 
        مزایده چندمرحلهای چگونه کار میکند ؟
حمیدرضا علینیا روزنامه نگار
 در بیشتر قرن بیستم، «طیف رادیویی» یا همان «بزرگراههای نامرئی» که سیگنالهای تلویزیون، رادیو و تلفن را حمل میکردند، عمدتاً به شکل رایگان واگذار میشد. مجوزهای استفاده از فرکانسها از طریق جلسات مقایسهای یا حتی قرعهکشی تصادفی واگذار میشد، نظامی که اغلب جانبدارانه به نظر میرسید. مثلا بنابر یکی از داستانهای معروف، روزی بازیگر هالیوود ارنست بورگناین در قرعهکشی طیف حق خدمترسانی به یک شهر کوچک را برنده شد.
تا اوایل دهه ۱۹۹۰، روشهای قدیمی زیر فشار تقاضای انفجاری برای خدمات بیسیم در حال فروپاشی بودند. در سال ۱۹۹۳، کنگره آمریکا دستور کار را تغییر داد: مجوزهای جدید طیف باید از طریق مزایده فروخته شوند. این تصمیم زمینهساز شکل تازهای از مزایده شد؛ فرایندی چندمرحلهای با چندین دور پیشنهاددهی که «کمیسیون فدرال ارتباطات» (FCC) نخستینبار در ژوئیه ۱۹۹۴ از آن استفاده کرد. در آن فروش اولیه، 10 مجوز سلولی همزمان و طی ۴۷ دور مزایده ارائه شد که در نهایت ۶۱۷ میلیون دلار برای خزانهداری آمریکا سود داشت؛ رقمی چشمگیر برای سازمانی که از ۱۹۲۷ مجوزها را رایگان میداد.
تغییر به سیستم مزایده، پیروزی بزرگی برای مالیاتدهندگان تلقی شد. در واقع، پس از اجرای این نظام جدید، دولت آمریکا بهسرعت ثروتمندتر شد: تا دهه ۲۰۱۰، خزانهداری بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از مزایدههای «طیف رادیویی» دریافت کرده بود و امروزه مجموع درآمد حاصل از همه مزایدههای FCC از ۲۰۰میلیارد دلار فراتر رفته است. در این مسیر، اقتصاددانان برنده نوبل «پل میلگرم» و «باب ویلسون» که طراحی مزایدهها را برعهده داشتند از عوامل موفقیت تبدیل یک ایده نظری به موفقیتی عملی محسوب میشوند.
نحوه کار یک مزایده چندمرحلهای
فرمی که FCC انتخاب کرد معمولاً «مزایده صعودی همزمان (یا همان چندمرحلهای)» نام دارد. به زبان ساده، تمام مجوزهای مرتبط (برای مثال، بلوکهای طیف در مناطق مختلف) به طور همزمان برای فروش عرضه میشوند و پیشنهاددهی در مجموعهای از دورها ادامه مییابد. ویژگی کلیدی این است که پیشنهاددهندگان میتوانند بر اساس نتایج هر دور، پیشنهادهای خود را تنظیم کنند. در اینجا نحوه عملکرد کلی آن آمده است:
همه مجوزها بهصورت همزمان عرضه میشوند. در هر مزایده، دهها یا حتی صدها مجوز برای مناطق جغرافیایی یا باندهای فرکانسی مختلف، همزمان روی میز است. پیشنهاددهی در چند دور انجام میشود. در هر دور، هر پیشنهاددهنده میتواند پیشنهاد محرمانهای برای هر مجوزی که میخواهد ارسال کند. هیچ مهلت ثابتی برای کل مزایده وجود ندارد و فرایند دور به دور ادامه مییابد. اطلاعات آشکار میشود. وقتی یک دور به پایان میرسد، برگزارکننده مزایده نتایج آن دور را منتشر میکند: برای هر مجوز، بالاترین پیشنهاد فعلی و نام پیشنهاددهنده پیشرو اعلام میشود. همچنین حداقل مبلغ پیشنهادی جدید (معمولا درصدی ثابت و بالاتر از پیشنهاد فعلی) برای دور بعد تعیین میگردد. این مسیر تا برنده شدن یک پیشنهاددهنده تکرار میشود. پیشنهاددهندگان با تکیه بر اطلاعات کسب شده، پیشنهادهای بعدی خود را برنامهریزی میکنند و دور بعد آغاز میشود. در نهایت، وقتی یک دور بدون هیچ پیشنهاد جدیدی به پایان برسد، مزایده بسته میشود. در آن لحظه، بالاترین پیشنهادهای باقیمانده برنده مجوزها میشوند.
