دغدغه نان فراموشی درس

دغدغه نان فراموشی درس

طیبه الباد مدیر مدرسه فاطمه‌الزهرا (س) شهرستان چوار


  آمار کاهش پنجاه درصدی مشارکت والدین در برنامه‌های مدارس روستایی، از جمله مدرسه فاطمه الزهرا(س) چوار، فراتر از یک عدد ساده است و نشان‌دهنده زخمی عمیق در پیکره نظام آموزشی است. این کاهش حضور در انجمن اولیا و مربیان و مراسم مدرسه، روایتگر خانواده‌هایی است که درگیر مسائل اولیه معیشتی هستند و اولویت‌هایشان محدود به تأمین نیازهای روزمره شده است. وقتی والدین نتوانند در فرایند آموزش و پرورش فرزندان خود مشارکت کنند، حمایت عاطفی و انگیزشی آنان نیز کاهش می‌یابد و شکاف میان خانه و مدرسه روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود. این وضعیت، نه‌تنها بر کیفیت تحصیل دانش‌آموزان اثر می‌گذارد، بلکه پیامدهای بلندمدت اجتماعی نیز به دنبال دارد.  بسیاری از دانش‌آموزان این مدرسه فرزندان کارگران تعدیل‌شده هستند که قراردادهای کاری آنان پشتوانه‌ای ندارد و امنیت شغلی برایشان وجود ندارد. اضطراب ناشی از بیکاری پدر، نگرانی از آینده مبهم و فشارهای اقتصادی، ذهن دانش‌آموز را به شدت مشغول می‌کند. این کودکان و نوجوانان در حالی باید روی درس‌های خود تمرکز کنند که دغدغه‌های تأمین مایحتاج اولیه خانواده، خواب و خوراک و حداقل امکانات زندگی را دارند. چگونه می‌توان انتظار داشت نوجوانی که نگران تأمین هزینه‌های زندگی و امنیت خانواده است، بر فرمول‌های ریاضی، ادبیات یا علوم تمرکز کند؟ این فشار روانی، ظرفیت یادگیری و انگیزه تحصیلی آنان را تحلیل می‌برد و باعث کاهش مشارکت در کلاس و فعالیت‌های مدرسه می‌شود.  علاوه بر فقر اقتصادی، شکاف طبقاتی نیز در محیط مدرسه آشکار است. دانش‌آموزان مرفه با امکانات بهتر، به صورت ناخواسته دیگران را در موقعیتی مقایسه‌ای قرار می‌دهند که تجربه‌ای تحقیرآمیز و روزمره برای دانش‌آموزان محروم ایجاد می‌کند. تفاوت پوشش، کیف و لوازم تحریر، نه‌تنها اعتمادبه‌نفس دانش‌آموزان نیازمند را کاهش می‌دهد، بلکه تمایل آنان به انزوا و دوری از مدرسه را تقویت می‌کند. این تجربه‌های روزانه، علاوه بر اثر روانی، بر تمایل به ترک تحصیل، ناتوانی در تهیه کتاب‌ها و منابع کمک‌آموزشی و شرکت نکردن در اردوها و فعالیت‌های فوق‌برنامه، تأثیر مستقیم دارد. دانش‌آموزان بسیاری از این خانواده‌ها به دلیل محدودیت‌های مالی نمی‌توانند از فرصت‌های آموزشی مکمل استفاده کنند و این خود موجب گسست تدریجی آنان از فرایند تحصیل می‌شود.  مدرسه با وجود محدودیت‌ها، تلاش کرده نقش حمایتی خود را ایفا کند. اقداماتی مانند تهیه لوازم‌التحریر و فرم مدرسه برای دانش‌آموزان نیازمند، ارائه بسته‌های ارزاق در مناسبت‌های ملی و مذهبی و حضور فعال مشاور، نمونه‌هایی از این حمایت‌هاست. برگزاری جشن‌های اهدای کمک مالی و جلسات مشاوره نیز فرصتی برای گردهم آوردن والدین و آشنایی بیشتر با مشکلات آنان ایجاد می‌کند. با این حال، همه این تلاش‌ها در برابر گستردگی بحران تنها قطره‌ای در برابر دریاست. تا زمانی که مشکل اشتغال و معیشت خانواده‌ها در سطح کلان حل نشود، فشار بر سیستم آموزشی و روان دانش‌آموزان ادامه خواهد داشت و آینده‌سازان این منطقه همچنان درگیر چالشی خواهند بود که ریشه در نان شب دارد، نه در درس و مشق.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه