نقشه تازه تأمیناجتماعی در سال 2025
مریم حسینی روزنامهنگار
دهه جدید در حالی آغاز میشود که جهان با لایههایی از بحران، تحول و بازآفرینی روبهرو است؛ لایههایی که زیرساخت رفاه را در هر منطقه دگرگون کرده و نظامهای تأمیناجتماعی را وارد مهمترین دوره بازطراحی در یک قرن اخیر کرده است. فشارهای جمعیتی، شوکهای اقتصادی و زیستمحیطی، جهش فناوری، جابهجاییهای بزرگ انسانی و تغییرات ژرف در بازار کار، چهره حافظت اجتماعی را متحول کردهاند. اکنون بیش از هر زمان دیگر، کشورها برای بازتعریف معماری تأمیناجتماعی و ساخت نظامهای تابآور، پایدار و فراگیر تلاش میکنند؛ نظامهایی که توان ایستادگی را در برابر شوکها و تضمین امنیت اجتماعی برای نسلهای آینده داشته باشند.
موج بحرانهای همزمان
سه سال گذشته برای نظامهای تأمیناجتماعی دورهای از بحرانهای متوالی و درهمتنیده بود؛ از پیامدهای پساکرونا گرفته تا تنشهای ژئوپولیتیک و بلایای طبیعی. این موج بحرانها، همراه با تغییرات فناوری و فشارهای جمعیتی، ساختار خانواده، بازار کار و الگوی اشتغال را دگرگون کرده است.
سالمندی جمعیت در بسیاری از کشورها، کسری منابع بیمهای را تشدید کرده و ظرفیت مالی نظامها را در معرض آسیب قرار داده است. در همان حال، کار پلتفرمی و اشکال جدید اشتغال، مرزهای سنتی کارفرمایی و بیمهپردازی را شکسته و میلیونها نفر را به طبقه «میانیهای گمشده» افزود؛ گروهی که نه از حمایت مبتنی بر حقبیمه بهرهمندند و نه پوشش مالیاتمحور شامل حال آنان میشود.
در کنار آن، سرمایهگذاری اندک در حوزه مراقبت—بهویژه مراقبت سالمندان و کودکان—بخش بزرگی از مراقبان، عمدتاً زنان را از بازار کار رسمی دور نگه داشته است. به این ترتیب، بحرانهای چندگانه نهتنها بار مالی، بلکه بار مراقبتی و اجتماعی نظامها را سنگینتر کرده است.
بازتعریف نقش تأمیناجتماعی
در برابر این فشارها، کشورها تلاش میکنند صورتبندی جدیدی از حق تأمیناجتماعی برای همه ارائه دهند. اولویتها شامل گسترش پوشش برای کارگران غیررسمی، کارگران پلتفرمی، مهاجران، مراقبان و گروههای فاقد دسترسی است.
نوآوریهای دیجیتال نیز به موتور تحول ساختارهای رفاهی تبدیل شدهاند؛ از پروندههای الکترونیک و خدمات موبایلی تا احراز هویت بیومتریک و تحلیل دادههای پیشبینانه. این ابزارها به گسترش پوشش، کاهش هزینهها و افزایش کارآمدی کمک میکنند؛ هرچند شکاف دیجیتال همچنان تهدیدی جدی برای برابری در دسترسی است.
همزمان، رویکرد چرخه زندگی—از مزایای کودک و خانواده تا حمایت از بیکاری و کاهش بار مراقبت—به محور سیاستهای نوین رفاهی تبدیل شده و همبستگی بیننسلی را تقویت کرده است.
جمعیت در حال دگرگونی
سالمندی شتابان جمعیت، سیستمهای بازنشستگی و سلامت را تحتفشار قرار داده است. کشورهایی در شرق آسیا و اروپا با افزایش نسبت وابستگی و کاهش شدید نیروی کار روبهرو هستند و ناگزیرند الگوهای مالی و خدماتی خود را بازنگری کنند.
حتی مناطقی مانند آفریقا—دارای جوانترین جمعیت جهان—نیازمند آمادگی برای دورههای آینده سالمندی هستند تا بتوانند همزمان از فرصت جمعیتی بهره ببرند و بستر رفاهی پایدار ایجاد کنند.
شوکهای بزرگ و ناپایداری
تداوم ناپایداری جهانی، نظامهای تأمیناجتماعی را به «خط مقدم مدیریت بحران» تبدیل کرده است.
بلایای طبیعی، رویدادهای شدید اقلیمی، نوسانهای اقتصادی و بحرانهای بهداشتی مجموعهای از هزینههای پیشبینینشده ایجاد میکنند. ارائه خدمات پایدار در شرایط بحران، نیازمند سرمایهگذاری در سیستمهای پایش، تحلیل داده و چارچوبهای سیاستی انعطافپذیر است تا امکان واکنش سریع و هماهنگ فراهم شود.
مهاجرت و خلأ حمایت
افزایش مهاجرتهای ناشی از جنگ، ناتوانی اقتصادی یا تغییرات اقلیمی، شکافهای قانونی و اداری در پوشش اجتماعی را برجستهتر کرده است.
درحالیکه مهاجران میتوانند نقشی مؤثر در تقویت منابع بیمهای داشته باشند، بسیاری از آنان از حداقل حمایتها محرومند. توافقنامههای دوجانبه و چندجانبه برای انتقال حقوق بیمهای پیشرفت کرده، اما خلأهای قابلتوجهی—بهویژه در برخی مناطق—همچنان پابرجاست.
اشتغال غیررسمی و جوانان بیکار
گستردگی اشتغال غیررسمی در بسیاری از کشورها، دسترسی میلیونها کارگر به تأمیناجتماعی را محدود کرده است.
در آفریقا، نزدیک به ۸۰ درصد نیروی کار در بخش غیررسمی فعالیت میکند؛ موضوعی که منابع مالی را کاهش و شکنندگی اقتصادی را تشدید میکند. بیکاری گسترده جوانان نیز، بهرهگیری از «فرصت جمعیتی» را دشوار کرده و آینده مالی نظامهای رفاهی را تهدید میکند.
رشد پرشتاب کار پلتفرمی
کار پلتفرمی، ساختار سنتی بیمهپردازی را با چالشی جدی روبهرو کرده است. بیشتر کارگران پلتفرمی بهعنوان خوداشتغال شناخته میشوند و عملاً خارج از چتر کامل تأمیناجتماعی قرار دارند. این تحول، تقاضای عمومی برای تعریف حقوق جدید، مسئولیت پلتفرمها و نقش دولتها در ایجاد چارچوبهای اجرایی تازه را افزایش داده است.
ژرفای شکاف دیجیتال
دیجیتالیشدن سریع، فرصت تحول در ارائه خدمات را فراهم کرده، اما همزمان شکافهای زیرساختی و ضعف سواد دیجیتال، بهویژه در کشورهای کمدرآمد، مانع بهرهگیری کامل از ظرفیت فناوری شده است.
برای گروههای محروم، شکاف دیجیتال نهتنها مانع دسترسی است، بلکه گاه آنان را از همه خدمات حذف میکند و به همین دلیل، سرمایهگذاری در خدمات انسانمحور و راهحلهای کمهزینه مبتنی بر موبایل ضروری است.
ظرفیت نهادی ناکافی
تحول در تأمیناجتماعی فقط با فناوری ممکن نیست، بلکه نیازمند ظرفیت نهادی قوی، نظامهای هماهنگ و سرمایه انسانی ماهر است.
با این حال، ساختارهای پراکنده، سامانههای قدیمی، مقاومت در برابر تغییر و کمبود مهارتها از جمله موانع اصلی سازگاری سازمانها با شرایط جدید به شمار میروند.
شکافهای قانونی ماندگار
با وجود پیشرفتهای سالهای اخیر، گروههای آسیبپذیر—از جمله افراد دارای معلولیت، زنان، مهاجران و کارگران خوداشتغال—همچنان کمترین سطح حمایت را دریافت میکنند.
طرحهای سختگیرانه بیمهای نیز قادر به پوشش دادن «میانیهای گمشده» نیستند؛ گروه بزرگی که خارج از دسترس نظامهای سنتی ماندهاند.
فشار بر منابع مالی
ترکیب جمعیتی جدید، نوسانهای اقتصادی و تغییرات بازار کار منابع بیمهای را کاهش داده و بار نظامهای بازنشستگی را افزایش داده است. در حمایتهای مبتنی بر مالیات نیز دولتها به دلیل کاهش ظرفیت مالی، با محدودیت روبهرو شدهاند. نظامهای تأمیناجتماعی امروز باید با منابع کمتر، تقاضای بیشتر را پاسخ دهند؛ موضوعی که نیازمند بازطراحی الگوهای مالی و نوآوری در تأمین منابع است.
فقر و نابرابری طولانیمدت
با وجود کاهش فقر در دهههای اخیر، میلیونها نفر همچنان برای تأمین نیازهای اساسی خود در تلاشند. در کشورهای کمدرآمد، سهم بالایی از شاغلان در فقر شدید زندگی میکنند و از حداقل حمایت اجتماعی محرومند. نظامهای تأمیناجتماعی نقشی اساسی در کاهش نابرابری دارند، اما اثرگذاری آنها تنها زمانی واقعی است که پوشش به همه گروهها گسترش یابد.
خانوادهها در حال تغییر
دگرگونی ساختار خانواده، افزایش امید به زندگی و رشد مشارکت زنان در بازار کار، الگوهای جدیدی از نیازهای رفاهی ایجاد کرده است. با وجود پیشرفتها، زنان همچنان بار اصلی مراقبت را به دوش میکشند و این امر کفایت مزایای اجتماعی آنان را کاهش میدهد. پاسخ به این تحولات مستلزم ارائه خدمات مراقبتی، مرخصیهای حمایتی و سیاستهای تقویتکننده برابری جنسیتی است.
تصویری از آینده نزدیک
نظامهای تأمیناجتماعی در آستانه گذار بزرگ قرار گرفتهاند؛ گذاری که راهی میان پایداری مالی، پوشش فراگیر و مقاومت در برابر شوکها میجوید. تحولات جمعیتی، فناوریهای نو، دگرگونی بازار کار و نیازهای روبهرشد اجتماعی، معماری رفاه را به سمت الگوهای چابکتر و انسانمحورتر سوق داده است. جهان ۲۰۲۵ جهان بازتعریف تأمیناجتماعی است؛ جهانی که در آن، آینده رفاه نه با مدلهای گذشته، بلکه با نظامهای تابآور، دیجیتال، فراگیر و عادلانه رقم خواهد خورد.
موج بحرانهای همزمان
سه سال گذشته برای نظامهای تأمیناجتماعی دورهای از بحرانهای متوالی و درهمتنیده بود؛ از پیامدهای پساکرونا گرفته تا تنشهای ژئوپولیتیک و بلایای طبیعی. این موج بحرانها، همراه با تغییرات فناوری و فشارهای جمعیتی، ساختار خانواده، بازار کار و الگوی اشتغال را دگرگون کرده است.
سالمندی جمعیت در بسیاری از کشورها، کسری منابع بیمهای را تشدید کرده و ظرفیت مالی نظامها را در معرض آسیب قرار داده است. در همان حال، کار پلتفرمی و اشکال جدید اشتغال، مرزهای سنتی کارفرمایی و بیمهپردازی را شکسته و میلیونها نفر را به طبقه «میانیهای گمشده» افزود؛ گروهی که نه از حمایت مبتنی بر حقبیمه بهرهمندند و نه پوشش مالیاتمحور شامل حال آنان میشود.
در کنار آن، سرمایهگذاری اندک در حوزه مراقبت—بهویژه مراقبت سالمندان و کودکان—بخش بزرگی از مراقبان، عمدتاً زنان را از بازار کار رسمی دور نگه داشته است. به این ترتیب، بحرانهای چندگانه نهتنها بار مالی، بلکه بار مراقبتی و اجتماعی نظامها را سنگینتر کرده است.
