
ریسکهای پرهزینه فناوری نوین
سرمایهگذاری جهانی در حوزه هوش مصنوعی به سطح بیسابقهای رسیده است. شرکتهای بزرگ فناوری در آمریکا تنها در سال جاری نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار صرف زیرساختهای موردنیاز مدلهای هوش مصنوعی کردهاند و غولهایی مانند OpenAI و Anthropic هر چند ماه میلیاردها دلار جذب سرمایه میکنند و ارزش ترکیبی آنها به نیم تریلیون دلار نزدیک شده است. پیشبینیها نشان میدهد هزینههای جهانی مراکز داده تا پایان سال ۲۰۲۸ از ۳ تریلیون دلار فراتر خواهد رفت. با این حال، حتی اگر فناوری به وعدههای خود عمل کند، بسیاری از سرمایهگذاران ممکن است زیانهای سنگینی متحمل شوند و اگر این موج سرمایهگذاری به نتیجه نرسد، آثار آن میتواند شدیدتر باشد. هیجان پیرامون هوش مصنوعی عمومی، سیستمی که در بیشتر وظایف شناختی از انسانها بهتر عمل کند، سرمایهگذاران را به ریسکهای بزرگ واداشته است.
آنها میدانند ممکن است روی مدل اشتباه سرمایهگذاری کنند، اما ترس از عقب ماندن، آنها را به ادامه مسیر سوق میدهد.
این رقابت شدید، شرکتها را به سرمایهگذاری کلان در قدرت محاسباتی واداشته و حتی بازیگران جدیدی مانند توسعهدهندگان املاک و تولیدکنندگان برق را وارد این میدان کرده است.
مسیر پرریسک است و تنها تعداد محدودی از شرکتها به سودهای کلان دست خواهند یافت، در حالی که بسیاری دیگر با زیان مواجه میشوند.
پیشبینیها همچنین حاکی از احتمال توسعه غیرمنتظره فناوری است. همانطور که در قرن نوزدهم جریان متناوب، جریان مستقیم را کنار زد، امروز مدلهای کوچکتر زبانی ممکن است جایگزین مدلهای عظیم شوند و نیاز به زیرساختهای پرهزینه را کاهش دهند.
همچنین، پذیرش گسترده هوش مصنوعی ممکن است کندتر از پیشبینیها باشد. مشکلات فنی، کمبود برق و کندی در تصمیمگیریهای مدیریتی میتواند سرمایهگذاریها را کمثمر کند و بسیاری از استارتاپها را از گردونه رقابت خارج سازد. در این سناریو، سرمایهگذاران مجبور خواهند بود انتظارات خود را تعدیل کنند و جریان سرمایه کاهش یابد. اگر تب سرمایهگذاری در هوش مصنوعی فروکش کند، بسیاری از سرمایهگذاریهای فعلی بیارزش خواهند شد. برخلاف رونق راهآهن یا حباب داتکام که زیرساختها ماندگار بودند، بخش عمده هزینههای هوش مصنوعی صرف سرورها و تراشههایی شده که در چند سال منسوخ میشوند.
با این حال، سیستم مالی فعلی احتمالاً توان تحمل ضربه را دارد. شرکتهای بزرگ با ترازنامههای قوی و صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و دولتی قادر به تحمل زیان هستند. اما ریسکها نیز جدیاند؛ هرچه تب گستردهتر شود، شرکتهای بدهکار ممکن است زیر فشار بدهیها آسیب ببینند و اقتصاد آمریکا که هوش مصنوعی ۴۰ درصد رشد تولید ناخالص داخلی آن را رقم زده است، با شوک مواجه شود. افت پروژههای سرمایهگذاری میتواند فرصتهای شغلی و رشد مراکز داده را کاهش دهد و بازار سهام و اعتماد مصرفکنندگان را تحت فشار قرار دهد. رونق هوش مصنوعی میتواند فصل تازهای در تاریخ اقتصاد و فناوری بگشاید، اما اگر انتظارات برآورده نشود، پیامدهای اقتصادی و مالی آن گسترده خواهد بود و داستان این شیدایی مالی، چه موفقیتآمیز باشد و چه شکستخورده، در کتابهای تاریخ ثبت خواهد شد.
منبع: اکونومیست
آنها میدانند ممکن است روی مدل اشتباه سرمایهگذاری کنند، اما ترس از عقب ماندن، آنها را به ادامه مسیر سوق میدهد.
این رقابت شدید، شرکتها را به سرمایهگذاری کلان در قدرت محاسباتی واداشته و حتی بازیگران جدیدی مانند توسعهدهندگان املاک و تولیدکنندگان برق را وارد این میدان کرده است.
مسیر پرریسک است و تنها تعداد محدودی از شرکتها به سودهای کلان دست خواهند یافت، در حالی که بسیاری دیگر با زیان مواجه میشوند.
پیشبینیها همچنین حاکی از احتمال توسعه غیرمنتظره فناوری است. همانطور که در قرن نوزدهم جریان متناوب، جریان مستقیم را کنار زد، امروز مدلهای کوچکتر زبانی ممکن است جایگزین مدلهای عظیم شوند و نیاز به زیرساختهای پرهزینه را کاهش دهند.
همچنین، پذیرش گسترده هوش مصنوعی ممکن است کندتر از پیشبینیها باشد. مشکلات فنی، کمبود برق و کندی در تصمیمگیریهای مدیریتی میتواند سرمایهگذاریها را کمثمر کند و بسیاری از استارتاپها را از گردونه رقابت خارج سازد. در این سناریو، سرمایهگذاران مجبور خواهند بود انتظارات خود را تعدیل کنند و جریان سرمایه کاهش یابد. اگر تب سرمایهگذاری در هوش مصنوعی فروکش کند، بسیاری از سرمایهگذاریهای فعلی بیارزش خواهند شد. برخلاف رونق راهآهن یا حباب داتکام که زیرساختها ماندگار بودند، بخش عمده هزینههای هوش مصنوعی صرف سرورها و تراشههایی شده که در چند سال منسوخ میشوند.
با این حال، سیستم مالی فعلی احتمالاً توان تحمل ضربه را دارد. شرکتهای بزرگ با ترازنامههای قوی و صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و دولتی قادر به تحمل زیان هستند. اما ریسکها نیز جدیاند؛ هرچه تب گستردهتر شود، شرکتهای بدهکار ممکن است زیر فشار بدهیها آسیب ببینند و اقتصاد آمریکا که هوش مصنوعی ۴۰ درصد رشد تولید ناخالص داخلی آن را رقم زده است، با شوک مواجه شود. افت پروژههای سرمایهگذاری میتواند فرصتهای شغلی و رشد مراکز داده را کاهش دهد و بازار سهام و اعتماد مصرفکنندگان را تحت فشار قرار دهد. رونق هوش مصنوعی میتواند فصل تازهای در تاریخ اقتصاد و فناوری بگشاید، اما اگر انتظارات برآورده نشود، پیامدهای اقتصادی و مالی آن گسترده خواهد بود و داستان این شیدایی مالی، چه موفقیتآمیز باشد و چه شکستخورده، در کتابهای تاریخ ثبت خواهد شد.
منبع: اکونومیست
ارسال دیدگاه