تهرانِ تشنه؛ صدایی که سالها شنیده نشد
الهه ابراهیمی روزنامه نگار
تهران، پایتخت پرجمعیت ایران، امروز با بحران بیسابقه آب روبهروست؛ بحران نه بهعنوان یک هشدار، که بهعنوان واقعیتی ملموس. سدهای خالی، زمینهای فرو رفته و مصرف بیرویه، تصویر نگرانکنندهای از آیندهای نزدیک را نشان میدهد. هر قطره آب در این شهر بیش از همیشه ارزشمند است و سرنوشت پایتخت در گرو تصمیمهای فوری، علمی و پایدار است. سدها در کمترین میزان بحران آب در استان تهران دیگر محدود به هشدار کارشناسان نیست. شرکت آب و فاضلاب استان تهران اعلام کرده که حجم ذخیره سدهای پنجگانه تأمینکننده آب پایتخت در سال جاری به کمترین میزان در دو دهه اخیر رسیده است. سد طالقان با ۱۴۷ میلیون مترمکعب، تنها ۳۵ درصد پر است و نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴۰ درصد کاهش یافته است. سد لتیان و ماملو نیز با ۲۵ میلیون مترمکعب ذخیره و ۸ درصد پرشدگی، نسبت به پارسال ۶۰ درصد افت داشتهاند. سد امیرکبیر با ۱۲ میلیون مترمکعب، ۸۵ درصد کاهش را تجربه کرده و سد لار با ۱۳ میلیون مترمکعب ذخیره، ۵۱ درصد نسبت به سال قبل افت کرده است. محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران، وضعیت را قرمز و شکننده توصیف میکند و میگوید: «اگر شهروندان ۱۰ درصد دیگر صرفهجویی کنند، میتوانیم تا یکی دو ماه آینده از شرایط ناپایدار فعلی عبور کنیم.» عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب کشور نیز اعلام کرده که مصرف فعلی آب در محدوده استان تهران ۳۳.۵ مترمکعب بر ثانیه است که حدود ۱۶ مترمکعب از منابع زیرزمینی و ۱۷.۵ مترمکعب از منابع سطحی تأمین میشود. سد طالقان حدود ۷.۵ مترمکعب و دیگر سدها حدود ۷ مترمکعب بر ثانیه آب تأمین میکنند و کمبود حدود ۳ مترمکعب بر ثانیه از طریق مدیریت مصرف باید جبران شود. بر اساس آمارها، مصرف روزانه آب در تهران حدود ۳ میلیون مترمکعب است که از سدهای پنجگانه و منابع زیرزمینی تأمین میشود. وزارت نیرو برای کنترل بحران، الگوی مصرف مجاز را برای هر خانوار ۱۲ هزار لیتر در ماه و برای هر نفر حدود ۱۳۰ لیتر در روز اعلام کرده است. با این حال، بحران آب تهران دیگر در مرحله هشدار نیست؛ وارد مرحله اضطرار شده است.
مصرف بیرویه و زیرساختهای فرسوده
رسیدن تهران به وضعیت کنونی حاصل مجموعهای از خطاهای انسانی و ساختاری است. سرانه مصرف آب در تهران بیش از دو برابر میانگین جهانی در مناطق خشک است و برداشت بیرویه از چاههای غیرمجاز طی دو دهه گذشته باعث افت مستمر سطح آبهای زیرزمینی در جنوب و شرق شهر شده است. این پدیده فرونشست زمین را به یک بحران تبدیل کرده و در برخی مناطق جنوب شهر، سالانه زمین بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر فرو میرود؛ رخدادی تقریباً غیرقابل جبران. سدسازیهای بیضابطه و تغییر مسیر رودخانهها نیز تعادل طبیعی حوضههای آبریز را بر هم زده است. انتقال آب از سدها به تهران گاهی باعث نارضایتی استانهای همجوار و کاهش ذخیره آب آنها شده و در خود پایتخت نیز مصرف به جای کاهش، افزایش یافته است. افزون بر این، بخش قابل توجهی از زیرساختهای آبرسانی تهران که بیش از ۲۴ درصد آن بیش از ۲۵ سال عمر دارد، به دلیل فرسودگی شدید و لولههای نشتی، میلیونها مترمکعب آب را هدر میدهد و موجب تخریب سایر زیرساختها میشود. رشد جمعیت و توسعه بیبرنامه شهری، بار سنگینی بر منابع آبی گذاشته است. گسترش مناطق مسکونی در شمال و غرب تهران، رشد برجسازی و افزایش تراکم جمعیت در مناطق مرکزی، بدون توجه به ظرفیت تأمین آب انجام شده است. به گفته کارشناسان، تهران در حال حاضر جمعیتی بیش از توان طبیعی خود را در خود جای داده و این مسئله بحران را تشدید کرده است.