بازتعریف نقش تأمیناجتماعی
در برابر این فشارها، کشورها تلاش میکنند صورتبندی جدیدی از حق تأمیناجتماعی برای همه ارائه دهند. اولویتها شامل گسترش پوشش برای کارگران غیررسمی، کارگران پلتفرمی، مهاجران، مراقبان و گروههای فاقد دسترسی است.
نوآوریهای دیجیتال نیز به موتور تحول ساختارهای رفاهی تبدیل شدهاند؛ از پروندههای الکترونیک و خدمات موبایلی تا احراز هویت بیومتریک و تحلیل دادههای پیشبینانه. این ابزارها به گسترش پوشش، کاهش هزینهها و افزایش کارآمدی کمک میکنند؛ هرچند شکاف دیجیتال همچنان تهدیدی جدی برای برابری در دسترسی است.
همزمان، رویکرد چرخه زندگی—از مزایای کودک و خانواده تا حمایت از بیکاری و کاهش بار مراقبت—به محور سیاستهای نوین رفاهی تبدیل شده و همبستگی بیننسلی را تقویت کرده است.
جمعیت در حال دگرگونی
سالمندی شتابان جمعیت، سیستمهای بازنشستگی و سلامت را تحتفشار قرار داده است. کشورهایی در شرق آسیا و اروپا با افزایش نسبت وابستگی و کاهش شدید نیروی کار روبهرو هستند و ناگزیرند الگوهای مالی و خدماتی خود را بازنگری کنند.
حتی مناطقی مانند آفریقا—دارای جوانترین جمعیت جهان—نیازمند آمادگی برای دورههای آینده سالمندی هستند تا بتوانند همزمان از فرصت جمعیتی بهره ببرند و بستر رفاهی پایدار ایجاد کنند.
شوکهای بزرگ و ناپایداری
تداوم ناپایداری جهانی، نظامهای تأمیناجتماعی را به «خط مقدم مدیریت بحران» تبدیل کرده است.
بلایای طبیعی، رویدادهای شدید اقلیمی، نوسانهای اقتصادی و بحرانهای بهداشتی مجموعهای از هزینههای پیشبینینشده ایجاد میکنند. ارائه خدمات پایدار در شرایط بحران، نیازمند سرمایهگذاری در سیستمهای پایش، تحلیل داده و چارچوبهای سیاستی انعطافپذیر است تا امکان واکنش سریع و هماهنگ فراهم شود.
مهاجرت و خلأ حمایت
افزایش مهاجرتهای ناشی از جنگ، ناتوانی اقتصادی یا تغییرات اقلیمی، شکافهای قانونی و اداری در پوشش اجتماعی را برجستهتر کرده است.
درحالیکه مهاجران میتوانند نقشی مؤثر در تقویت منابع بیمهای داشته باشند، بسیاری از آنان از حداقل حمایتها محرومند. توافقنامههای دوجانبه و چندجانبه برای انتقال حقوق بیمهای پیشرفت کرده، اما خلأهای قابلتوجهی—بهویژه در برخی مناطق—همچنان پابرجاست.
اشتغال غیررسمی و جوانان بیکار
گستردگی اشتغال غیررسمی در بسیاری از کشورها، دسترسی میلیونها کارگر به تأمیناجتماعی را محدود کرده است.
در آفریقا، نزدیک به ۸۰ درصد نیروی کار در بخش غیررسمی فعالیت میکند؛ موضوعی که منابع مالی را کاهش و شکنندگی اقتصادی را تشدید میکند. بیکاری گسترده جوانان نیز، بهرهگیری از «فرصت جمعیتی» را دشوار کرده و آینده مالی نظامهای رفاهی را تهدید میکند.
رشد پرشتاب کار پلتفرمی
کار پلتفرمی، ساختار سنتی بیمهپردازی را با چالشی جدی روبهرو کرده است. بیشتر کارگران پلتفرمی بهعنوان خوداشتغال شناخته میشوند و عملاً خارج از چتر کامل تأمیناجتماعی قرار دارند. این تحول، تقاضای عمومی برای تعریف حقوق جدید، مسئولیت پلتفرمها و نقش دولتها در ایجاد چارچوبهای اجرایی تازه را افزایش داده است.
ژرفای شکاف دیجیتال
دیجیتالیشدن سریع، فرصت تحول در ارائه خدمات را فراهم کرده، اما همزمان شکافهای زیرساختی و ضعف سواد دیجیتال، بهویژه در کشورهای کمدرآمد، مانع بهرهگیری کامل از ظرفیت فناوری شده است.
برای گروههای محروم، شکاف دیجیتال نهتنها مانع دسترسی است، بلکه گاه آنان را از همه خدمات حذف میکند و به همین دلیل، سرمایهگذاری در خدمات انسانمحور و راهحلهای کمهزینه مبتنی بر موبایل ضروری است.
ظرفیت نهادی ناکافی
تحول در تأمیناجتماعی فقط با فناوری ممکن نیست، بلکه نیازمند ظرفیت نهادی قوی، نظامهای هماهنگ و سرمایه انسانی ماهر است.
با این حال، ساختارهای پراکنده، سامانههای قدیمی، مقاومت در برابر تغییر و کمبود مهارتها از جمله موانع اصلی سازگاری سازمانها با شرایط جدید به شمار میروند.
شکافهای قانونی ماندگار
با وجود پیشرفتهای سالهای اخیر، گروههای آسیبپذیر—از جمله افراد دارای معلولیت، زنان، مهاجران و کارگران خوداشتغال—همچنان کمترین سطح حمایت را دریافت میکنند.
طرحهای سختگیرانه بیمهای نیز قادر به پوشش دادن «میانیهای گمشده» نیستند؛ گروه بزرگی که خارج از دسترس نظامهای سنتی ماندهاند.
فشار بر منابع مالی
ترکیب جمعیتی جدید، نوسانهای اقتصادی و تغییرات بازار کار منابع بیمهای را کاهش داده و بار نظامهای بازنشستگی را افزایش داده است. در حمایتهای مبتنی بر مالیات نیز دولتها به دلیل کاهش ظرفیت مالی، با محدودیت روبهرو شدهاند. نظامهای تأمیناجتماعی امروز باید با منابع کمتر، تقاضای بیشتر را پاسخ دهند؛ موضوعی که نیازمند بازطراحی الگوهای مالی و نوآوری در تأمین منابع است.
فقر و نابرابری طولانیمدت
با وجود کاهش فقر در دهههای اخیر، میلیونها نفر همچنان برای تأمین نیازهای اساسی خود در تلاشند. در کشورهای کمدرآمد، سهم بالایی از شاغلان در فقر شدید زندگی میکنند و از حداقل حمایت اجتماعی محرومند. نظامهای تأمیناجتماعی نقشی اساسی در کاهش نابرابری دارند، اما اثرگذاری آنها تنها زمانی واقعی است که پوشش به همه گروهها گسترش یابد.
خانوادهها در حال تغییر
دگرگونی ساختار خانواده، افزایش امید به زندگی و رشد مشارکت زنان در بازار کار، الگوهای جدیدی از نیازهای رفاهی ایجاد کرده است. با وجود پیشرفتها، زنان همچنان بار اصلی مراقبت را به دوش میکشند و این امر کفایت مزایای اجتماعی آنان را کاهش میدهد. پاسخ به این تحولات مستلزم ارائه خدمات مراقبتی، مرخصیهای حمایتی و سیاستهای تقویتکننده برابری جنسیتی است.
تصویری از آینده نزدیک
نظامهای تأمیناجتماعی در آستانه گذار بزرگ قرار گرفتهاند؛ گذاری که راهی میان پایداری مالی، پوشش فراگیر و مقاومت در برابر شوکها میجوید. تحولات جمعیتی، فناوریهای نو، دگرگونی بازار کار و نیازهای روبهرشد اجتماعی، معماری رفاه را به سمت الگوهای چابکتر و انسانمحورتر سوق داده است. جهان ۲۰۲۵ جهان بازتعریف تأمیناجتماعی است؛ جهانی که در آن، آینده رفاه نه با مدلهای گذشته، بلکه با نظامهای تابآور، دیجیتال، فراگیر و عادلانه رقم خواهد خورد.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
تیتر خبرها




