نهادهای متولی حوزه اجتماعی ناظر طرح مسکن اجتماعی

یادداشت

نهادهای متولی حوزه اجتماعی ناظر طرح مسکن اجتماعی

دکتر منوچهر بهرویان - عضو هیئت‌علمی گروه عمران دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز / کارشناس ارشد مسکن

اگر بخواهیم به صورت کلی و نه جزءنگرانه درباره مسکن اجتماعی سخن بگوییم، باید گفت سیاست ساخت و عرضه مسکن به صورت اجاره به شرط تملیک و واگذاری آن به اقشار فرودست، نیازمند و البته جوانان، سیاستی است درست و البته آزموده در سایر کشورها. تجربه کشورهای سراسر دنیا نشان می‌دهد این شیوه سیاست‌گذاری به نیازهای طبقات محروم و بدمسکن‌ها پاسخ داده است. اما چند نکته را نیز باید متذکر شد.
در حال حاضر بیش از ۲۰۰ هزار واحد از پروژه مسکن مهر به اتمام نرسیده و باید هرچه زودتر تکلیف این واحدها مشخص شود. به گفته دولت، تا پایان نیمه اول سال آینده این پروژه به پایان خواهد رسید. در صورتی که این مهم اتفاق بیفتد، قطعا این نگرانی مرتفع خواهد شد. از بسیاری از واحدهای مسکن مهر که متقاضی نداشته‌اند می‌توان به‌عنوان واحدهای میزبان برای طرح اجاره به شرط تملیک استفاده کرد. این واحدها نگرانی فراوانی ایجاد کرده‌اند. بسیاری از ساختمان‌های ساخته‌شده در قالب پروژه مسکن مهر در حال فرسوده شدن هستند، در حالی که هزینه فراوانی برای ساخت آنها شده است. لذا به نظر می‌رسد اولا اتمام و به سرانجام رساندن آنها و ثانیا تخصیص تعدادی از آنها به پروژه مسکن اجتماعی در اولویت باشد.
مسئله دیگری که باید حتما به آن پرداخت، شیوه ساخت است. با توجه به آنچه امروز در سطح شهر تهران و حتی سایر شهرها شاهد هستیم، ساخت واحدهای مسکونی با بدسلیقگی و مغایرت با اصول مهندسی ساخت همراه هستند. به این مشکل،جانمایی‌های نادرست پروژه‌هایی مانند مسکن مهر را هم اضافه کنید. با این تفاصیل، باید در ساخت واحدهای مسکونی در قالب پروژه جدید مسکن اجتماعی دقت بیشتری شود. پیشنهاد می‌کنم از ظرفیت انبوه‌سازان در این پروژه استفاده شود، زیرا در کشورهای پیشرفته دنیا مانند کانادا، پرداخت تسهیلات ساخت به افراد متوقف شده و ساختمان‌ها با یک هارمونی ساخت و ظاهر مشابه، توسط انبوه‌سازان ساخته می‌شوند. البته باید تاکید کرد که منظور از انبوه‌سازان، اغلب انبوه‌سازان فعال در کشور نیست، بلکه باید از ظرفیت انبوه‌سازان صنعتی‌ساز و نه سنتی‌ساز داخلی و خارجی بهره برد. پروژه‌های این چنینی در کشور و تهران اجرا شده‌اند و نمونه‌های آن را شاهد بوده‌ایم. به طور مثال می‌توان به پروژه اتابک در تهران اشاره کرد که با کمک شهرداری ساخته شد. شهرداری در این پروژه زمین‌های بافت فرسوده را از مردم تحویل گرفت و به آنها واحدهای نوساز و جدید تحویل داد و به این وسیله بافت منطقه دگرگون شد. در همین راستا، دولت می‌تواند در پروژه مسکن اجتماعی نیز با اتکا به این شیوه، اقدام به نوسازی بافت فرسوده کند. البته این مسئله تا حدودی در جزئیات طرح نیز قید شده است. گویا دولت می‌خواهد به مردمی که در بافت فرسوده زمین یا خانه کلنگی دارند، وام ساخت بدهد. در این بند از جزئیات، هدف درست انتخاب شده اما به نظر می‌رسد شیوه باید به گونه‌ای دیگر باشد که به آن اشاره کردم. سیاست پرداخت تسهیلات به افراد سیاست درستی نیست.
در این مسیر، دولت نباید دخالت مستقیم داشته باشد. همان‌طور که در مشروح جزئیات پروژه مسکن اجتماعی هم آمده، دولت باید نقش تامین‌کننده زمین را ایفا کند. دولت می‌تواند با انبوه‌ساز قراردادی را بر اساس مشارکت در بهره‌برداری امضا کند و سهمی را به انبوه‌ساز و سهمی را به نهاد متولی دولتی و عمومی بدهد تا به صورت اجاره به شرط تملیک در اختیار نیازمندان و متقاضیان قرار گیرد. ضمنا باید تاکید کنم که نهادهای عهده‌دار شناسایی متقاضیان مانند سازمان تامین‌اجتماعی، بهزیستی و کمیته امداد باید به صورت دقیق بر اجرا و واگذاری مسکن اجتماعی نظارت کنند تا پروژه به سمت هدف دیگری سوق پیدا نکند.
 
 
ارسال دیدگاه