
دربارۀ نمایشگاه عکس «ماه، تنها شاهد» اثر امید طاریفرد
شاهدِ مقصودِ مصوّر
ما دامتِ الشمسُ تأتي بعدَ ظُلْمَتِنَا
فليعلمِ اليأسُ أنَّ القادمَ الأملُ
تا زمانکه خورشید از پس تاریکیِ ما سر برآرد، بگذار ناامیدی بداند که آنچه در راه است، روشنایی و امید است.
«امید طاریفرد»، عکاس مجموعۀ عکس «ماه، تنها شاهد» در پیشانینوشت نمایشگاه و معرفی مجموعهاش مینویسد: در سکوت، شب انعکاس نور ماه بر پهنۀ دریا حضور دارد ناظری خاموش که داستانها را در سینه نگاه میدارد. این مجموعه دعوت به سرزمینی ورای زمان است. در اینجا مرز میان واقعیت و رویا محو میشود؛ لحظهای ربوده شده از داستانی بیانتها... و او تنها شاهد روایت «ما» است. ماه، تنها شاهد بیصدا و آرامِ لحظههای ماست؛ نوری که در سکوت شب بر زمین میتابد و گواهی میدهد بر آمدن سپیده. در هر عکس، هر قاب، در سکوت هر تصویر، روزنهای از روشنایی پنهان است؛ شکافی کوچک در دل تاریکی که نوید سپیدی فردا را زمزمه میکند. «ماه تنها شاهد» دعوتی است به نگاهِ دوباره، به دیدن نور در دل سایهها، به یافتن امید در لحظههای بیصدا و تنهایی. این نمایشگاه، همچون سفری در شب، نشان میدهد که حتی در تاریکترین لحظات، نوری هست که منتظر ماست؛ نوری که بر دل سیاهی میتابد و از نو زندگی را ممکن میسازد.»
باید «شاهدِ مقصودِ مصوّر» بود تا بهجای ماه بنشینی و مناظر را نظاره کنی و آنگاه آن را ثبت کنی. و حیف عکسها شناسنامه ندارد و ایکاش تاریخ ثبت و نگاه عکاس در اوراقی و نمایهای ثبت میشد تا ارزش هنر عکاس بیشتر جلوه پیدا میکرد. تماشاگر هفدهعکس را در لحظههای کوتاهی میبیند، مکث میکند، بهخاطر میسپارد و میگذرد؛ لحظاتی که عکاس روزها و ماهها و سالها از نگاهاش گذشته و انتخاب هفدهعکس قطعاً کاری است سختآسان.
تا مگر شاهدِ مقصود مصوّر گردد
دلِ چون آینه پرداخته میباید رفت
صائب تبریزی
فليعلمِ اليأسُ أنَّ القادمَ الأملُ
تا زمانکه خورشید از پس تاریکیِ ما سر برآرد، بگذار ناامیدی بداند که آنچه در راه است، روشنایی و امید است.
«امید طاریفرد»، عکاس مجموعۀ عکس «ماه، تنها شاهد» در پیشانینوشت نمایشگاه و معرفی مجموعهاش مینویسد: در سکوت، شب انعکاس نور ماه بر پهنۀ دریا حضور دارد ناظری خاموش که داستانها را در سینه نگاه میدارد. این مجموعه دعوت به سرزمینی ورای زمان است. در اینجا مرز میان واقعیت و رویا محو میشود؛ لحظهای ربوده شده از داستانی بیانتها... و او تنها شاهد روایت «ما» است. ماه، تنها شاهد بیصدا و آرامِ لحظههای ماست؛ نوری که در سکوت شب بر زمین میتابد و گواهی میدهد بر آمدن سپیده. در هر عکس، هر قاب، در سکوت هر تصویر، روزنهای از روشنایی پنهان است؛ شکافی کوچک در دل تاریکی که نوید سپیدی فردا را زمزمه میکند. «ماه تنها شاهد» دعوتی است به نگاهِ دوباره، به دیدن نور در دل سایهها، به یافتن امید در لحظههای بیصدا و تنهایی. این نمایشگاه، همچون سفری در شب، نشان میدهد که حتی در تاریکترین لحظات، نوری هست که منتظر ماست؛ نوری که بر دل سیاهی میتابد و از نو زندگی را ممکن میسازد.»
باید «شاهدِ مقصودِ مصوّر» بود تا بهجای ماه بنشینی و مناظر را نظاره کنی و آنگاه آن را ثبت کنی. و حیف عکسها شناسنامه ندارد و ایکاش تاریخ ثبت و نگاه عکاس در اوراقی و نمایهای ثبت میشد تا ارزش هنر عکاس بیشتر جلوه پیدا میکرد. تماشاگر هفدهعکس را در لحظههای کوتاهی میبیند، مکث میکند، بهخاطر میسپارد و میگذرد؛ لحظاتی که عکاس روزها و ماهها و سالها از نگاهاش گذشته و انتخاب هفدهعکس قطعاً کاری است سختآسان.
تا مگر شاهدِ مقصود مصوّر گردد
دلِ چون آینه پرداخته میباید رفت
صائب تبریزی
ارسال دیدگاه