تأثیر خلیج فارس و دریای خزر بر ظرفیت اقتصادی ایران
متغیرهای جغرافیایی همواره نقشی استراتژیک در توسعه اقتصادی و اقتدار منطقهای و بینالمللی امپراتوریهای باستانی و نیز دولت و ملتهای عصر مدرن ایفا کردهاند. راهها، منابع، تولید، رشد جمعیت، عمق سرزمینی، آب و هوا، مرزها، توپوگرافی و شکل سرزمین از جمله متغیرهای تأثیرگذار در توسعه اقتصادی و اقتدار کشورها هستند. توسعه اقتصادی و اقتدار منطقهای ایران نیز تا اندازه زیادی وابسته به نقش متغیرها و توانمندیهای جغرافیایی است. در این راستا دو منطقهای که از اهمیت بیشتری برخوردارند دریای خزر و خلیج فارس است. علی زمانی و محبوبه کنشلو در قالب مقالهای به بررسی و تحلیل نقش متغیرها و توانمندیهای جغرافیایی در توسعه اقتصادی و اقتدار منطقهای و بینالمللی پرداختهاند و در این مقاله روی دریای خزر و خلیج فارس تأکید کردهاند. به عبارت دیگر آنها این نکته را مورد بررسی قرار دادهاند که این دو منطقه چه تأثیری روی توسعه اقتصادی و اقتدار منطقهای و بینالمللی ایران دارند. در ادامه بخشهایی از این مقاله و نتایج منتج از آن مرور شده است:
عوامل جغرافیایی یکی از محدودیتهای اصلی و اساسی در گزینش و انتخاب نوع سیاستهای بینالمللی است. توجه به مبانی و اصول ژئوپلیتیک میتواند موجب قدرتمندی دولتها شود و به آنان امکان دهد تا نقش اساسی و بارزی در صحنه سیاسی جهان بازی کنند. در ابتدا و همچنین در سالیان گذشته در روابط سیاسی بینالملل، قدرت هر کشور را بهشدت تحتتأثیر عوامل محیط جغرافیایی آن میدانستند، اما بعدها بهمرور نقش انسانها در پیدایش قدرت سیاسی با اهمیتتر از محیط جغرافیایی ارزیابی شد و برای دادههای طبیعی اهمیتی محدود قائل شدند. با این وجود در میان عوامل جغرافیایی که در ضعف یا قدرت یک کشور مؤثرند، عناصر زیر بسیار تعیینکننده است: آب و هوا، اقلیم و منابع طبیعی، نوع زمین، وسعت خاک و موقعیت سرزمینی. موقعیت جغرافیایی ایران همواره تاریخ گذشته آن را تحتالشعاع قرار داده است و این موقعیت در آینده هم سرنوشتساز خواهد بود. ایران با دارا بودن 1.648.195 کیلومتر مربع وسعت از تنوع آب و هوایی چشمگیر و منابع طبیعی سرشار و اراضی گوناگون با موقعیت سرزمینی ویژه برخوردار است. قرارداشتن در کنار ساحل خلیج فارس و دریای عمان از یکسو و بودن در مجاورت اتحاد جماهیر شوروی سابق از سوی دیگر و دارا بودن منابع غنی نفتی و منابع کانی گوناگون و تنوع آب و هوایی، موقعیت ممتازی از نظر ژئوپلیتیک برای این کشور فراهم آورده و قدرت خاصی به آن بخشیده که از دید قدرتهای جهانی نیز مخفی نمانده است. ارزش ژئوپلیتیک ایران به حدی است که در گذشته هرگونه تغییری در حاکمیت آن میتوانسته موازنه منطقهای و جهانی را برهم زند. موقعیت جغرافیایی ایران بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای حوزه خلیج فارس ضمن آنکه در دوران جنگ سرد از اهمیت استراتژیک برخوردار بود، در قرن جدید نیز این عامل با دید ژئواکونومیکی انطباق یافته و موقعیت منطقهای آن تبدیل به موقعیت بینالمللی شده است. این موقعیت استثنایی و جایگزینناپذیر میتواند نقش محوری را در تدوین استراتژی منظومههای قدرت در سده حاضر درپی داشته باشد. ایران در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بیش از 2000 کیلومتر ساحل مناسب عملیاتی و شمار زیادی جزایر استراتژیک در اختیار دارد و در شمال با دومین منبع نفت و گاز جهان هممرز است. از بُعد قدرت اقتصادی، موقعیت ژئواکونومیک و هیدرواکونومیک ایران، بسیار حساس است. شریانهای انرژی فسیلی جهان همچون رگهای این قلب تپنده، از جوار ایران، به اعضا و جوارح جهان پمپ میشود. بازار منطقه، بازار هدف کالاهای شرق و غرب است. همچنین منابع زیرزمینی منطقه، منابع اقتصاد استراتژیک کشورهای مختلف است. از نظر قدرت سیاسی، در محیط استبدادی و استعمارزده منطقه، موقعیت ژئوپلیتیک ایران، به دلیل وجود حکومت مستقر و مستقل بسیار حائز اهمیت است. غرب میکوشد در تبلیغات خود دولت ترکیه و دولت غاصب و جعلی اسرائیل را تنها دموکراسیهای منطقه معرفی کند و زیر بار فشار روانی اتهام حمایت از دولتهای مرتجع و استبدادی کشورهای عربی، رژیم اسرائیل را نماد دموکراسی واقعی بخواند. حال آنکه جمهوری اسلامی بهعنوان یگانه حکومت مردمسالاری دینی در جهان، از حیث استقلال سیاسی میدرخشد و این موضوع که حکایت از عدم تعهد واقعی به قدرتهای بیگانه دارد، موقعیت ایران را در منطقه و جهان داری اهمیت روزافزون نموده است. اکنون ایران بازیگری مهم در پهنه منطقه است که در معادلات جهانی نمیتوان آن را نادیده گرفت.
عوامل جغرافیایی یکی از محدودیتهای اصلی و اساسی در گزینش و انتخاب نوع سیاستهای بینالمللی است. توجه به مبانی و اصول ژئوپلیتیک میتواند موجب قدرتمندی دولتها شود و به آنان امکان دهد تا نقش اساسی و بارزی در صحنه سیاسی جهان بازی کنند. در ابتدا و همچنین در سالیان گذشته در روابط سیاسی بینالملل، قدرت هر کشور را بهشدت تحتتأثیر عوامل محیط جغرافیایی آن میدانستند، اما بعدها بهمرور نقش انسانها در پیدایش قدرت سیاسی با اهمیتتر از محیط جغرافیایی ارزیابی شد و برای دادههای طبیعی اهمیتی محدود قائل شدند. با این وجود در میان عوامل جغرافیایی که در ضعف یا قدرت یک کشور مؤثرند، عناصر زیر بسیار تعیینکننده است: آب و هوا، اقلیم و منابع طبیعی، نوع زمین، وسعت خاک و موقعیت سرزمینی. موقعیت جغرافیایی ایران همواره تاریخ گذشته آن را تحتالشعاع قرار داده است و این موقعیت در آینده هم سرنوشتساز خواهد بود. ایران با دارا بودن 1.648.195 کیلومتر مربع وسعت از تنوع آب و هوایی چشمگیر و منابع طبیعی سرشار و اراضی گوناگون با موقعیت سرزمینی ویژه برخوردار است. قرارداشتن در کنار ساحل خلیج فارس و دریای عمان از یکسو و بودن در مجاورت اتحاد جماهیر شوروی سابق از سوی دیگر و دارا بودن منابع غنی نفتی و منابع کانی گوناگون و تنوع آب و هوایی، موقعیت ممتازی از نظر ژئوپلیتیک برای این کشور فراهم آورده و قدرت خاصی به آن بخشیده که از دید قدرتهای جهانی نیز مخفی نمانده است. ارزش ژئوپلیتیک ایران به حدی است که در گذشته هرگونه تغییری در حاکمیت آن میتوانسته موازنه منطقهای و جهانی را برهم زند. موقعیت جغرافیایی ایران بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای حوزه خلیج فارس ضمن آنکه در دوران جنگ سرد از اهمیت استراتژیک برخوردار بود، در قرن جدید نیز این عامل با دید ژئواکونومیکی انطباق یافته و موقعیت منطقهای آن تبدیل به موقعیت بینالمللی شده است. این موقعیت استثنایی و جایگزینناپذیر میتواند نقش محوری را در تدوین استراتژی منظومههای قدرت در سده حاضر درپی داشته باشد. ایران در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بیش از 2000 کیلومتر ساحل مناسب عملیاتی و شمار زیادی جزایر استراتژیک در اختیار دارد و در شمال با دومین منبع نفت و گاز جهان هممرز است. از بُعد قدرت اقتصادی، موقعیت ژئواکونومیک و هیدرواکونومیک ایران، بسیار حساس است. شریانهای انرژی فسیلی جهان همچون رگهای این قلب تپنده، از جوار ایران، به اعضا و جوارح جهان پمپ میشود. بازار منطقه، بازار هدف کالاهای شرق و غرب است. همچنین منابع زیرزمینی منطقه، منابع اقتصاد استراتژیک کشورهای مختلف است. از نظر قدرت سیاسی، در محیط استبدادی و استعمارزده منطقه، موقعیت ژئوپلیتیک ایران، به دلیل وجود حکومت مستقر و مستقل بسیار حائز اهمیت است. غرب میکوشد در تبلیغات خود دولت ترکیه و دولت غاصب و جعلی اسرائیل را تنها دموکراسیهای منطقه معرفی کند و زیر بار فشار روانی اتهام حمایت از دولتهای مرتجع و استبدادی کشورهای عربی، رژیم اسرائیل را نماد دموکراسی واقعی بخواند. حال آنکه جمهوری اسلامی بهعنوان یگانه حکومت مردمسالاری دینی در جهان، از حیث استقلال سیاسی میدرخشد و این موضوع که حکایت از عدم تعهد واقعی به قدرتهای بیگانه دارد، موقعیت ایران را در منطقه و جهان داری اهمیت روزافزون نموده است. اکنون ایران بازیگری مهم در پهنه منطقه است که در معادلات جهانی نمیتوان آن را نادیده گرفت.
ارسال دیدگاه