
نگاهـی به وضعیت شاخصهـای مهاجرتـی در ایــران
رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۰، از دوبرابر شدن میزان مهاجرت ایرانیها در طول ۳۰ سال گذشته خبر داده است. گزارش سال 1401 این رصدخانه نیز نشان میدهد فنر فشرده مهاجرت ایرانیها باز شده و هماکنون شاهد مهاجرت عام و تودهای ایرانیان هستیم. در سالهای قبل، سخن از مهاجرت نخبگان بود (به عنوان نمونه طی سالهای گذشته، 39 درصد از برگزیدگان المپیادهای علمی و از بین نفرات یک تا صد کنکور، 27 درصد و از بین نفرات یک تا صد کنکور، 16.7 درصد مهاجرت کردهاند)، اما امروز سخن از مهاجرت همگان است.
محمد فرد
به نظر میرسد ایران در آستانه یک «موج مهاجرتی» جدید است. در پیمایش مؤسسه گالوپ که در سال 2015 تا 2017 در 150 کشور انجام شد، نمره ایران در شاخص «جریان بالقوه مهاجرت» برابر با 16%- در شاخص «پتانسیل جذب استعدادها»، نمره 27%- و در «شاخص مهاجرت جوانان» نمره ایران 19%- بود. امتیازات ایران در همه شاخصها منفی است و این یعنی اگر محدودیتهای جابهجایی بین کشورها حذف شود، جمعیت کلی ایران، جمعیت استعدادها و جمعیت جوانانی که از کشور خارج میشوند بیش از تعدادی است که به ایران وارد میشوند. این موضوع به این معناست که در صورت حذف محدودیتها، جمعیت کشور 16 درصد، جمعیت استعدادها 27 درصد و جمعیت جوانان 19 درصد کاهش مییابد (سالنامه مهاجرتی ایران، سال 1400).
پیمایش گالوپ، کشورهای مختلف را بر اساس این شاخصها رتبهبندی کرده که در آن، ایران از میان 150 کشور، ازنظر جذابیت برای مهاجرت افراد و سایر کشورها به ایران و ماندن اتباع خود در داخل، رتبه 87 دارد. رتبه ایران برای جذب استعدادها از خارج و ماندن استعدادهای خود در داخل کشور از میان 109 کشور 78 و برای جذب جوانان از خارج و ماندن جوانان خود در داخل کشور، رتبه 77 را دریافت کرده است (سالنامه مهاجرتی ایران و دنیای اقتصاد، 1400).
مهاجرفرستی و مهاجرپذیری
در سال 2020 در میان کشورهای دنیا، رتبه ایران در مهاجرفرستی 54 و در مهاجرپذیری 23 بوده است. در حالی که رتبه ایران در پذیرش و ارسال مهاجر به جهان در چارک اول قرار دارد و رتبه دانشجوپذیری و دانشجوفرستی کشور نیز تقریباً برابر است، اما در شاخصهایی چون رقابتپذیری برای استعدادها و فرار مغزها در رتبههای پایین قرار گرفته است. این مسأله بیانگر کیفیت مهاجران ورودی و خروجی کشور است که نشان میدهد به دلیل عدم امکان رقابت بر سر استعداها، مهاجران خروجی کشور کیفیت نیروی انسانی بالاتری از مهاجران ورودی به کشور دارند. آمارهای حوزه مهاجرت (بخصوص تعداد ایرانیان خارج از کشور) به خاطر تغییر وضعیت تابعیت افراد دقیق نیست، اما دادههای منابع بینالمللی از جمله بانک جهانی حاکی از رشد 2.2 برابری مهاجران ایرانی طی 30 سال گذشته است.
کشورهای مقصد مهاجران ایرانی نیز متنوع است. بر اساس آمار سازمان ملل چهار کشور آلمان، سوئد، هلند و فرانسه در اتحادیه اروپا در حال حاضر میزبان بیشترین تعداد مهاجر ایران هستند. در سال 2020 کشور آلمان با 152 هزار و 590 مهاجر متولد ایران مقصد اول مهاجران ایرانی بود و پس از آن کشورهای سوئد با 79 هزار و 363 نفر، هلند با 34 هزار و 809 نفر و فرانسه با 26 هزار و 69 نفر به ترتیب مقصدهای بعدی ایرانیها هستند. در همین سال بیشترین درخواست ویزای ثبت شده و همچنین تعداد ویزای شنگن صادر شده برای ایرانیان در اروپا، متعلق به کشورهای آلمان، فرانسه و ایتالیا بوده است. انگلستان دومین مقصد مهاجرت ایرانیها خارج از اتحادیه اروپاست و در حال حاضر حدود 83 هزار و 531 نفر ایرانی در این کشور زندگی میکنند. استرالیا همواره یکی از مقصدهای اصلی مهاجرت ایرانیها در همه انواع مهاجرت از جمله مهاجرت کاری بوده و تعداد کل جمعیت ایرانیها در استرالیا در این سالها روندی صعودی داشته است (سالنامه مهاجرتی ایران، سال 1400).
مهاجرت رسمی و اجباری
علاوه بر مهاجرت که روال رسمی دارد، مهاجرت اجباری یا «پناهجویی» نیز روند رو به رشدی در ایران داشته است. در آمارهای «کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان»، ایرانیان جزء ملیتهای در وضعیت پناهجویی یا پناهندگی قرار دارند. طبق این آمارها در پایان سال 2020، تعداد 134 هزار و 767 ایرانی در وضعیت پناهندگی در جهان قرار داشتند و ایران در رتبه 22 قرار داشت. همچنین 77 هزار و 217 ایرانی در وضعیت پناهجویی قرار دارند و ایران از این جهت در رتبه 14 جهان قرار دارد. در سال 2020 تعداد 15 هزار و 333 درخواست پناهندگی جدید از سوی اتباع ایران در کشورهای مختلف ثبت شده است. در این سال به 861 نفر از پناهندگان ایرانی تابعیت کشورهای دیگر اعطا شده و 394 نفر از پناهندگان ایرانی در کشورهای ثالث اسکان مجدد یافتند. به طور کلی میزان ارائه پاسخ مثبت به پناهجویان ایرانی در کشورهای اروپایی در سال 2020 (مرحله اول بررسی درخواستها) به پایینترین حد خود در شش سال اخیر رسید (سالنامه مهاجرتی ایران، سال 1400).
میل به مهاجرت
علاوه بر رفتار مهاجرت، بررسی نگرش به مهاجرت یا میل به مهاجرت نشان از گستردگی آن در بین شهروندان ایرانی دارد. به نظر میرسد میل به مهاجرت در تمامی اقشار و طبقات اجتماعی در حال گسترش است. به عبارت دیگر، طبقه اجتماعی تأثیری در مهاجرت ندارد و همانطور که پیشتر نیز ذکر شد طبقات مختلف اجتماعی در ایران مهاجرت میکنند. پیمایش رصدخانه مهاجرت در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد گروههای حاضر در نظرسنجی، غیر از پزشکان و پرستاران، تمایل زیاد و خیلی زیاد به مهاجرت دارند. این میل در میان کارکنان، مدیران میانی و همچنین کارآفرینان و مدیران ارشد از سایر گروهها بالاتر و حدود ۷۰ درصد است. میل زیاد و خیلیزیاد به مهاجرت در میان دانشجویان در سال ۱۴۰۱ نیز نسبت به سال گذشته، با یک درصد رشد به ۶۷ درصد رسیده است. در این بین، تعداد دانشجویانی که گزینه میل به مهاجرت کم و خیلی کم را انتخاب کردهاند، با شش درصد افزایش نسبت به سال ۱۴۰۰، به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۱ رسید.
دلایل مهاجرت
اما عوامل و دلایل مهاجرت از ایران چه هستند؟ پژوهشها نشان میدهد «وضعیت کلی کشور» و «عوامل اقتصادی» از جمله مهمترین عوامل و انگیزههای گروههای مختلف اجتماعی برای مهاجرت از کشور است. «عدم وجود فرصتهای ایفای نقش»، «احساس غیرمفید بودن در کشور» و همچنین «نداشتن تصور امیدوارکننده نسبت به آینده» موجب میشود افراد برای مهاجرت اقدام کنند. شرایط سخت اقتصادی ناشی از تحریمها، تلاطمهای شدید نرخ ارز و نرخ تورم و افزایش نرخ بیکاری در اثر شیوع کرونا باعث تشدید میل به مهاجرت در ایران شده است (سالنامه مهاجرتی ایران، سال1400). پیمایش رصدخانه مهاجرت ایران نشان میدهد تا چند سال گذشته، «مشکلات اقتصادی» دلیل اصلی مهاجرت ایرانیها بود اما از دو سال گذشته، اقتصاد به پله دوم سقوط کرده و حالا این «ناامیدی از آینده» است که جای مشکلات اقتصادی را گرفته است. نتایج نظرسنجی رصدخانه مهاجرت ایران در بهار و تابستان سال ۱۴۰۱، از ۸ هزار و ۶۶۵ نفر از اقشار مختلف اجتماعی نشان میدهد مهمترین عوامل اثرگذار بر تمایل به مهاجرت در میان همه اقشار مورد مطالعه این نظرسنجی عبارت است از تحریم، نوسان قیمت ارز، تورم و شرایط اقتصادی، بیثباتی اقتصادی و اجتماعی در کشور، ناامیدی نسبت به آینده، دستیابی به رفاه و امنیت بیشتر، کیفیت زندگی بهتر در خارج از کشور، وجود برخی تبعیضها، بینظمی و بیقانونی در جامعه، دغدغه آینده فرزندان و سطح حقوق، دستمزد و تناسب آن با هزینهها از دیگر دلایل میل بالای مهاجرت در میان ایرانیها عنوان شده است.
همچنین در تحقیقی دیگر بر «ساختار و رویه اداری مراکز علمی و اجرایی کشور» و «ناکارآمدی قوانین اجرایی کشور» در میل نخبگان به مهاجرت تأکید شده است. ساختار ناکارآمد، سختیهای زیاد و امکانات کم برای فعالیتهای علمی در کشور، قوانین اجرایی ناکارآمد و محدودیتهای ناشی از آن، کمبود شایستهسالاری و مواردی اینچنین از عوامل اصلی مهاجرت نخبگان از کشور بودهاند. بستر و شرایط مناسب فعالیت تحقیقاتی و علمی در خارج از کشور، رویههای اداری و قوانین اجرایی کارآمد در گرایش نخبگان ایرانی به مهاجرت تأثیرگذار است. همچنین «دستیابی به امکانات رفاهی و خدمات شهروندی عرضه شده در خارج» بر مهاجرت نخبگان تأثیرگذار بوده و عدم امکان اشتغال بر مبنای تخصص و ضعف بستر کاری مبتنی بر فعالیتهای علمی و پژوهشی نیز ازجمله عوامل مؤثر در مهاجرت این طیف از مهاجران بوده است. به طور کلی عدم ساختیافتگی نظم اجتماعی، قوانین اجرایی و ساختار نهچندان کارآمد مراکز علمی و اجرایی از اصلیترین عوامل منتهی به مهاجرت نخبگان در کشور محسوب شدهاند.
اثرات منفی مهاجرت
مهاجرت گسترده جوانان از کشور اثرات منفی زیادی دارد. کاهش نیروهای مفید انسانی در کشور، کاهش جمعیت، کاهش نرخ باروری، توقف روند توسعه صنعتی و اقتصادی کشور و صدها مشکل اساسی دیگر که بیانشان صرفاً تکرار مکررات است. حال باید پرسید آیا نظام حکمرانی کشور در مورد مهاجرت گسترده جوانان و نیروهای انسانی به کشورهای خارجی نگرانی داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال نه به گفتهها بلکه باید به سیاستها و اقدامات نگریست. اگر نگرانی وجود داشته باشد، باید در سیاستها و اقدامات برای اصلاحات اجتماعی ببینیم، اما آنچه میبینیم، نه سیاستهای اصلاحی برای بهبود زندگی و کار بلکه اقداماتی است که منجر به سختتر شدن زندگی فردی و اجتماعی و شرایط کسبوکار است که یک مورد جدی آن، وخیمتر شدن وضعیت اینترنت در ایران است؛ بنابراین میتوان گفت در عمل، بیشتر مسیر مهاجرت به جوانان نشان داده میشود، نه اصلاحات ملموس
و امیدوارکننده.
پیمایش گالوپ، کشورهای مختلف را بر اساس این شاخصها رتبهبندی کرده که در آن، ایران از میان 150 کشور، ازنظر جذابیت برای مهاجرت افراد و سایر کشورها به ایران و ماندن اتباع خود در داخل، رتبه 87 دارد. رتبه ایران برای جذب استعدادها از خارج و ماندن استعدادهای خود در داخل کشور از میان 109 کشور 78 و برای جذب جوانان از خارج و ماندن جوانان خود در داخل کشور، رتبه 77 را دریافت کرده است (سالنامه مهاجرتی ایران و دنیای اقتصاد، 1400).
مهاجرفرستی و مهاجرپذیری
در سال 2020 در میان کشورهای دنیا، رتبه ایران در مهاجرفرستی 54 و در مهاجرپذیری 23 بوده است. در حالی که رتبه ایران در پذیرش و ارسال مهاجر به جهان در چارک اول قرار دارد و رتبه دانشجوپذیری و دانشجوفرستی کشور نیز تقریباً برابر است، اما در شاخصهایی چون رقابتپذیری برای استعدادها و فرار مغزها در رتبههای پایین قرار گرفته است. این مسأله بیانگر کیفیت مهاجران ورودی و خروجی کشور است که نشان میدهد به دلیل عدم امکان رقابت بر سر استعداها، مهاجران خروجی کشور کیفیت نیروی انسانی بالاتری از مهاجران ورودی به کشور دارند. آمارهای حوزه مهاجرت (بخصوص تعداد ایرانیان خارج از کشور) به خاطر تغییر وضعیت تابعیت افراد دقیق نیست، اما دادههای منابع بینالمللی از جمله بانک جهانی حاکی از رشد 2.2 برابری مهاجران ایرانی طی 30 سال گذشته است.
کشورهای مقصد مهاجران ایرانی نیز متنوع است. بر اساس آمار سازمان ملل چهار کشور آلمان، سوئد، هلند و فرانسه در اتحادیه اروپا در حال حاضر میزبان بیشترین تعداد مهاجر ایران هستند. در سال 2020 کشور آلمان با 152 هزار و 590 مهاجر متولد ایران مقصد اول مهاجران ایرانی بود و پس از آن کشورهای سوئد با 79 هزار و 363 نفر، هلند با 34 هزار و 809 نفر و فرانسه با 26 هزار و 69 نفر به ترتیب مقصدهای بعدی ایرانیها هستند. در همین سال بیشترین درخواست ویزای ثبت شده و همچنین تعداد ویزای شنگن صادر شده برای ایرانیان در اروپا، متعلق به کشورهای آلمان، فرانسه و ایتالیا بوده است. انگلستان دومین مقصد مهاجرت ایرانیها خارج از اتحادیه اروپاست و در حال حاضر حدود 83 هزار و 531 نفر ایرانی در این کشور زندگی میکنند. استرالیا همواره یکی از مقصدهای اصلی مهاجرت ایرانیها در همه انواع مهاجرت از جمله مهاجرت کاری بوده و تعداد کل جمعیت ایرانیها در استرالیا در این سالها روندی صعودی داشته است (سالنامه مهاجرتی ایران، سال 1400).
مهاجرت رسمی و اجباری
علاوه بر مهاجرت که روال رسمی دارد، مهاجرت اجباری یا «پناهجویی» نیز روند رو به رشدی در ایران داشته است. در آمارهای «کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان»، ایرانیان جزء ملیتهای در وضعیت پناهجویی یا پناهندگی قرار دارند. طبق این آمارها در پایان سال 2020، تعداد 134 هزار و 767 ایرانی در وضعیت پناهندگی در جهان قرار داشتند و ایران در رتبه 22 قرار داشت. همچنین 77 هزار و 217 ایرانی در وضعیت پناهجویی قرار دارند و ایران از این جهت در رتبه 14 جهان قرار دارد. در سال 2020 تعداد 15 هزار و 333 درخواست پناهندگی جدید از سوی اتباع ایران در کشورهای مختلف ثبت شده است. در این سال به 861 نفر از پناهندگان ایرانی تابعیت کشورهای دیگر اعطا شده و 394 نفر از پناهندگان ایرانی در کشورهای ثالث اسکان مجدد یافتند. به طور کلی میزان ارائه پاسخ مثبت به پناهجویان ایرانی در کشورهای اروپایی در سال 2020 (مرحله اول بررسی درخواستها) به پایینترین حد خود در شش سال اخیر رسید (سالنامه مهاجرتی ایران، سال 1400).
میل به مهاجرت
علاوه بر رفتار مهاجرت، بررسی نگرش به مهاجرت یا میل به مهاجرت نشان از گستردگی آن در بین شهروندان ایرانی دارد. به نظر میرسد میل به مهاجرت در تمامی اقشار و طبقات اجتماعی در حال گسترش است. به عبارت دیگر، طبقه اجتماعی تأثیری در مهاجرت ندارد و همانطور که پیشتر نیز ذکر شد طبقات مختلف اجتماعی در ایران مهاجرت میکنند. پیمایش رصدخانه مهاجرت در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد گروههای حاضر در نظرسنجی، غیر از پزشکان و پرستاران، تمایل زیاد و خیلی زیاد به مهاجرت دارند. این میل در میان کارکنان، مدیران میانی و همچنین کارآفرینان و مدیران ارشد از سایر گروهها بالاتر و حدود ۷۰ درصد است. میل زیاد و خیلیزیاد به مهاجرت در میان دانشجویان در سال ۱۴۰۱ نیز نسبت به سال گذشته، با یک درصد رشد به ۶۷ درصد رسیده است. در این بین، تعداد دانشجویانی که گزینه میل به مهاجرت کم و خیلی کم را انتخاب کردهاند، با شش درصد افزایش نسبت به سال ۱۴۰۰، به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۱ رسید.
دلایل مهاجرت
اما عوامل و دلایل مهاجرت از ایران چه هستند؟ پژوهشها نشان میدهد «وضعیت کلی کشور» و «عوامل اقتصادی» از جمله مهمترین عوامل و انگیزههای گروههای مختلف اجتماعی برای مهاجرت از کشور است. «عدم وجود فرصتهای ایفای نقش»، «احساس غیرمفید بودن در کشور» و همچنین «نداشتن تصور امیدوارکننده نسبت به آینده» موجب میشود افراد برای مهاجرت اقدام کنند. شرایط سخت اقتصادی ناشی از تحریمها، تلاطمهای شدید نرخ ارز و نرخ تورم و افزایش نرخ بیکاری در اثر شیوع کرونا باعث تشدید میل به مهاجرت در ایران شده است (سالنامه مهاجرتی ایران، سال1400). پیمایش رصدخانه مهاجرت ایران نشان میدهد تا چند سال گذشته، «مشکلات اقتصادی» دلیل اصلی مهاجرت ایرانیها بود اما از دو سال گذشته، اقتصاد به پله دوم سقوط کرده و حالا این «ناامیدی از آینده» است که جای مشکلات اقتصادی را گرفته است. نتایج نظرسنجی رصدخانه مهاجرت ایران در بهار و تابستان سال ۱۴۰۱، از ۸ هزار و ۶۶۵ نفر از اقشار مختلف اجتماعی نشان میدهد مهمترین عوامل اثرگذار بر تمایل به مهاجرت در میان همه اقشار مورد مطالعه این نظرسنجی عبارت است از تحریم، نوسان قیمت ارز، تورم و شرایط اقتصادی، بیثباتی اقتصادی و اجتماعی در کشور، ناامیدی نسبت به آینده، دستیابی به رفاه و امنیت بیشتر، کیفیت زندگی بهتر در خارج از کشور، وجود برخی تبعیضها، بینظمی و بیقانونی در جامعه، دغدغه آینده فرزندان و سطح حقوق، دستمزد و تناسب آن با هزینهها از دیگر دلایل میل بالای مهاجرت در میان ایرانیها عنوان شده است.
همچنین در تحقیقی دیگر بر «ساختار و رویه اداری مراکز علمی و اجرایی کشور» و «ناکارآمدی قوانین اجرایی کشور» در میل نخبگان به مهاجرت تأکید شده است. ساختار ناکارآمد، سختیهای زیاد و امکانات کم برای فعالیتهای علمی در کشور، قوانین اجرایی ناکارآمد و محدودیتهای ناشی از آن، کمبود شایستهسالاری و مواردی اینچنین از عوامل اصلی مهاجرت نخبگان از کشور بودهاند. بستر و شرایط مناسب فعالیت تحقیقاتی و علمی در خارج از کشور، رویههای اداری و قوانین اجرایی کارآمد در گرایش نخبگان ایرانی به مهاجرت تأثیرگذار است. همچنین «دستیابی به امکانات رفاهی و خدمات شهروندی عرضه شده در خارج» بر مهاجرت نخبگان تأثیرگذار بوده و عدم امکان اشتغال بر مبنای تخصص و ضعف بستر کاری مبتنی بر فعالیتهای علمی و پژوهشی نیز ازجمله عوامل مؤثر در مهاجرت این طیف از مهاجران بوده است. به طور کلی عدم ساختیافتگی نظم اجتماعی، قوانین اجرایی و ساختار نهچندان کارآمد مراکز علمی و اجرایی از اصلیترین عوامل منتهی به مهاجرت نخبگان در کشور محسوب شدهاند.
اثرات منفی مهاجرت
مهاجرت گسترده جوانان از کشور اثرات منفی زیادی دارد. کاهش نیروهای مفید انسانی در کشور، کاهش جمعیت، کاهش نرخ باروری، توقف روند توسعه صنعتی و اقتصادی کشور و صدها مشکل اساسی دیگر که بیانشان صرفاً تکرار مکررات است. حال باید پرسید آیا نظام حکمرانی کشور در مورد مهاجرت گسترده جوانان و نیروهای انسانی به کشورهای خارجی نگرانی داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال نه به گفتهها بلکه باید به سیاستها و اقدامات نگریست. اگر نگرانی وجود داشته باشد، باید در سیاستها و اقدامات برای اصلاحات اجتماعی ببینیم، اما آنچه میبینیم، نه سیاستهای اصلاحی برای بهبود زندگی و کار بلکه اقداماتی است که منجر به سختتر شدن زندگی فردی و اجتماعی و شرایط کسبوکار است که یک مورد جدی آن، وخیمتر شدن وضعیت اینترنت در ایران است؛ بنابراین میتوان گفت در عمل، بیشتر مسیر مهاجرت به جوانان نشان داده میشود، نه اصلاحات ملموس
و امیدوارکننده.
ارسال دیدگاه