تمرکززدایی سیاسی؛ راه نجات تهران
خشایار باقرپور مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی شهر تهران
تهران با داشتن حدود ۱۵ درصد جمعیت کشور، میزبان بیش از نیمی از شرکتهای غیردولتی ثبتشده است. این در حالی است که تمرکز اقتصادی و جمعیتی موجب ایجاد ترافیک، آلودگی و فشار بر خدمات شهری شده است. مشکل اصلی صرفاً تراکم جمعیت نیست بلکه تمرکز سیاسی در پایتخت است که کارآمدی شهر را کاهش داده و باعث شده تصمیمگیریهای کلان کشور و اداره امور عمومی به تهران محدود شود. انتقال پایتخت به مناطق دیگر از نظر هزینه و زمان عملیاتی نیست و هیچیک از دولتهای گذشته توان اجرای چنین طرحی را نداشتهاند. با این وضعیت، کارشناسان همچنان تأکید دارند راهکار جایگزین باید بر توزیع نظام سیاسی و تمرکززدایی هوشمندانه مبتنی باشد تا فشار از پایتخت کاسته شود و کارآمدی حکمرانی افزایش یابد. راهکار جایگزین، انتقال بخشی از نظام سیاسی به استانهای مختلف بر اساس ظرفیت و استعداد هر منطقه است. برای نمونه، با توجه به ماهیت حقوقی و شرعی قوه قضاییه، انتقال این نهاد به استان قم منطقی است و میتواند بخشی از تمرکز سیاسی را کاهش دهد. در حوزه صنعت و معدن، استان کرمان با قابلیتهای زیرساختی و صنعتی خود میتواند میزبان وزارت صمت و بخشی از صنایع و کارخانجات باشد؛ بدون آنکه فشار عمدهای بر منابع آبی وارد شود. استان اصفهان نیز با ظرفیتهای تاریخی و گردشگری میتواند فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به خود اختصاص دهد. این جابهجاییها علاوه بر کاهش فشار بر تهران، بهرهبرداری از ظرفیتهای اقتصادی، فرهنگی و تاریخی استانها را ممکن میکند و زمینه توسعه متوازن ملی را فراهم میآورد. همزمان با تمرکززدایی سیاسی، تقویت دولت الکترونیک ضروری است تا مردم بتوانند بدون حضور فیزیکی در ادارات و دستگاههای دولتی، خدمات مورد نیاز خود را دریافت کنند. سامانههای الکترونیک یکپارچه میتوانند دسترسی شهروندان به خدمات دولتی را آسان کنند و کارایی مدیریت کشور را افزایش دهند. علاوه بر این، توزیع جمعیت در استانهای دریامحور میتواند بخش قابل توجهی از فشار جمعیتی تهران را کاهش دهد. هفت استان دریامحور در شمال و جنوب کشور ظرفیت پذیرش نیمی از جمعیت ایران را دارند، در حالی که کمتر از ۱۵ درصد جمعیت کشور در آنها زندگی میکنند. استفاده از این ظرفیتها میتواند مهاجرت معکوس ایجاد کند، مشکلات شهری تهران را کاهش دهد و توسعه متوازن در سایر استانها را ممکن سازد. تمرکززدایی سیاسی و جمعیتی میتواند فشار بر تهران را کاهش دهد و کارآمدی مدیریت شهری را افزایش دهد. توزیع بخشی از نظام سیاسی در استانها، اقتدار و آمادگی دفاعی هر منطقه را تقویت و نقش استانها در حفظ وحدت ملی را پررنگ میکند. این سیاست علاوه بر امنیت، توسعه اقتصادی و فرهنگی متوازن را تسهیل و از تمرکز نابرابر منابع جلوگیری میکند. در مجموع، تمرکززدایی هوشمندانه تهران را سبک میکند و عدالت اجتماعی، توسعه پایدار و مدیریت بهتر منابع را برای آینده تضمین میکند.
ارسال دیدگاه




