بوم‌گردی راه کارآفرینی من بود

گفتگو با لیلی قنبری، کارآفرین گردشگری

بوم‌گردی راه کارآفرینی من بود

فاطمه علی اصغر

تک‌انار مانده بر درخت به مهمانان زمستانی لبخند می‌زند. اتاق‌های این اقامتگاه گم شده‌اند در میان کوچه‌های خاک و تاریخ. هرکدام برای خودشان یک اسم و هویت دارند؛ اتاق ترنج، به یاد زنان قالی‌باف که هنر و زندگی را به هم می‌بافند، اتاق تاک، به یاد انگورستان‌ها و اتاق گندم، به یاد گندم‌زارهای یزد. هرکدام با تزئیناتی از تاریخ و فرهنگ مردم روستای مروست به یادگار مانده است. چرا مروست؟ لیلی قنبری اهل این روستاست. زنی که با توجه به توانمندی‌هایش، در ابتدای راه راهنمای گردشگری شد و سال‌ها در این زمینه فعالیت کرد و حالا خانه بوم‌گردی را بنا کرده است. او در این مدت برای افراد بسیاری تولید کار کرده و نامش به‌عنوان کارآفرین نمونه یزد ثبت شده است.
جرقه اصلی در نیوزلند خورد
روی سکو، روبه‌روی حوض آبی می‌نشینیم. لیلی قنبری با مهربانی پذیرا می‌شود تا داستان زندگی‌اش را بگوید. 31 ساله است. متولد روستای مروست و ساکن یزد است. نه‌تنها یزدی‌ها بلکه بسیاری از گردشگرانی که به شهر بادگیرها سفر کرده‌اند، او را می‌شناسند. راهنمای گردشگری است و مدیر اقامتگاه بوم‌گردی نارنجستان. نیما و آرین فرزندانش هستند. دو سال است که پا به حرفه گردشگری گذاشته و هرروز در این راه پیشرفت می‌کند. «هشت‌ساله بودم که پدرم را در تصادف رانندگی از دست دادم و با توجه به وابستگی شدیدی که به او داشتم، در دوران کودکی بزرگ‌ترین صدمه روحی را دیدم، اما به کمک مادرم که هم برایم مادری کرد هم پدری، این روزهای سخت را پشت سر گذاشتم.» دوران تحصیل را در مروست می‌گذراند و در رشته طراحی و دوخت لباس کاردانی می‌گیرد و به آموزشکده فنی دختران در کاشان می‌رود.
تا اینکه در سال 84 ازدواج می‌کند: «پس از ازدواج چند سالی را کنار مردم خونگرم بوشهر گذراندم و پس از آن برای ادامه تحصیل همسرم عازم کشور نیوزلند شدیم.» همسر او همراهش است. با افتخار به فعالیت‌های زنش نگاه می‌کند. خوشحال است که او زنی کارآفرین است.
دوران چهارساله زندگی در نیوزلند، برای لیلی پربار بود. او نقب به گذشته می‌زند: «حدود چهار سال در نیوزلند ساکن بودیم و طی این دوران من به کلاس‌های مختلفی رفتم مثل MOBAT group. در این کلاس‌ها افراد مختلف از کشورهای متفاوت به همراه فرزندان خود (کودکان گروه سنی 0-5) شرکت می‌کردند. با توجه به شرایط و امکانات موجود در کلاس، فرصتی بود برای فرزندان ما برای دوست‌یابی و تفریح و اجتماعی شدن و... مادران نیز هر جلسه در مورد مراسم خاص و فرهنگ‌های مختلف کشورهای متفاوت گفت‌وگو می‌کردند. جالب است بدانید که همیشه و در هر جلسه جذاب‌ترین فرهنگ و آداب‌ورسوم متعلق به ایران بود، مثل مراسم سال جدید، عیدهای مختلف، روز پدر و روز مادر، لباس‌ها و غذاهای محلی و مهمان‌نوازی و...»
راه‌اندازی اقامتگاه بوم‌گردی
زندگی در نیوزلند جرقه اولیه را برای آغاز راه گردشگری در ذهن لیلی زد: «بهتر است این‌طور بگویم که تازه آنجا بود که به ارزش کشور و فرهنگ مردم خودمان پی بردم. سه سال پیش وقتی به ایران بازگشتم تصمیم گرفتم کاری را شروع کنم که بتوانم فرهنگ، آداب‌ورسوم و آثار باستانی و مکان‌های تاریخی کشورم را به دنیا معرفی کنم.»
او قدم‌های نخستین را برمی‌دارد: «برای آغاز کار، به کلاس‌های آموزش تورلیدری رفتم و با راه‌اندازی اقامتگاه بوم‌گردی کار را ادامه دادم. دکوراسیون این اقامتگاه براساس زندگی بومی و اصیل ایرانی در روستاست. توریست‌ها و میهمانانی که در این مکان اقامت دارند با غذاهای محلی پذیرایی می‌شوند و با تورگردانی در شهر و اطراف یزد و هماهنگ کردن تور برای سایر استان‌ها، با فرهنگ و آداب‌ورسوم ما آشنا می‌شوند.»
لیلی فرازونشیب‌های بسیاری را پشت سر می‌گذارد: «برای گرفتن کارت راهنمای تور، دوره‌ای طولانی‌ را گذراندم. در طول این دوره بایستی علاوه بر مشغله کاری، به دو فرزند و امور زندگی هم رسیدگی می‌کردم. همه این کارها را با تمام توان و روحیه بسیار بالا انجام می‌دادم.»
او چگونگی روند خرید و راه‌اندازی اقامتگاه بوم‌گردی‌اش را شرح می‌دهد: «روند آن بسیار طولانی بود. موقع خرید اقامتگاه به سراغ خانه‌های قدیمی متفاوتی رفتیم اما اکثرا از پایه و اساس نیاز به مرمت و بازسازی داشتند و بعضی‌ها بسیار گران بودند. تا اینکه پس از چند ماه جستجو، خانه قدیمی 90 درصد بازسازی‌شده معروف به خانه پوست‌فروشان را پیدا کردیم. خانه را خریداری کردیم و مرمت آن را ادامه دادیم. تنها 10 درصد از کار بازسازی و مرمت باقی مانده بود، اما با توجه به اینکه فقط معماران و نقاشان خاص قادر به بازسازی و مرمت خانه‌های قدیمی هستند دوران مرمت خیلی طول کشید. بیشتر مواقع به ما قول می‌دادند و ما همه‌چیز را هماهنگ می‌کردیم و کلی وقت می‌گذاشتیم و بعد سر قرار حاضر نمی‌شدند.» با این ‌حال چون می‌دانست در مسیر درستی گام گذاشته، هیچ‌وقت ناامید نشد: «حمایت‌ها و تشویق‌های همسرم در این راه بسیار تاثیرگذار بود و همچنین صبوری فرزندانم. بدون حمایت‌های او ادامه این مسیر برایم غیرممکن بود.» حالا فقط در اقامتگاه بوم‌گردی‌اش، به طور مستقیم شش نفر کار می‌کنند که همگی بیمه هستند: «گردشگری به طور غیرمستقیم برای افراد بسیاری تولید کار می‌کند، مانند راهنماهای تور، راننده‌های تاکسی، ساکنان روستا و... من در اشتغالزایی یزد سهیم هستم.»
فرهنگ مردم و کارآفرینی
نام لیلی حالا در میان زنان کارآفرین قرار گرفته و اقامتگاهش دوبار اقامتگاه برتر یزد شناخته شده است. خودش بسیار خوشحال است که توانسته گامی برای معرفی ایران بردارد: «با توجه به هدف اصلی من که نشان دادن فرهنگ اصیل و بومی ایران به توریست‌های خارجی است، تا آنجا که توانستم اقداماتی را انجام دادم. سعی کردم دکوراسیون اقامتگاه بر اساس زندگی بومی در روستا طراحی شود و برای تجربه کردن این فرهنگ، میهمانان را به روستای دربید که در 32 کیلومتری یزد واقع شده دعوت کردم.»
روستای دربید دارای یک سرو 2500 ساله، غار آبی، قلعه سنگی، و خانه‌های کاملا قدیمی است که هنوز سبک زندگی قدیم کاملا در آنها به چشم می‌خورد. همین‌طور کوچه‌باغ‌های زیبایی دارد و قنات زنده‌ای که آب کل روستا را تامین می‌کند. میهمانان پس از بازدید از این روستا و گشت‌وگذار در کوچه‌باغ‌ها، در باغ با نان تازه‌ای که به کمک خودشان طبخ می‌شود و دیزی و چای آتشی پذیرایی می‌شوند و در فصل میوه (تابستان) با چیدن میوه و سبزی در پذیرایی به ما کمک می‌کنند.
او دستاورد خودش را اینگونه بازگو می‌کند: «بسیاری از گردشگران وقتی به ایران می‌آیند باورشان نمی‌شود که ما چنین فرهنگ غنی داریم. این برای من بهترین دستاورد است و می‌خواهم کارم را توسعه بیشتری دهم و قدم‌های بلندی در راه گردشگری کشورم بردارم.»
ارسال دیدگاه