از آنجا که مزایده پایان مشخصی ندارد، میتواند شامل تعداد زیادی دور باشد. برای نمونه، یکی از مزایدههای بزرگ FCC در اواخر سال ۱۹۹۵ رکورد ۱۸۴ دور در طول ۸۳ روز را ثبت کرد. هر دور بینشی تازه درباره اینکه دیگران برای چه مجوزهایی و چه مبالغی حاضر به پرداخت هستند، در اختیار پیشنهاددهندگان قرار میداد و به آنها امکان میداد استراتژی خود را تغییر دهند. اگر شرکتی میدید در منطقهای در حال باخت است، میتوانست از آنجا کنارهگیری کرده و بودجهاش را به بازاری مجاور که شانس بیشتری دارد منتقل کند.
یکی از اقتصاددانان، «پل میلگرم»، ارزش این سازوکار را چنین توضیح میدهد: «اگر بخواهم تصمیم بگیرم که آیا توان مالی خرید شیکاگو و لسآنجلس را دارم یا نه، باید ابتدا بدانم قیمتهای کلی در سایر مناطق چقدر است. این مزایده مقدار زیادی اطلاعات در این باره فراهم میکند.» بهاختصار، هر دور از یک مزایده چندمرحلهای، قیمتها را آشکار میسازد و به پیشنهاددهندگان اجازه میدهد منابع مالی خود را به شکل بهینهتری بازتخصیص دهند. در عمل، این نوع مزایده بسیار شبیه برگزاری همزمان چندین مزایده انگلیسی (مانند مزایدههایeBay) است. پیشنهاددهندگان پیشنهادهای یکدیگر را زیر نظر دارند؛ اگر یکی ببیند که بلوکهای طیف در منطقه الف گران شدهاند، ممکن است از آن مزایده خارج شود و بهجای آن برای منطقه ب مبلغ بیشتری پیشنهاد دهد. در پایان، این فرایند معمولاً موجب میشود مجوزها به شکلی کارآمد تخصیص یابند: شرکتها دقیقاً همان مجموعهای از مجوزها را برنده میشوند که بیشترین ارزش را برایشان دارد، نه اینکه در یک مزایده محرمانه و بدون اطلاع از پیشنهاد دیگران، بهصورت کورکورانه قمار کنند.
توسعه مزایده تکرار شونده
با موفقیت این الگو در کسب درآمد بیشتر برای دولتها کشورهای دیگر نیز از این شکل پیروی کردند. در سال ۱۹۹۶، نیوزیلند نخستین مزایده چندمرحلهای را برای طیف رادیویی خود برگزار کرد. در سال ۲۰۰۰، رگولاتور رادیویی بریتانیا پنج مجوز شبکه موبایل نسل سوم (۳G) را در قالب مزایده صعودی همزمان به فروش گذاشت و درآمدی شگفتانگیز به ارزش ۲۲٫۵ میلیارد پوند به دست آورد. در سال ۲۰۰۸، نهاد تنظیم مقررات ارتباطی سوئد طی ۱۶ روز، مزایدهای چندمرحلهای برای ۹ بلوک طیف نسل چهارم (۴G) برگزار کرد و حدود ۲٫۱ میلیارد کرون سوئد (معادل تقریبی ۴۰۰ میلیون دلار) جمعآوری نمود. بسیاری از کشورهای دیگر، از جمله هند، ایرلند، پاکستان، اسلواکی و ... نیز مزایدههایی مشابه برای طیف خود برگزار کردهاند.
به گفته نظریهپرداز مزایده، «پیتر کرمتون» مزایده صعودی همزمان به «اسب کاری مزایدههای طیف» در سراسر جهان تبدیل شده و تاکنون بیش از ۲۰۰میلیارد دلار درآمد ایجاد کرده است. در واقع، این مفهوم حتی فراتر از حوزه مخابرات گسترش یافته: نسخههای اصلاحشدهای از مزایدههای تکرارشونده اکنون در برخی از بازارهای تخصیص برق و گاز نیز به کار میروند.
چرا مزایدههای چندمرحلهای تا این حد رواج یافتهاند؟
دلایل متعددی برای رواج مزایدههای تکرار شونده وجود دارد، اما چند مزیت اصلی عبارتند از:
کشف قیمت و بازخورد
از آنجا که هر دور، بالاترین پیشنهادهای فعلی را آشکار میکند، شرکتها اطلاعات واقعی درباره ارزش مجوزها را به دست میآورند. آنها از پیشنهادهای رقبایشان قیمتها را میآموزند. این کاملاً در تضاد با مزایدههای محرمانه یکمرحلهای است؛ جایی که همه باید بدون هیچ سرنخی، قیمتها را حدس بزنند. همانطور که میلگرم اشاره کرده، مشاهده نحوه پیشنهاددهی در مناطق دیگر به یک شرکت کمک میکند تصمیم بگیرد پول خود را در کجا خرج کند.
انعطافپذیری در پیشنهاددهی
شرکتها میتوانند بین مجوزها از دوری به دور دیگر جابهجا شوند. اگر یک اپراتور بیسیم ببیند که در یک منطقه در حال باخت است، میتواند سرمایهاش را به منطقهای دیگر که شانس بیشتری دارد منتقل کند. این کار از بروز «مشکل قرار گرفتن در معرض خطر» جلوگیری میکند؛ یعنی حالتی که یک پیشنهاددهنده ممکن است برخی از مجوزهای مورد نیازش را برنده شود ولی دیگر مجوزهای مکمل را از دست بدهد و در نهایت ضرر کند. طراحی چندمرحلهای این امکان را میدهد که هر پیشنهاددهنده دقیقاً مجموعهای از نیازهایی را هدف بگیرد که میخواهد و استراتژی خود را بهصورت تدریجی تنظیم کند.
نتایج کارآمد
در پایان یک مزایده درست و حسابشده، مجوزها معمولاً به دست کسانی میافتند که بیشترین ارزش را برای آنها قائلاند این یعنی خدمات بهتر برای مصرفکنندگان و بازدهی بیشتر برای عموم. اقتصاددانان معتقدند این امر رفاه کلی را حداکثر میکند: طیف به دست کسانی میرسد که بهترین استفاده را از آن خواهند برد. در واقع، شواهد تاریخی نیز از این دیدگاه پشتیبانی میکنند. کشورهایی که از مزایدههای چندمرحلهای استفاده کردهاند، معمولاً گزارش دادهاند که شبکهها سریعتر راهاندازی شده و شرکتها قیمتی نزدیک به ارزش واقعی بازار پرداخت کردهاند.
درآمد بالا
بهبیان ساده، مزایدههای چندمرحلهای درآمدهای کلانی ایجاد کردهاند. نخستین مزایده FCC، ۶۱۷میلیون دلار درآمد داشت. در سطح جهانی، این فرمت بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد تولید کرده است. دولتها هنگام فروش منابع کمیاب، اغلب طرحهایی را ترجیح میدهند که به پیشنهاددهندگان اجازه دهد ارزش واقعی را آشکار کنند نه اینکه صرفا حدس بزنند؛ و مزایده تکرارشونده دقیقا همین کار را انجام میدهد.
برای درک سادهتر، تصور کنید یک مزایده آنلاین دارید که در آن هر پیشنهاد جدید بهصورت عمومی قابل مشاهده است. حال تصور کنید دهها کالای مرتبط همزمان در حال مزایدهاند و پیشنهاددهندگان میتوانند هر بار با دیدن پیشنهادهای جدید، از یک کالا به کالای دیگر بروند. این در واقع همان مدل FCC است: مزایدهای باز و غنی از اطلاعات، بر خلاف مزایدههای محرمانه و یکباره. این شفافیت باعث میشود قیمتها تا نقطهای بالا بروند که رقابت متوقف شود که معمولاً به معنای درآمد بیشتر نسبت به فرایندهای پیشنهادی کورکورانه است.
ملاحظاتی درباره مزایده تکرارشونده
هیچ نظامی بینقص نیست. مزایدههای چندمرحلهای میتوانند پیچیده باشند و به پشتیبانی رایانهای پیشرفته نیاز داشته باشند. همچنین ممکن است زمینه را برای رفتارهای فرصتطلبانه باز کنند: در دهه ۱۹۹۰، برخی از پیشنهاددهندگان آموختند که چگونه سیگنالهایی پنهان را در پیشنهادهای خود بگنجانند تا بهطور ضمنی بازارها را میان خود تقسیم کنند یا از خلأهای قانونی بهره ببرند. کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا (FCC) طی سالها ناچار شد تغییراتی در قوانین ایجاد کند، مانند افزودن مقرراتی چون الزام به فعالیت (برای حفظ جدیت پیشنهاددهندگان) یا پیشنهاددهی بستهای (که به پیشنهاددهندگان اجازه میدهد برای مجموعهای از مجوزها بهصورت همه یا هیچ پیشنهاد دهند) تا با چنین دستکاریهایی مقابله کند.
با این حال، ایده اصلی یعنی مزایده در چندین دور با امکان بازخورد، همچنان پابرجا مانده، چراکه مزایای آن بهسختی قابل جایگزینی است.
درسهای مزایدههای چندمرحلهای
مزایدههای تکرارشونده یا چندمرحلهای امروز به استاندارد طلایی در تخصیص مجموعههای پیچیدهای از کالاها تبدیل شدهاند. تجربه FCC در دهه ۱۹۹۰ نشان داد که این روش نه فقط در نظریه، بلکه در عمل نیز قابل اجراست و میتواند درآمد و کارایی را همزمان افزایش دهد. برای شهروندان عادی، جزئیات فنی این مزایدهها ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما نتیجه ساده و ملموس است: فرآیندی شفاف و منظم برای فروش داراییهای عمومی که جایگزین روشهای قدیمی، جانبدارانه و ناکارآمد میشود. داستان این مزایدهها نمونهای روشن از کاربرد علم اقتصاد در دنیای واقعی است. طراحی نوآورانهای که ابتدا در مقالات دانشگاهی مطرح شد، وارد ابزارهای نهادهای دولتی شد و شیوه تخصیص میلیاردها دلار دارایی عمومی را متحول کرد. برخی حتی با شوخی اشاره کردهاند که این مدل میتواند برای تخصیص اتاقهای خوابگاه به دانشجویان نیز به کار رود، نشانهای از انعطافپذیری بالای این سازوکار. مزایدههای چندمرحلهای به شرکتها امکان میدهند قیمت واقعی داراییها را کشف کنند، منابع مالی خود را بهینه تخصیص دهند و در نهایت کالاها و مجوزها به کسانی برسند که بیشترین ارزش را برای آنها قائلاند. مزایدههای طیف رادیویی اولین آزمون بزرگ این روش بودند و موفقیت آنها باعث شد که این مدل پیچیده به یک میراث ماندگار در مدیریت منابع عمومی تبدیل شود، الگویی که همچنان در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
    
    تا اوایل دهه ۱۹۹۰، روشهای قدیمی زیر فشار تقاضای انفجاری برای خدمات بیسیم در حال فروپاشی بودند. در سال ۱۹۹۳، کنگره آمریکا دستور کار را تغییر داد: مجوزهای جدید طیف باید از طریق مزایده فروخته شوند. این تصمیم زمینهساز شکل تازهای از مزایده شد؛ فرایندی چندمرحلهای با چندین دور پیشنهاددهی که «کمیسیون فدرال ارتباطات» (FCC) نخستینبار در ژوئیه ۱۹۹۴ از آن استفاده کرد. در آن فروش اولیه، 10 مجوز سلولی همزمان و طی ۴۷ دور مزایده ارائه شد که در نهایت ۶۱۷ میلیون دلار برای خزانهداری آمریکا سود داشت؛ رقمی چشمگیر برای سازمانی که از ۱۹۲۷ مجوزها را رایگان میداد.
تغییر به سیستم مزایده، پیروزی بزرگی برای مالیاتدهندگان تلقی شد. در واقع، پس از اجرای این نظام جدید، دولت آمریکا بهسرعت ثروتمندتر شد: تا دهه ۲۰۱۰، خزانهداری بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از مزایدههای «طیف رادیویی» دریافت کرده بود و امروزه مجموع درآمد حاصل از همه مزایدههای FCC از ۲۰۰میلیارد دلار فراتر رفته است. در این مسیر، اقتصاددانان برنده نوبل «پل میلگرم» و «باب ویلسون» که طراحی مزایدهها را برعهده داشتند از عوامل موفقیت تبدیل یک ایده نظری به موفقیتی عملی محسوب میشوند.
نحوه کار یک مزایده چندمرحلهای
فرمی که FCC انتخاب کرد معمولاً «مزایده صعودی همزمان (یا همان چندمرحلهای)» نام دارد. به زبان ساده، تمام مجوزهای مرتبط (برای مثال، بلوکهای طیف در مناطق مختلف) به طور همزمان برای فروش عرضه میشوند و پیشنهاددهی در مجموعهای از دورها ادامه مییابد. ویژگی کلیدی این است که پیشنهاددهندگان میتوانند بر اساس نتایج هر دور، پیشنهادهای خود را تنظیم کنند. در اینجا نحوه عملکرد کلی آن آمده است:
همه مجوزها بهصورت همزمان عرضه میشوند. در هر مزایده، دهها یا حتی صدها مجوز برای مناطق جغرافیایی یا باندهای فرکانسی مختلف، همزمان روی میز است. پیشنهاددهی در چند دور انجام میشود. در هر دور، هر پیشنهاددهنده میتواند پیشنهاد محرمانهای برای هر مجوزی که میخواهد ارسال کند. هیچ مهلت ثابتی برای کل مزایده وجود ندارد و فرایند دور به دور ادامه مییابد. اطلاعات آشکار میشود. وقتی یک دور به پایان میرسد، برگزارکننده مزایده نتایج آن دور را منتشر میکند: برای هر مجوز، بالاترین پیشنهاد فعلی و نام پیشنهاددهنده پیشرو اعلام میشود. همچنین حداقل مبلغ پیشنهادی جدید (معمولا درصدی ثابت و بالاتر از پیشنهاد فعلی) برای دور بعد تعیین میگردد. این مسیر تا برنده شدن یک پیشنهاددهنده تکرار میشود. پیشنهاددهندگان با تکیه بر اطلاعات کسب شده، پیشنهادهای بعدی خود را برنامهریزی میکنند و دور بعد آغاز میشود. در نهایت، وقتی یک دور بدون هیچ پیشنهاد جدیدی به پایان برسد، مزایده بسته میشود. در آن لحظه، بالاترین پیشنهادهای باقیمانده برنده مجوزها میشوند.
از آنجا که مزایده پایان مشخصی ندارد، میتواند شامل تعداد زیادی دور باشد. برای نمونه، یکی از مزایدههای بزرگ FCC در اواخر سال ۱۹۹۵ رکورد ۱۸۴ دور در طول ۸۳ روز را ثبت کرد. هر دور بینشی تازه درباره اینکه دیگران برای چه مجوزهایی و چه مبالغی حاضر به پرداخت هستند، در اختیار پیشنهاددهندگان قرار میداد و به آنها امکان میداد استراتژی خود را تغییر دهند. اگر شرکتی میدید در منطقهای در حال باخت است، میتوانست از آنجا کنارهگیری کرده و بودجهاش را به بازاری مجاور که شانس بیشتری دارد منتقل کند.
یکی از اقتصاددانان، «پل میلگرم»، ارزش این سازوکار را چنین توضیح میدهد: «اگر بخواهم تصمیم بگیرم که آیا توان مالی خرید شیکاگو و لسآنجلس را دارم یا نه، باید ابتدا بدانم قیمتهای کلی در سایر مناطق چقدر است. این مزایده مقدار زیادی اطلاعات در این باره فراهم میکند.» بهاختصار، هر دور از یک مزایده چندمرحلهای، قیمتها را آشکار میسازد و به پیشنهاددهندگان اجازه میدهد منابع مالی خود را به شکل بهینهتری بازتخصیص دهند. در عمل، این نوع مزایده بسیار شبیه برگزاری همزمان چندین مزایده انگلیسی (مانند مزایدههایeBay) است. پیشنهاددهندگان پیشنهادهای یکدیگر را زیر نظر دارند؛ اگر یکی ببیند که بلوکهای طیف در منطقه الف گران شدهاند، ممکن است از آن مزایده خارج شود و بهجای آن برای منطقه ب مبلغ بیشتری پیشنهاد دهد. در پایان، این فرایند معمولاً موجب میشود مجوزها به شکلی کارآمد تخصیص یابند: شرکتها دقیقاً همان مجموعهای از مجوزها را برنده میشوند که بیشترین ارزش را برایشان دارد، نه اینکه در یک مزایده محرمانه و بدون اطلاع از پیشنهاد دیگران، بهصورت کورکورانه قمار کنند.