هشدارهای نادیده گرفتهشده
طی یک دهه گذشته، دهها کارشناس، وزیر، استاد دانشگاه و فعال محیطزیست درباره آینده آبی تهران هشدار دادهاند. در سال ۱۳۹۲، عیسی کلانتری، رئیس وقت سازمان محیطزیست، گفته بود: «اگر روند مصرف آب ادامه پیدا کند، تا ۳۰ سال آینده کشور به بیابان تبدیل میشود. از ۶۰۰ دشت کشور، بیش از ۴۰۰ دشت عملاً مردهاند.» او تهران و اصفهان را در آستانه بحران آب شرب معرفی کرد، اما گفتههایش بینتیجه ماند. در سال ۱۳۹۶، کاوه مدنی، معاون وقت سازمان محیطزیست، تأکید کرد بحران آب ناشی از سوءمدیریت مزمن است و نه فقط خشکسالی طبیعی. او خواستار اصلاح تعرفهها، آموزش عمومی و توسعه فناوریهای بازچرخانی آب شد، اما پیشنهادهایش عملی نشد. رضا اردکانیان، وزیر نیرو در سال ۱۳۹۸ نیز هشدار داد که سطح آبهای زیرزمینی تهران سالانه ۲۰ سانتیمتر پایین میرود و ادامه این روند جبرانناپذیر است. پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در سال ۱۴۰۰ در آخرین مصاحبههای خود هشدار داد: «تهران به دلیل ساختوسازهای گسترده و مصرف بیرویه، دچار فروچالههای خطرناک شده است. اگر وضع تغییر نکند، پایتخت غیرقابل سکونت میشود.» او توسعه بیرویه تهران بدون توجه به ظرفیت آبی را خطری بزرگتر از خشکسالی طبیعی میدانست. کارشناسان در سالهای اخیر بارها از وخامت اوضاع گفتهاند، اما کمتر توجه شد و اکنون با کاهش بارش، بحران به مرحله جدی رسیده است.
چشمانداز نگرانکننده
تهران اکنون در نقطهای ایستاده که تداوم روند فعلی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی به همراه دارد. کاهش منابع آبی تنها کمبود آب شرب نیست؛ تهدیدی برای پایداری زیرساختها، خدمات شهری و زیستپذیری کلانشهر است. انتقال آب از استانهای همسایه دیگر راهحل پایدار نیست و تجربه سالهای گذشته نشان داده که این روش بحران را از نقطهای به نقطهای دیگر منتقل میکند. تنها راه پایدار، اصلاح رفتار انسانی، تصمیمگیری علمی و مدیریت منابع آب است. اصلاح الگوی مصرف، بازچرخانی منابع و بازنگری در سیاست توسعه شهری میتواند بحران را در کوتاهمدت مهار کند و از تهدیدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی جلوگیری کند. همکاری مردم در صرفهجویی، اجرای قوانین مصوب و برنامهریزی دقیق، کلید عبور از این بحران است. با وجود هشدارها و اقدامهای مقطعی، اگر تهران نتواند مدیریت منابع آب را علمی و پایدار کند، فردا ممکن است نه فقط از آب، که از حیات شهری سخن گفتن نیز بیمعنا شود. بحران آب پایتخت، آزمونی برای حاکمیت، مدیران و شهروندان است؛ آزمونی که هر تأخیر در پاسخ به آن، تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت.
