داغهای گرسنگی بر چهره سال ۲۰۲۵
بهتازگی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) و برنامه جهانی غذا (WFP) گزارش مشترکی منتشر کردند که زنگ خطر را درباره وضعیت امنیت غذایی در جهان به صدا درمیآورد. هر دو نهاد هشدار میدهند که «فرصت برای جلوگیری از گرفتار شدن میلیونها نفر دیگر در ناامنی حاد غذایی رو به کاهش است.» این گزارش شانزده منطقه در سراسر جهان را شناسایی میکند که در آنها خطر بروز بحران شدید غذایی در حال افزایش است؛ وضعیتی که بدون اقدام فوری و هماهنگ، میتواند به بحرانهای بزرگ انسانی منجر شود.
جنگ، مسیر غذا را میبندد
در بیشتر کشورهایی که در گزارش ذکر شدهاند، درگیری مسلحانه، علت اصلی کمبود غذاست. خشونت طولانیمدت، تخریب زمینهای قابل کشت، آوارگی گسترده و مسدود شدن مسیرهای کمکرسانی همگی دسترسی به غذا را بهشدت کاهش میدهند. سودان یکی از بحرانیترین مناطق است. پس از ماهها درگیری شدید، میلیونها نفر در بخشهایی گرفتار شدهاند که در آن بازارها فروپاشیده و توزیع کمکها عملا ناممکن شده است. فائو هشدار میدهد که برخی مناطق ممکن است بهزودی به آستانههای فنی قحطی نزدیک شوند، اگر نتوان وضعیت را تثبیت کرد. یمن نیز وضعیتی مشابه دارد. در یمن بیش از ۴۰ درصد جمعیت در سطوح شدید بحران غذایی به سر میبرند. تخریب زیرساختهای حیاتی و کمبود سوخت، ورود کالاهای وارداتی را مختل کرده است، وارداتی که بخش عمده رژیم غذایی کشور بر آنها متکی است. این گزارش تأکید میکند که در فلسطین بیثباتی مزمن و محدودیت بر جابهجایی کالاهای حیاتی، دسترسی به غذا را بیشازپیش کاهش داده و موجب وخامت سریع شاخصهای تغذیهای شده است.
وضعیت در مالی و بورکینافاسو نیز نگرانکننده است؛ جایی که ناامنی و بیثباتی در کنترل مناطق باعث اختلال در بازارها، ایجاد مانع در تجارت محصولات کشاورزی و خسارت چشمگیر در تولیدات زراعی شده است. در بورکینافاسو، فقیرترین خانوارهایی که در مناطق درگیر زندگی میکنند، طبق آخرین ارزیابی امنیت غذایی، با «اختلال در بازار و کمکرسانی بسیار محدود» روبهرو هستند.
این روندها در مالی نیز مشاهده میشود؛ جایی که شرایط مشابه باعث «وخامت سریع مصرف غذایی و سطح تغذیه در مناطق محلی» شده است. این ارزیابی با دادههای «مقیاس طبقهبندی مراحل امنیت غذایی» (IPC) نیز پشتیبانی میشود؛ دادههایی که نشان میدهد حدود ۵۲ درصد جمعیت کشور در سپتامبر ۲۰۲۵ با مصرف ناکافی غذا مواجه بودهاند.
شکنندگی با شوک اقتصادی
عامل دوم ناامنی غذایی، بیثباتی اقتصادی است؛ وضعیتی که با افزایش قیمت مواد غذایی، کاهش ارزش پول ملی و بالا رفتن قیمت سوخت و نهادههای کشاورزی خود را نشان میدهد.
در هائیتی این وضعیت با خشونت و اختلال در عملکرد طبیعی بازارها تشدید شده و میلیونها نفر را بهشدت آسیبپذیر کرده است. حدود ۵.۷ میلیون نفر، یعنی بیش از نیمی از جمعیت کشور، هماکنون با ناامنی حاد غذایی روبهرو هستند و این عدد همچنان رو به افزایش است.
شرایط مشابهی هم در میانمار و اتیوپی دیده میشود؛ جایی که کاهش ارزش پول ملی و اختلال در فعالیتهای اقتصادی، قیمت مواد غذایی اساسی را بالا برده و قدرت خرید خانوارها را بهشدت کاهش داده است.
نقش محوری بحران اقلیمی
سومین عامل مهم، تغییرات اقلیمی است. تغییرات آبوهوایی دیگر به رویدادهای پراکنده محدود نمیشود؛ بلکه اکنون به یک عامل ساختاریِ ایجاد آسیبپذیری تبدیل شده است. خشکسالیهای طولانیمدت، سیلهای ناگهانی، طوفانهای گرمسیری و موجهای گرما بارها مناطقی را تحت تاثیر قرار میدهند که کشاورزی آنها بهشدت به بارشهای فصلی وابسته است.
شاخ آفریقا روشنترین نمونه است. پس از پنج فصل متوالی بارشهای ناموفق، میلیونها دامدار و کشاورز داراییهای خود را از دست دادهاند؛ امری که به آوارگی گسترده و افزایش چشمگیر وابستگی به برنامههای تغذیهای منجر شده است. گزارش برنامه جهانی غذا تأکید میکند این پدیدهها که بر اثر نوسانات مرتبط با النینیو شدت مییابند، دوباره رخ خواهند داد. در کشورهایی مانند سودان جنوبی، سومالی و اتیوپی، بارندگیهای شدید پس از دورههای خشکسالی اغلب زیرساختهای اساسی را نابود میکند، محصولات را از بین میبرد و منابع آب حیاتی را آلوده میسازد.
کاهش کمکهای بشردوستانه
چهارمین عامل و یکی از کلیدیترین موارد برای درک ابعاد مشکل، کمبود عظیم در تأمین مالی کمکهای انساندوستانه است. برنامه جهانی غذا هشدار داده که بودجه موجود در سال جاری ممکن است حدود ۶.۴ میلیارد دلار باشد؛ رقمی بسیار کمتر از آنچه برای ادامه عملیات جهانی این نهاد لازم است و بهمراتب پایینتر از سطح سالهای گذشته. این کمبود بودجه اجباری را برای برنامه موجب میشود تا سهمیهها کاهش یابند، برنامههای تغذیهای تعلیق شوند و تنها آسیبپذیرترین افراد در اولویت قرار گیرند.
جنگ، مسیر غذا را میبندد
در بیشتر کشورهایی که در گزارش ذکر شدهاند، درگیری مسلحانه، علت اصلی کمبود غذاست. خشونت طولانیمدت، تخریب زمینهای قابل کشت، آوارگی گسترده و مسدود شدن مسیرهای کمکرسانی همگی دسترسی به غذا را بهشدت کاهش میدهند. سودان یکی از بحرانیترین مناطق است. پس از ماهها درگیری شدید، میلیونها نفر در بخشهایی گرفتار شدهاند که در آن بازارها فروپاشیده و توزیع کمکها عملا ناممکن شده است. فائو هشدار میدهد که برخی مناطق ممکن است بهزودی به آستانههای فنی قحطی نزدیک شوند، اگر نتوان وضعیت را تثبیت کرد. یمن نیز وضعیتی مشابه دارد. در یمن بیش از ۴۰ درصد جمعیت در سطوح شدید بحران غذایی به سر میبرند. تخریب زیرساختهای حیاتی و کمبود سوخت، ورود کالاهای وارداتی را مختل کرده است، وارداتی که بخش عمده رژیم غذایی کشور بر آنها متکی است. این گزارش تأکید میکند که در فلسطین بیثباتی مزمن و محدودیت بر جابهجایی کالاهای حیاتی، دسترسی به غذا را بیشازپیش کاهش داده و موجب وخامت سریع شاخصهای تغذیهای شده است.
وضعیت در مالی و بورکینافاسو نیز نگرانکننده است؛ جایی که ناامنی و بیثباتی در کنترل مناطق باعث اختلال در بازارها، ایجاد مانع در تجارت محصولات کشاورزی و خسارت چشمگیر در تولیدات زراعی شده است. در بورکینافاسو، فقیرترین خانوارهایی که در مناطق درگیر زندگی میکنند، طبق آخرین ارزیابی امنیت غذایی، با «اختلال در بازار و کمکرسانی بسیار محدود» روبهرو هستند.
این روندها در مالی نیز مشاهده میشود؛ جایی که شرایط مشابه باعث «وخامت سریع مصرف غذایی و سطح تغذیه در مناطق محلی» شده است. این ارزیابی با دادههای «مقیاس طبقهبندی مراحل امنیت غذایی» (IPC) نیز پشتیبانی میشود؛ دادههایی که نشان میدهد حدود ۵۲ درصد جمعیت کشور در سپتامبر ۲۰۲۵ با مصرف ناکافی غذا مواجه بودهاند.
شکنندگی با شوک اقتصادی
عامل دوم ناامنی غذایی، بیثباتی اقتصادی است؛ وضعیتی که با افزایش قیمت مواد غذایی، کاهش ارزش پول ملی و بالا رفتن قیمت سوخت و نهادههای کشاورزی خود را نشان میدهد.
در هائیتی این وضعیت با خشونت و اختلال در عملکرد طبیعی بازارها تشدید شده و میلیونها نفر را بهشدت آسیبپذیر کرده است. حدود ۵.۷ میلیون نفر، یعنی بیش از نیمی از جمعیت کشور، هماکنون با ناامنی حاد غذایی روبهرو هستند و این عدد همچنان رو به افزایش است.
شرایط مشابهی هم در میانمار و اتیوپی دیده میشود؛ جایی که کاهش ارزش پول ملی و اختلال در فعالیتهای اقتصادی، قیمت مواد غذایی اساسی را بالا برده و قدرت خرید خانوارها را بهشدت کاهش داده است.
نقش محوری بحران اقلیمی
سومین عامل مهم، تغییرات اقلیمی است. تغییرات آبوهوایی دیگر به رویدادهای پراکنده محدود نمیشود؛ بلکه اکنون به یک عامل ساختاریِ ایجاد آسیبپذیری تبدیل شده است. خشکسالیهای طولانیمدت، سیلهای ناگهانی، طوفانهای گرمسیری و موجهای گرما بارها مناطقی را تحت تاثیر قرار میدهند که کشاورزی آنها بهشدت به بارشهای فصلی وابسته است.
شاخ آفریقا روشنترین نمونه است. پس از پنج فصل متوالی بارشهای ناموفق، میلیونها دامدار و کشاورز داراییهای خود را از دست دادهاند؛ امری که به آوارگی گسترده و افزایش چشمگیر وابستگی به برنامههای تغذیهای منجر شده است. گزارش برنامه جهانی غذا تأکید میکند این پدیدهها که بر اثر نوسانات مرتبط با النینیو شدت مییابند، دوباره رخ خواهند داد. در کشورهایی مانند سودان جنوبی، سومالی و اتیوپی، بارندگیهای شدید پس از دورههای خشکسالی اغلب زیرساختهای اساسی را نابود میکند، محصولات را از بین میبرد و منابع آب حیاتی را آلوده میسازد.
کاهش کمکهای بشردوستانه
چهارمین عامل و یکی از کلیدیترین موارد برای درک ابعاد مشکل، کمبود عظیم در تأمین مالی کمکهای انساندوستانه است. برنامه جهانی غذا هشدار داده که بودجه موجود در سال جاری ممکن است حدود ۶.۴ میلیارد دلار باشد؛ رقمی بسیار کمتر از آنچه برای ادامه عملیات جهانی این نهاد لازم است و بهمراتب پایینتر از سطح سالهای گذشته. این کمبود بودجه اجباری را برای برنامه موجب میشود تا سهمیهها کاهش یابند، برنامههای تغذیهای تعلیق شوند و تنها آسیبپذیرترین افراد در اولویت قرار گیرند.
ارسال دیدگاه