توسعه مزایده تکرار شونده
با موفقیت این الگو در کسب درآمد بیشتر برای دولتها کشورهای دیگر نیز از این شکل پیروی کردند. در سال ۱۹۹۶، نیوزیلند نخستین مزایده چندمرحلهای را برای طیف رادیویی خود برگزار کرد. در سال ۲۰۰۰، رگولاتور رادیویی بریتانیا پنج مجوز شبکه موبایل نسل سوم (۳G) را در قالب مزایده صعودی همزمان به فروش گذاشت و درآمدی شگفتانگیز به ارزش ۲۲٫۵ میلیارد پوند به دست آورد. در سال ۲۰۰۸، نهاد تنظیم مقررات ارتباطی سوئد طی ۱۶ روز، مزایدهای چندمرحلهای برای ۹ بلوک طیف نسل چهارم (۴G) برگزار کرد و حدود ۲٫۱ میلیارد کرون سوئد (معادل تقریبی ۴۰۰ میلیون دلار) جمعآوری نمود. بسیاری از کشورهای دیگر، از جمله هند، ایرلند، پاکستان، اسلواکی و ... نیز مزایدههایی مشابه برای طیف خود برگزار کردهاند.
به گفته نظریهپرداز مزایده، «پیتر کرمتون» مزایده صعودی همزمان به «اسب کاری مزایدههای طیف» در سراسر جهان تبدیل شده و تاکنون بیش از ۲۰۰میلیارد دلار درآمد ایجاد کرده است. در واقع، این مفهوم حتی فراتر از حوزه مخابرات گسترش یافته: نسخههای اصلاحشدهای از مزایدههای تکرارشونده اکنون در برخی از بازارهای تخصیص برق و گاز نیز به کار میروند.
چرا مزایدههای چندمرحلهای تا این حد رواج یافتهاند؟
دلایل متعددی برای رواج مزایدههای تکرار شونده وجود دارد، اما چند مزیت اصلی عبارتند از:
کشف قیمت و بازخورد
از آنجا که هر دور، بالاترین پیشنهادهای فعلی را آشکار میکند، شرکتها اطلاعات واقعی درباره ارزش مجوزها را به دست میآورند. آنها از پیشنهادهای رقبایشان قیمتها را میآموزند. این کاملاً در تضاد با مزایدههای محرمانه یکمرحلهای است؛ جایی که همه باید بدون هیچ سرنخی، قیمتها را حدس بزنند. همانطور که میلگرم اشاره کرده، مشاهده نحوه پیشنهاددهی در مناطق دیگر به یک شرکت کمک میکند تصمیم بگیرد پول خود را در کجا خرج کند.
انعطافپذیری در پیشنهاددهی
شرکتها میتوانند بین مجوزها از دوری به دور دیگر جابهجا شوند. اگر یک اپراتور بیسیم ببیند که در یک منطقه در حال باخت است، میتواند سرمایهاش را به منطقهای دیگر که شانس بیشتری دارد منتقل کند. این کار از بروز «مشکل قرار گرفتن در معرض خطر» جلوگیری میکند؛ یعنی حالتی که یک پیشنهاددهنده ممکن است برخی از مجوزهای مورد نیازش را برنده شود ولی دیگر مجوزهای مکمل را از دست بدهد و در نهایت ضرر کند. طراحی چندمرحلهای این امکان را میدهد که هر پیشنهاددهنده دقیقاً مجموعهای از نیازهایی را هدف بگیرد که میخواهد و استراتژی خود را بهصورت تدریجی تنظیم کند.
نتایج کارآمد
در پایان یک مزایده درست و حسابشده، مجوزها معمولاً به دست کسانی میافتند که بیشترین ارزش را برای آنها قائلاند این یعنی خدمات بهتر برای مصرفکنندگان و بازدهی بیشتر برای عموم. اقتصاددانان معتقدند این امر رفاه کلی را حداکثر میکند: طیف به دست کسانی میرسد که بهترین استفاده را از آن خواهند برد. در واقع، شواهد تاریخی نیز از این دیدگاه پشتیبانی میکنند. کشورهایی که از مزایدههای چندمرحلهای استفاده کردهاند، معمولاً گزارش دادهاند که شبکهها سریعتر راهاندازی شده و شرکتها قیمتی نزدیک به ارزش واقعی بازار پرداخت کردهاند.
درآمد بالا
بهبیان ساده، مزایدههای چندمرحلهای درآمدهای کلانی ایجاد کردهاند. نخستین مزایده FCC، ۶۱۷میلیون دلار درآمد داشت. در سطح جهانی، این فرمت بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد تولید کرده است. دولتها هنگام فروش منابع کمیاب، اغلب طرحهایی را ترجیح میدهند که به پیشنهاددهندگان اجازه دهد ارزش واقعی را آشکار کنند نه اینکه صرفا حدس بزنند؛ و مزایده تکرارشونده دقیقا همین کار را انجام میدهد.
برای درک سادهتر، تصور کنید یک مزایده آنلاین دارید که در آن هر پیشنهاد جدید بهصورت عمومی قابل مشاهده است. حال تصور کنید دهها کالای مرتبط همزمان در حال مزایدهاند و پیشنهاددهندگان میتوانند هر بار با دیدن پیشنهادهای جدید، از یک کالا به کالای دیگر بروند. این در واقع همان مدل FCC است: مزایدهای باز و غنی از اطلاعات، بر خلاف مزایدههای محرمانه و یکباره. این شفافیت باعث میشود قیمتها تا نقطهای بالا بروند که رقابت متوقف شود که معمولاً به معنای درآمد بیشتر نسبت به فرایندهای پیشنهادی کورکورانه است.
ملاحظاتی درباره مزایده تکرارشونده
هیچ نظامی بینقص نیست. مزایدههای چندمرحلهای میتوانند پیچیده باشند و به پشتیبانی رایانهای پیشرفته نیاز داشته باشند. همچنین ممکن است زمینه را برای رفتارهای فرصتطلبانه باز کنند: در دهه ۱۹۹۰، برخی از پیشنهاددهندگان آموختند که چگونه سیگنالهایی پنهان را در پیشنهادهای خود بگنجانند تا بهطور ضمنی بازارها را میان خود تقسیم کنند یا از خلأهای قانونی بهره ببرند. کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا (FCC) طی سالها ناچار شد تغییراتی در قوانین ایجاد کند، مانند افزودن مقرراتی چون الزام به فعالیت (برای حفظ جدیت پیشنهاددهندگان) یا پیشنهاددهی بستهای (که به پیشنهاددهندگان اجازه میدهد برای مجموعهای از مجوزها بهصورت همه یا هیچ پیشنهاد دهند) تا با چنین دستکاریهایی مقابله کند.
با این حال، ایده اصلی یعنی مزایده در چندین دور با امکان بازخورد، همچنان پابرجا مانده، چراکه مزایای آن بهسختی قابل جایگزینی است.
درسهای مزایدههای چندمرحلهای
مزایدههای تکرارشونده یا چندمرحلهای امروز به استاندارد طلایی در تخصیص مجموعههای پیچیدهای از کالاها تبدیل شدهاند. تجربه FCC در دهه ۱۹۹۰ نشان داد که این روش نه فقط در نظریه، بلکه در عمل نیز قابل اجراست و میتواند درآمد و کارایی را همزمان افزایش دهد. برای شهروندان عادی، جزئیات فنی این مزایدهها ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما نتیجه ساده و ملموس است: فرآیندی شفاف و منظم برای فروش داراییهای عمومی که جایگزین روشهای قدیمی، جانبدارانه و ناکارآمد میشود. داستان این مزایدهها نمونهای روشن از کاربرد علم اقتصاد در دنیای واقعی است. طراحی نوآورانهای که ابتدا در مقالات دانشگاهی مطرح شد، وارد ابزارهای نهادهای دولتی شد و شیوه تخصیص میلیاردها دلار دارایی عمومی را متحول کرد. برخی حتی با شوخی اشاره کردهاند که این مدل میتواند برای تخصیص اتاقهای خوابگاه به دانشجویان نیز به کار رود، نشانهای از انعطافپذیری بالای این سازوکار. مزایدههای چندمرحلهای به شرکتها امکان میدهند قیمت واقعی داراییها را کشف کنند، منابع مالی خود را بهینه تخصیص دهند و در نهایت کالاها و مجوزها به کسانی برسند که بیشترین ارزش را برای آنها قائلاند. مزایدههای طیف رادیویی اولین آزمون بزرگ این روش بودند و موفقیت آنها باعث شد که این مدل پیچیده به یک میراث ماندگار در مدیریت منابع عمومی تبدیل شود، الگویی که همچنان در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
ارسال دیدگاه
    




 
                 
                 
                 
                 
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                             
                                            