نسل نوجوان در چنگ اعتیاد چندلایه
بیتا میرزایی نایب رئیس کانون کشوری درمانگران اعتیاد
در سالهای اخیر اعتیاد نوجوانان به یکی از معضلات پنهان و پیچیده جامعه بدل شده است؛ بحرانی که اغلب بهسادگی از آن عبور میکنیم و ماهیت چندریشهای آن را نمیشناسیم. اعتیاد تنها نتیجه یک انتخاب ساده نیست، بلکه حاصل تعامل زیستشناختی، روانی، اجتماعی و حتی معنوی است. هر ماده جدید روانگردان که وارد بازار میشود، بدون آنکه ریشهها شناسایی و مدیریت شوند، نسل نوجوان را سریعتر و عمیقتر گرفتار میکند و چرخه آسیب را ادامه میدهد. نوجوانان امروز در فضایی پر از سرگشتگی، اضطراب و فقدان مهارتهای زندگی پایهای، از مدیریت استرس و حل مسئله گرفته تا سازگاری با فشارهای روزمره، رشد میکنند. در حالی که مدارس و مراکز آموزشی، بهویژه مشاوره تخصصی کودک و نوجوان، پاسخ مناسبی به این نیازها نمیدهند، خلأیی ایجاد میشود که نوجوانان بهسرعت به گزینههای سریع و در دسترس پناه میبرند؛ موادی که مافیای مواد مخدر هر روز با ترکیبات تازه عرضه میکند.
این بحران زمانی وخیمتر میشود که مواد صنعتی روانگردان بهگونهای طراحی شدهاند که سیستم پاداش مغز را به شدت تحریک میکنند. یک تجربه مصرف میتواند الگوی لذت طبیعی نوجوان را تغییر دهد و او را به سمت مصرف بیشتر سوق دهد. اعتیاد در این شرایط بهعنوان یک بیماری مغزی شکل میگیرد و نه یک رفتار اختیاری. اما عامل دیگری که شدت بحران را افزایش میدهد، شکاف نسلی میان والدین و نوجوانان است. والدینی که خود در دهههای ۵۰ و ۶۰ رشد کردهاند، فاصله عمیقی با نسلهای ۸۰ و ۹۰ دارند. این شکاف باعث میشود نوجوانان برای پر کردن خلأ ارتباطی و دریافت حمایت، به منابع بیرونی مراجعه کنند که اغلب جایگزین خانواده هستند، نه همارزش آن. فشار همسالان در چنین شرایطی میتواند مسیر زندگی نوجوان را بهطور جدی تغییر دهد.
تعریف مجدد رابطه والد و فرزند نخستین گام در پیشگیری است. کنار گذاشتن نقش سرزنشگر و کنترلگر، اطمینان دادن به نوجوان که خانه محل پناه و امنیت است، و محدود کردن قوانین به چند اصل حیاتی مانند محل رفتوآمد، افراد همراه و ساعت بازگشت، بیش از هر مجموعه طولانی قانون، مؤثر خواهد بود. تشخیص زودهنگام تغییرات رفتاری، از بیحوصلگی و انزوا تا افت تحصیلی و نوسانهای خلقی، کلید پیشگیری است. مراجعه به مشاور متخصص کودک و نوجوان نه تنها یک گزینه، بلکه ضرورتی حیاتی برای شناسایی مشکلات پیش از وقوع آسیبهای جدی است. گفتوگو با متخصصان میتواند مسیر زندگی نوجوان را پیش از گرفتار شدن به چرخه اعتیاد تغییر دهد. اگر خانواده با واقعیت مصرف مواجه شود، باید آن را بیماری بپندارد؛ نه ضعف شخصیت. تشخیص و درمان بهموقع اعتیاد مسیر زندگی نوجوان را تغییر میدهد. حمایت خانواده همراه متخصصان، آموزش مهارتهای زندگی، کاهش شکاف نسلی، رابطه امن والد و فرزند، حضور مشاوران و مداخله زودهنگام، تنها راه پیشگیری چندلایه است.
این بحران زمانی وخیمتر میشود که مواد صنعتی روانگردان بهگونهای طراحی شدهاند که سیستم پاداش مغز را به شدت تحریک میکنند. یک تجربه مصرف میتواند الگوی لذت طبیعی نوجوان را تغییر دهد و او را به سمت مصرف بیشتر سوق دهد. اعتیاد در این شرایط بهعنوان یک بیماری مغزی شکل میگیرد و نه یک رفتار اختیاری. اما عامل دیگری که شدت بحران را افزایش میدهد، شکاف نسلی میان والدین و نوجوانان است. والدینی که خود در دهههای ۵۰ و ۶۰ رشد کردهاند، فاصله عمیقی با نسلهای ۸۰ و ۹۰ دارند. این شکاف باعث میشود نوجوانان برای پر کردن خلأ ارتباطی و دریافت حمایت، به منابع بیرونی مراجعه کنند که اغلب جایگزین خانواده هستند، نه همارزش آن. فشار همسالان در چنین شرایطی میتواند مسیر زندگی نوجوان را بهطور جدی تغییر دهد.
تعریف مجدد رابطه والد و فرزند نخستین گام در پیشگیری است. کنار گذاشتن نقش سرزنشگر و کنترلگر، اطمینان دادن به نوجوان که خانه محل پناه و امنیت است، و محدود کردن قوانین به چند اصل حیاتی مانند محل رفتوآمد، افراد همراه و ساعت بازگشت، بیش از هر مجموعه طولانی قانون، مؤثر خواهد بود. تشخیص زودهنگام تغییرات رفتاری، از بیحوصلگی و انزوا تا افت تحصیلی و نوسانهای خلقی، کلید پیشگیری است. مراجعه به مشاور متخصص کودک و نوجوان نه تنها یک گزینه، بلکه ضرورتی حیاتی برای شناسایی مشکلات پیش از وقوع آسیبهای جدی است. گفتوگو با متخصصان میتواند مسیر زندگی نوجوان را پیش از گرفتار شدن به چرخه اعتیاد تغییر دهد. اگر خانواده با واقعیت مصرف مواجه شود، باید آن را بیماری بپندارد؛ نه ضعف شخصیت. تشخیص و درمان بهموقع اعتیاد مسیر زندگی نوجوان را تغییر میدهد. حمایت خانواده همراه متخصصان، آموزش مهارتهای زندگی، کاهش شکاف نسلی، رابطه امن والد و فرزند، حضور مشاوران و مداخله زودهنگام، تنها راه پیشگیری چندلایه است.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها




