
تشکیل زنجیره حمایتی در ایلام
مهدیار عبدالهی روزنامه نگار
در گسترهی وسیع استان ایلام، جایی که چشماندازهای طبیعی بکر و مناطق صعبالعبور با زندگی روزمره مردم تنیده است، مسئلهی خودکشی به یکی از حساسترین و پیچیدهترین چالشهای اجتماعی تبدیل شده است. در این میان، معاون سلامت اجتماعی استان، علی محمودی، از شکلگیری یک «زنجیره حمایتی» خبر میدهد؛ شبکهای یکپارچه و منسجم که هدفش مراقبت از افراد در معرض خطر و ارائه خدمات کامل روانی، اجتماعی و درمانی از لحظه شناسایی بحران تا پایان مسیر بازتوانی است. محمودی توضیح میدهد: «تجربه ما نشان داده که بدون همگرایی و همکاری بین نهادها، هیچ بحران اجتماعی پیچیدهای قابل مدیریت نیست. هماهنگی میان مراکز درمانی، اورژانس اجتماعی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و فرمانداریها، نه یک گزینه، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.»
او اشاره دارد که تفاهمنامههایی با اورژانس ۱۱۵ و بیمارستانهای سطح استان منعقد شده است؛ بهگونهای که همزمان با اعزام تیم تخصصی اورژانس اجتماعی به محل حادثه، فرایند پذیرش و مداخله درمانی برای فرد در بحران آغاز میشود. این هماهنگی دقیق و سریع، زمان طلایی نجات را به حداکثر رسانده و امکان مداخله مؤثر و به موقع را فراهم میآورد. نقش نهادهای محلی نیز بهسان ستونهای مستحکم این زنجیره است. شوراهای اسلامی شهر و روستا، بهعنوان حلقههای واسط و چشمبین جامعه، موارد خطر را شناسایی، اطلاعرسانی و ارتباط با خانوادهها را مدیریت میکنند. فرمانداریها نیز با پشتیبانی لجستیکی، فراهم آوردن بسترهای هماهنگی امنیتی و مدیریت بحران، نقش ستونهای دیگر شبکه را ایفا میکنند. نتیجه این همکاری گسترده، ایجاد یک زنجیره حمایتی کامل است که از نخستین لحظه بحران تا ارائه خدمات جامع، افراد را همراهی کرده و هیچ خلأیی در مسیر حمایت ایجاد نمیشود.
پوشش مناطق صعبالعبور
یکی از بزرگترین چالشهای اورژانس اجتماعی، دسترسی به مناطق دورافتاده و سختگذر استان است. پراکندگی جغرافیایی و دشواری حرکت در مسیرهای کوهستانی و جادههای ناهموار، محدودیتهایی جدی برای ارائه خدمات ایجاد میکند. محمودی در اینباره میگوید: «برای اینکه هیچ شهروندی از خدمات حمایتی محروم نماند، واحدهای سیار اورژانس اجتماعی راهاندازی شدهاند. این واحدها، مجهز به امکانات اولیه مشاوره و مددکاری، بهطور مستمر در مناطق سختگذر حضور یافته و خدمات حمایتی را ارائه میدهند. این خدمات تنها محدود به مداخله فوری نیست، بلکه شامل پیگیریهای بعدی، ارزیابی مداوم و آموزش خانوادهها نیز میشود.» همکاری با نهادهای محلی دومین راهبرد موفق استان در پوشش مناطق صعبالعبور است. دهیاران، معلمان و بهورزهای خانههای بهداشت بهعنوان چشم و گوش اورژانس اجتماعی عمل میکنند و اغلب اولین کسانی هستند که موارد بحرانی را شناسایی و گزارش میدهند. محمودی میگوید: «شبکه گستردهای از همکاران محلی، هر روز با ما در ارتباط هستند تا هیچ موردی نادیده گرفته نشود و هیچ فردی بدون حمایت نماند.» در مواقعی که اعزام فیزیکی تیم به سرعت ممکن نیست، از ظرفیت مشاوره تلفنی و حتی تصویری برای ارزیابی اولیه و ارائه حمایت روانی استفاده میشود. هدف نهایی این است که هیچ خانوادهای در هیچ نقطهای احساس تنهایی یا بیپشتیبانی نکند. محمودی تأکید میکند که تقویت تابآوری جامعه، به همان اندازه ارائه خدمات مداخلهای اهمیت دارد. آموزش مهارتهای زندگی، برگزاری کارگاههای توانمندسازی و اجرای کمپینهای کاهش انگ روانی، از اولویتهای اصلی برنامههای اورژانس اجتماعی است.
کمپین رسانهای و آموزش جامعه
یکی از بخشهای شاخص برنامههای ایلام، استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای تغییر نگرش اجتماعی و کاهش انگ مراجعه به روانشناس است. محمودی میگوید: «با صداوسیمای مرکز استان و شبکههای محلی، کمپینهایی طراحی کردهایم که مراجعه به روانشناس و دریافت کمکهای تخصصی را نهتنها قبیح نمیدانند، بلکه اقدامی شجاعانه و ارزشمند معرفی میکنند. هدف ما عادیسازی دریافت حمایت روانی و تشویق مردم به مراجعه به موقع است.»
کارگاههای آموزشی مهارتهای زندگی برای گروههای مختلف، بهویژه دانشآموزان، جوانان و والدین در مناطق پرخطر برگزار میشود. محورهای اصلی این آموزشها شامل مدیریت تنش، مهارتهای ارتباطی سالم، مقابله با اعتیاد و توانمندسازی فردی و خانوادگی است. اثرگذاری برنامهها نیز با استفاده از پرسشنامههای استاندارد قبل و بعد از دورهها سنجیده میشود تا تغییرات نگرش و دانش شرکتکنندگان ارزیابی گردد.
یکی از نمونههای موفق و نمادین این طرح، نجات جان یک نوجوان است که پس از تجربه بحران، تبدیل به «سفیر پیشگیری از خودکشی» شد. محمودی میگوید: «تماس بهموقع همسایههای دلسوز با اورژانس اجتماعی چرخه نجات را فعال کرد. تیم سیار اعزام شد و با هماهنگی اورژانس ۱۱۵، نوجوان به بیمارستان منتقل شد. اما همراهی روانشناسان ما ادامه یافت و حمایت کامل از خانواده تا پایان دوره درمان ادامه پیدا کرد.» امروز آن نوجوان در برنامههای آموزشی مشارکت دارد و داستان زندگی او الهامبخش دیگران شده است.
آمار موفقیت مداخلات اورژانس اجتماعی نیز چشمگیر است؛ در سال گذشته، بیش از ۳۵۰ مورد حضور سریع و مؤثر در بحران خودکشی ثبت شد که حدود ۸۰ درصد آنها موفقیتآمیز بوده و جان حدود ۲۸۰ نفر را نجات داده است. محمودی معتقد است این موفقیتها بزرگترین انگیزه برای ادامه مسیر سخت و پرچالش پیشگیری از خودکشی است و نشان میدهد تلاش اجتماعی برای حفظ زندگی، نه تنها یک ضرورت انسانی، بلکه فرایندی جامع، تحولآفرین و الهامبخش است.
او اشاره دارد که تفاهمنامههایی با اورژانس ۱۱۵ و بیمارستانهای سطح استان منعقد شده است؛ بهگونهای که همزمان با اعزام تیم تخصصی اورژانس اجتماعی به محل حادثه، فرایند پذیرش و مداخله درمانی برای فرد در بحران آغاز میشود. این هماهنگی دقیق و سریع، زمان طلایی نجات را به حداکثر رسانده و امکان مداخله مؤثر و به موقع را فراهم میآورد. نقش نهادهای محلی نیز بهسان ستونهای مستحکم این زنجیره است. شوراهای اسلامی شهر و روستا، بهعنوان حلقههای واسط و چشمبین جامعه، موارد خطر را شناسایی، اطلاعرسانی و ارتباط با خانوادهها را مدیریت میکنند. فرمانداریها نیز با پشتیبانی لجستیکی، فراهم آوردن بسترهای هماهنگی امنیتی و مدیریت بحران، نقش ستونهای دیگر شبکه را ایفا میکنند. نتیجه این همکاری گسترده، ایجاد یک زنجیره حمایتی کامل است که از نخستین لحظه بحران تا ارائه خدمات جامع، افراد را همراهی کرده و هیچ خلأیی در مسیر حمایت ایجاد نمیشود.