مصرف بیرویه و زیرساختهای فرسوده
رسیدن تهران به وضعیت کنونی حاصل مجموعهای از خطاهای انسانی و ساختاری است. سرانه مصرف آب در تهران بیش از دو برابر میانگین جهانی در مناطق خشک است و برداشت بیرویه از چاههای غیرمجاز طی دو دهه گذشته باعث افت مستمر سطح آبهای زیرزمینی در جنوب و شرق شهر شده است. این پدیده فرونشست زمین را به یک بحران تبدیل کرده و در برخی مناطق جنوب شهر، سالانه زمین بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر فرو میرود؛ رخدادی تقریباً غیرقابل جبران. سدسازیهای بیضابطه و تغییر مسیر رودخانهها نیز تعادل طبیعی حوضههای آبریز را بر هم زده است. انتقال آب از سدها به تهران گاهی باعث نارضایتی استانهای همجوار و کاهش ذخیره آب آنها شده و در خود پایتخت نیز مصرف به جای کاهش، افزایش یافته است. افزون بر این، بخش قابل توجهی از زیرساختهای آبرسانی تهران که بیش از ۲۴ درصد آن بیش از ۲۵ سال عمر دارد، به دلیل فرسودگی شدید و لولههای نشتی، میلیونها مترمکعب آب را هدر میدهد و موجب تخریب سایر زیرساختها میشود. رشد جمعیت و توسعه بیبرنامه شهری، بار سنگینی بر منابع آبی گذاشته است. گسترش مناطق مسکونی در شمال و غرب تهران، رشد برجسازی و افزایش تراکم جمعیت در مناطق مرکزی، بدون توجه به ظرفیت تأمین آب انجام شده است. به گفته کارشناسان، تهران در حال حاضر جمعیتی بیش از توان طبیعی خود را در خود جای داده و این مسئله بحران را تشدید کرده است.
هشدارهای نادیده گرفتهشده
طی یک دهه گذشته، دهها کارشناس، وزیر، استاد دانشگاه و فعال محیطزیست درباره آینده آبی تهران هشدار دادهاند. در سال ۱۳۹۲، عیسی کلانتری، رئیس وقت سازمان محیطزیست، گفته بود: «اگر روند مصرف آب ادامه پیدا کند، تا ۳۰ سال آینده کشور به بیابان تبدیل میشود. از ۶۰۰ دشت کشور، بیش از ۴۰۰ دشت عملاً مردهاند.» او تهران و اصفهان را در آستانه بحران آب شرب معرفی کرد، اما گفتههایش بینتیجه ماند. در سال ۱۳۹۶، کاوه مدنی، معاون وقت سازمان محیطزیست، تأکید کرد بحران آب ناشی از سوءمدیریت مزمن است و نه فقط خشکسالی طبیعی. او خواستار اصلاح تعرفهها، آموزش عمومی و توسعه فناوریهای بازچرخانی آب شد، اما پیشنهادهایش عملی نشد. رضا اردکانیان، وزیر نیرو در سال ۱۳۹۸ نیز هشدار داد که سطح آبهای زیرزمینی تهران سالانه ۲۰ سانتیمتر پایین میرود و ادامه این روند جبرانناپذیر است. پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در سال ۱۴۰۰ در آخرین مصاحبههای خود هشدار داد: «تهران به دلیل ساختوسازهای گسترده و مصرف بیرویه، دچار فروچالههای خطرناک شده است. اگر وضع تغییر نکند، پایتخت غیرقابل سکونت میشود.» او توسعه بیرویه تهران بدون توجه به ظرفیت آبی را خطری بزرگتر از خشکسالی طبیعی میدانست. کارشناسان در سالهای اخیر بارها از وخامت اوضاع گفتهاند، اما کمتر توجه شد و اکنون با کاهش بارش، بحران به مرحله جدی رسیده است.
چشمانداز نگرانکننده
تهران اکنون در نقطهای ایستاده که تداوم روند فعلی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی به همراه دارد. کاهش منابع آبی تنها کمبود آب شرب نیست؛ تهدیدی برای پایداری زیرساختها، خدمات شهری و زیستپذیری کلانشهر است. انتقال آب از استانهای همسایه دیگر راهحل پایدار نیست و تجربه سالهای گذشته نشان داده که این روش بحران را از نقطهای به نقطهای دیگر منتقل میکند. تنها راه پایدار، اصلاح رفتار انسانی، تصمیمگیری علمی و مدیریت منابع آب است. اصلاح الگوی مصرف، بازچرخانی منابع و بازنگری در سیاست توسعه شهری میتواند بحران را در کوتاهمدت مهار کند و از تهدیدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی جلوگیری کند. همکاری مردم در صرفهجویی، اجرای قوانین مصوب و برنامهریزی دقیق، کلید عبور از این بحران است. با وجود هشدارها و اقدامهای مقطعی، اگر تهران نتواند مدیریت منابع آب را علمی و پایدار کند، فردا ممکن است نه فقط از آب، که از حیات شهری سخن گفتن نیز بیمعنا شود. بحران آب پایتخت، آزمونی برای حاکمیت، مدیران و شهروندان است؛ آزمونی که هر تأخیر در پاسخ به آن، تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها




