.
هدف این است که مدل ارائهشده بتواند به خوبی ظرفیت ابعاد مختلف اثرگذار بر توسعه پایدار ورزش کارگری را نشان دهد و در حد خود قادر به تبیین کارکرد ساختهای اساسی آن باشد.
احیای آییننامه اجرایی ماده 154 قانون کار و احصای ظرفیتهای حقوقی و اعتباری این قانون مترقی، تدوین تقویم ورزشی متنوع و مبتنی بر نیازسنجی کارگران، تدوین و ابلاغ چارچوب تقسیم کار و وظایف بین سازمانها و مراکز متولی در زمینه ورزش همگانی و اوقات فراغت، تلاش مستمر به منظور مشارکت هیئتهای استانی بهعنوان اعضای اصلی مجامع ورزش کارگری و برگزاری مجامع انتخاباتی هیئتهایی که با سرپرست اداره میشدند و همچنین الگوبرداری از الگوهای موفق خارجی ترویج ورزش کارگری از جمله راهبردها و راهکارهای زمینهساز و ساختارگرا پیشنهادی پژوهش است.
ارائه بسته و پکیجهای حاوی وسایل کمکی و رفاهی در فضاهای ورزشی عمومی و توزیع تجهیزات ورزشی ارزانقیمت (کفش، لباس، توپ، راکت و...) در بین کارگران کمدرآمد و نیازمند و ایجاد ایستگاههای مشاوره ورزش و تندرستی در فضاهای تفریحی عمومی، ایجاد پیستهای اختصاصی برای ورزش صبحگاهی، دوچرخهسواری و پیادهروی کارگری نیز از جمله راهبردها و راهکارهای قابلیتافزا و توانمندساز پیشنهادی تحقیق ماست.
این پژوهش راهکارهای فرایندنگر و عملکردگرای پیشنهادی از جمله اجرای فعالیتها و جشنوارههای رفاهی، تفریحی و ورزشی ویژه خانوادههای کارگری، تأکید بر مبانی دینی و فرهنگی تفریحات و ورزش کارگری در مساجد و دعوت از شخصیتهای محبوب اجتماعی برای حضور کارگری در برنامههای ورزش همگانی را مطرح کرده است.
بهصورت کلی سیستم توسعه ورزش کارگری یک سیستم پویا و فرابخشی بوده و نیازمند پیروی از زنجیره تحلیل عوامل بررسیشده در پژوهش حاضر است. توسعه ورزش کارگری در بستر عوامل زمینهای، از طریق کارآمدسازی ساختاری، ارتقا و بهکارگیری قابلیتها، یکپارچهسازی فرایندها و اثربخشسازی عملکرد منجر به توسعه پایدار میشود.
بر اساس یافتهها میتوان گفت دستیابی به سطح مطلوبی از توسعه ورزش کارگری نیازمند یک رویکرد مدیریت اکوسیستمی است تا بتواند بهطور مناسب همه نهادها و ذینفعان را جهت ایفای نقش فعال و همافزا مشارکت دهد.
اداره کل امور ورزشی بهعنوان بخش برنامهریز و سیاستگذار و فدراسیون ورزشهای کارگری همچون بخش اجرایی و موتور محرکه و عملیاتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید بکوشند تا فراتر از سنوات گذشته در تحقق مسئولیتهای سازمانی خود در قبال کارگران وارد عمل شده و اثرات محسوسی را در ارائه خدمات ورزشی به جامعه هدف بر جای بگذارند.
* برگرفته از مقاله پژوهشی رحیم رمضانینژاد، حجت پهلوانیلی، مهدی نادرینسب
ارسال دیدگاه