پوشش مناطق صعبالعبور
یکی از بزرگترین چالشهای اورژانس اجتماعی، دسترسی به مناطق دورافتاده و سختگذر استان است. پراکندگی جغرافیایی و دشواری حرکت در مسیرهای کوهستانی و جادههای ناهموار، محدودیتهایی جدی برای ارائه خدمات ایجاد میکند. محمودی در اینباره میگوید: «برای اینکه هیچ شهروندی از خدمات حمایتی محروم نماند، واحدهای سیار اورژانس اجتماعی راهاندازی شدهاند. این واحدها، مجهز به امکانات اولیه مشاوره و مددکاری، بهطور مستمر در مناطق سختگذر حضور یافته و خدمات حمایتی را ارائه میدهند. این خدمات تنها محدود به مداخله فوری نیست، بلکه شامل پیگیریهای بعدی، ارزیابی مداوم و آموزش خانوادهها نیز میشود.» همکاری با نهادهای محلی دومین راهبرد موفق استان در پوشش مناطق صعبالعبور است. دهیاران، معلمان و بهورزهای خانههای بهداشت بهعنوان چشم و گوش اورژانس اجتماعی عمل میکنند و اغلب اولین کسانی هستند که موارد بحرانی را شناسایی و گزارش میدهند. محمودی میگوید: «شبکه گستردهای از همکاران محلی، هر روز با ما در ارتباط هستند تا هیچ موردی نادیده گرفته نشود و هیچ فردی بدون حمایت نماند.» در مواقعی که اعزام فیزیکی تیم به سرعت ممکن نیست، از ظرفیت مشاوره تلفنی و حتی تصویری برای ارزیابی اولیه و ارائه حمایت روانی استفاده میشود. هدف نهایی این است که هیچ خانوادهای در هیچ نقطهای احساس تنهایی یا بیپشتیبانی نکند. محمودی تأکید میکند که تقویت تابآوری جامعه، به همان اندازه ارائه خدمات مداخلهای اهمیت دارد. آموزش مهارتهای زندگی، برگزاری کارگاههای توانمندسازی و اجرای کمپینهای کاهش انگ روانی، از اولویتهای اصلی برنامههای اورژانس اجتماعی است.
کمپین رسانهای و آموزش جامعه
یکی از بخشهای شاخص برنامههای ایلام، استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای تغییر نگرش اجتماعی و کاهش انگ مراجعه به روانشناس است. محمودی میگوید: «با صداوسیمای مرکز استان و شبکههای محلی، کمپینهایی طراحی کردهایم که مراجعه به روانشناس و دریافت کمکهای تخصصی را نهتنها قبیح نمیدانند، بلکه اقدامی شجاعانه و ارزشمند معرفی میکنند. هدف ما عادیسازی دریافت حمایت روانی و تشویق مردم به مراجعه به موقع است.»
کارگاههای آموزشی مهارتهای زندگی برای گروههای مختلف، بهویژه دانشآموزان، جوانان و والدین در مناطق پرخطر برگزار میشود. محورهای اصلی این آموزشها شامل مدیریت تنش، مهارتهای ارتباطی سالم، مقابله با اعتیاد و توانمندسازی فردی و خانوادگی است. اثرگذاری برنامهها نیز با استفاده از پرسشنامههای استاندارد قبل و بعد از دورهها سنجیده میشود تا تغییرات نگرش و دانش شرکتکنندگان ارزیابی گردد.
یکی از نمونههای موفق و نمادین این طرح، نجات جان یک نوجوان است که پس از تجربه بحران، تبدیل به «سفیر پیشگیری از خودکشی» شد. محمودی میگوید: «تماس بهموقع همسایههای دلسوز با اورژانس اجتماعی چرخه نجات را فعال کرد. تیم سیار اعزام شد و با هماهنگی اورژانس ۱۱۵، نوجوان به بیمارستان منتقل شد. اما همراهی روانشناسان ما ادامه یافت و حمایت کامل از خانواده تا پایان دوره درمان ادامه پیدا کرد.» امروز آن نوجوان در برنامههای آموزشی مشارکت دارد و داستان زندگی او الهامبخش دیگران شده است.
آمار موفقیت مداخلات اورژانس اجتماعی نیز چشمگیر است؛ در سال گذشته، بیش از ۳۵۰ مورد حضور سریع و مؤثر در بحران خودکشی ثبت شد که حدود ۸۰ درصد آنها موفقیتآمیز بوده و جان حدود ۲۸۰ نفر را نجات داده است. محمودی معتقد است این موفقیتها بزرگترین انگیزه برای ادامه مسیر سخت و پرچالش پیشگیری از خودکشی است و نشان میدهد تلاش اجتماعی برای حفظ زندگی، نه تنها یک ضرورت انسانی، بلکه فرایندی جامع، تحولآفرین و الهامبخش است.
ارسال دیدگاه