حدیثِ نفس خوش‌رنگ‌و‌لعاب

دربارۀ فیلم «آدم‌فروش» ساختۀ محمود کلاری

حدیثِ نفس خوش‌رنگ‌و‌لعاب

مسعود میر روزنامه‌نگار

شاید حالا وقتی این‌ها را می‌نویسیم حتماً می‌گویند که شما می‌خواهید سینمای وطن را بی‌ارج کنید اما چقدر کج‌سلیقگی در مدیران دولتی و تهیه‌کنندۀ خصوصی جمع شده که حالا در دو هفتۀ آخر تابستان بالأخره قرار است سومین فیلم محمود‌خان کلاری را به سینماها بیاورند؟  در فجر چهل‌و‌دوم، فیلم آقای کلاری سیمرغ بهترین طراحی لباس، طراحی صحنه و البته فیلم‌برداری را دشت کرد. «تابستان همان‌سال» یا «آدم‌فروشِ» امسال، یک حدیث نفس خوش‌لعاب است که یک بازیگر کودک محشر، یک مادر‌بزرگ درجۀ یک و یک جوان‌اولِ حیرت‌انگیز دارد. به این‌ها اضافه کنید ده‌ها پلان دلنشین که جزئی از معجزات خاندان کلاری در رنگ و نور به شمار می‌آید تا با فیلم کیفور شوید. رایان سرلک با انبوه کارهایش را نمی‌توان دیگر بازیگر کودک و نوجوان محسوب کرد که برای خودش با‌تجربه شده و با بزرگان بسیاری کار کرده‌است و در نقش عطا هم عالی است. مهرو نونهالی چنان خاص و دلنشین است که حسرت کم‌بودن حضورش در سینما به دل‌مان است و علی شادمان که در انتخاب نقش‌های متفاوت و دشوار، استاد شده ‌است،  سه نقش طلایی فیلم هستند.  فیلم محمود کلاری را باید دید چون به معنای واقعی کلمه چشم‌نواز است. کارگردانی که یک عمر معجزه‌گر نور و تصویر بوده و حالا سکان دوربین را به فرزند سپرده، بی‌هیچ ‌تردید فیلمی خوش رنگ‌و‌لعاب ساخته ‌است. فیلم را ببینید و برای سرسلامتی محمودخان کلاری دعا کنید.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه