لحظه تایتانیک و بحران آب ایران
محمد درویش پژوهشگر محیطزیست
ایران امروز در مقطع حساسی قرار دارد؛ لحظهای که میتوان آن را «لحظه تایتانیک» نامید. کشور هنوز قابل نجات است، اما تنها در صورتی که هشدارها جدی گرفته شوند و اقدامات فوری و اصولی در مدیریت منابع آب و امنیت غذایی انجام شود. بحرانهای کنونی، از فرونشست زمین و خشکی آبخوانها تا کمبود منابع آب در کلانشهرها، نه نتیجه کمبارشی بلکه حاصل دههها سوءمدیریت و بیتوجهی به محیطزیست بوده است.
سالهاست که سیاستگذاران دولتی، محیطزیست را در اولویت قرار ندادهاند. همواره از آن با واژههای زیبا یاد شده، اما در عمل اقدامی برای حفاظت از منابع طبیعی و پیشگیری از بحرانها صورت نگرفته است. حتی گزارشهای علمی و هشدارهای دقیق درباره فرونشست زمین و خالی شدن آبخوانها مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. در تهران از حدود دو دهه قبل نرخ فرونشست زمین به رکوردهای جهانی رسید و با وجود اطلاع مسئولان، هیچ سیاست اصلاحی پیاده نشد. در دیگر شهرها و استانها نیز وضعیت مشابه بود. در استان فارس فرونشست به ۵۴ سانتیمتر رسید و در گزارشهای سال ۲۰۱۵ مشخص شد که کاهش نرخ فرونشست در تهران، نه نشانه بهبود، بلکه نشانه تمام شدن منابع آب زیرزمینی است. از همان سالها روشن شد که آبخوانهای اصلی تهران، همدان، شیراز، خراسان و اصفهان خالی شدهاند، اما اقدام مؤثری برای اصلاح مسیر برداشت و مدیریت منابع صورت نگرفت.
در واقع، در طول یک دهه گذشته فرصت طلایی برای تغییر ساختار اقتصادی کشور و کاهش وابستگی آن به مصرف بیرویه آب از دست رفت. بحرانهای منطقهای مانند جیرهبندی آب در رودبار گیلان و کمبود آب در آبادان، خرمشهر، شادگان، شهرکرد و همدان، هیچ واکنش مؤثری از سوی مدیریت مرکزی به همراه نداشت. اکنون که بحران به پایتخت رسیده و حساسیت اجتماعی افزایش یافته، چشمها به تهران دوخته شده است.
اما امکان برونرفت از این بحران هنوز وجود دارد. راهکار روشن است: اجرای دقیق «سند ملی امنیت غذایی» که در سال ۱۴۰۲ تصویب شد و هدف آن کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی از ۸۰ میلیارد مترمکعب به ۵۰ میلیارد مترمکعب تا سال ۱۴۱۱ است. این یعنی صرفهجویی ۳۰ میلیارد مترمکعب در کمتر از هفت سال. حتی کاهش تنها ۱۰ درصدی مصرف آب کشاورزی، معادل هشت میلیارد مترمکعب، به اندازه کل نیاز آب شرب ۸۰ میلیون ایرانی در یک سال خواهد بود. این امکان تنها نیازمند ارادهای قوی و مدیرانی جسور و کارآمد است.
وضعیت سدها و منابع آب در تهران نشان میدهد مشکل فقط به دلیل کمبود بارش نیست. اگرچه بارندگی امسال کمتر بوده، اما بررسی دادههای ۶۰ سال گذشته نشان میدهد که سالهایی با خشکسالی شدیدتر نیز وجود داشته و در آن زمان، با برنامهریزی و مدیریت صحیح، مردم و مدیران توانستهاند از بحران عبور کنند. مشکل امروز، سیاستگذاری غلط و برداشت نادرست منابع است. نمونهای آشکار، ارسال آب تصفیهشده به ورامین و شهریار در حالی است که تهران خود با کمبود شدید آب روبهروست. این اقدام نشان میدهد بحران ناشی از سوءمدیریت و عدم اراده است، نه کمبود منابع طبیعی.
هرچند برخی کارشناسان حتی از احتمال تخلیه تهران سخن گفتهاند، اما این گزینه غیرواقعبینانه است. استان تهران تنها یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب شرب مصرف میکند، در حالی که مصرف کشاورزی ۱.۸ میلیارد مترمکعب است. کنترل مصرف آب کشاورزی، بستن چاههای غیرمجاز و محدود کردن ارسال آب تصفیهشده به مناطق کشاورزی، میتواند بخش عمدهای از بحران آب شرب را مدیریت کند. خسارت کشاورزان نیز میتواند به طور مستقیم جبران شود؛ مسئله اصلی پول نیست بلکه اراده مدیریتی است.
با وجود تمام این مشکلات، امیدواری به آینده هنوز زنده است. دولت و حاکمیت اکنون درک کردهاند که اگر مسیر تغییر نکند، فروپاشی اجتنابناپذیر است. بحران محیطزیستی به یک بحران اجتماعی و سیاسی تبدیل شده و دیگر فعالان محیطزیست تنها نگران چند درخت نیستند. این موضوع به سطح حاکمیتی و پارلمان رسیده است. امروز در بهارستان و میان مسئولان، خطر فرونشست زمین و نابودی منابع آب بهعنوان یکی از مسائل حیاتی مطرح است و سایر مسائل در اولویت کمتری قرار گرفتهاند.
اجرای سند ملی امنیت غذایی، اولویت اصلی دولت است و خوشبختانه فردی شایسته برای پیگیری این سند انتخاب شده است. موفقیت آن نیازمند حمایت رسانهها و جامعه و بازخواست هر نهادی است که مطابق سند عمل نمیکند. این سند نه دستوری از خارج، بلکه مصوبه رسمی دولت است و باید بدون بهانه اجرا شود.
تجارب موفقیتهای گذشته نیز نشان میدهد که تغییر شدنی است. تولید انرژی خورشیدی در کشور، نمونهای از توان مدیریتی در شرایط تحریم است. تنها دو سال پیش، ظرفیت تولید برق خورشیدی پنجاه مگاوات بود و در سال ۱۴۰۲ به ۷۰۰ مگاوات رسید. این موضوع نشان میدهد که وقتی خطر درک شود، امکان اجرای نهضتهای بزرگ نیز وجود دارد. اگر میتوان هر هفته ۱۰۰ مگاوات انرژی خورشیدی تولید کرد، میتوان سایر اقدامات حیاتی در بخش آب، کشاورزی و منابع طبیعی را نیز به انجام رساند؛ شرط لازم، اراده و مدیریت قوی است.
امروز ایران در نقطهای قرار دارد که هر تصمیم جدی و حسابشده میتواند مسیر کشور را تغییر دهد. بحران آب تهران و فرونشست زمین، فرصتی برای اصلاح و بازنگری سیاستهاست و نشان میدهد که زمان بازی با منابع طبیعی گذشته است. با اجرای سند ملی امنیت غذایی، محدود کردن مصرف آب در کشاورزی، بستن چاههای غیرمجاز و استفاده هوشمندانه از منابع موجود، میتوان نهتنها بحران را مهار کرد بلکه ایران را در مسیر توسعه پایدار و رفاه عمومی قرار داد.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها




