نقش والدین در روزهای بحران
داوود فتحی روانشناس کودک
حتی در میانه تهدیدات و یا حملات یک رژیم بیقاعده و کودککش نیز میتوان از بچهها محافظت کرد. در شرایط بحرانی، نقش والدین و مراقبین حیاتی است. آرامسازی روانی کودک نیاز به حضور آگاهانه بزرگترها دارد. ابتدا باید احساسات کودک را پذیرفت. کودکان در چنین وضعیتهایی ممکن است بترسند، گریه یا سکوت کنند. اجازه دهید احساسشان را بروز دهند. نباید آنها را سرزنش کرد یا نادیده گرفت. گفتن اینکه ترس و نگرانی طبیعی است به کودک آرامش میدهد. گام بعدی ایجاد حس امنیت است. حفظ روال روزانه هرچند محدود میتواند اثرگذار باشد. زمان خواب، غذا یا حتی قصه شبانه به کودک حس پیشبینیپذیری میدهد. در کنار آن، تماس بدنی مثل بغل کردن یا نشستن کنار کودک اثر آرامبخشی دارد. صحبت با کودک باید صادقانه و ساده باشد. بسته به سن او، باید میزان اطلاعات را تنظیم کرد. برای کودکان زیر هفت سال، واژههای ساده و اطمینانبخش کافی است و در نوجوانان باید امکان فکر کردن انتقادی و گفتگو درباره اخبار را فراهم کرد. دسترسی به اخبار و تصاویر خشن باید محدود شود. دیدن صحنههای خشونتبار میتواند آسیبزا باشد. اگر کودک درباره آنچه دیده یا شنیده سؤالی دارد، باید به آن پاسخ داد؛ نه اینکه نادیده گرفت. فراهم کردن فعالیتهای آرامشبخش نیز بسیار مهم است. نقاشی، ساختن کاردستی یا حتی بازیهای بدنی ساده در فضای محدود میتواند تخلیه هیجانی ایجاد کند. تمرینهایی مثل تنفس عمیق نیز به کودک کمک میکند. گفتن جملاتی چون «من مراقب تو هستم» یا «ما با هم هستیم» حس همراهی و حمایت را در او تقویت میکند. اگر کودک داغی دیده یا خبری تلخ شنیده باید با صداقت اما همراه با مهربانی با او صحبت کرد. تأکید بر ادامه زندگی و مراقبت متقابل در چنین شرایطی اهمیت زیادی دارد. فراموش نکنیم که آرامش والدین کلید آرامش کودک است. اگر خود والدین آشفتهاند باید راهی برای آرامسازی خود بیابند. گفتن اینکه الان ناراحتم ولی بعد صحبت میکنیم بهتر از سرکوب یا خشم است. در مواردی که کودک دچار اضطراب شدید کابوس یا گوشهگیری غیرعادی است حتماً باید از متخصص کمک گرفت. مراجعه به روانشناس یا مشاور نشانه ضعف نیست بلکه نشانه مسئولیتپذیری در برابر سلامت کودک است. در نهایت حتی در تاریکترین لحظات باید امید را زنده نگه داشت. گفتن اینکه این روزها میگذرد یا برنامهریزی برای یک فعالیت خوشایند پس از بحران مثل رفتن به پارک دیدن دوستان یا حتی سفر خیالی میتواند روزنهای از امید در دل کودک ایجاد کند. نقش ما در چنین لحظاتی فقط حفظ جان کودک نیست بلکه نگهداری از روان او نیز موضوع مهمی به شمار میرود. همانقدر که باید به پناهگاه فیزیکی توجه کرد، باید پناهگاهی عاطفی نیز فراهم آورد. کودک امروز تنها به کمک فوری نیاز ندارد بلکه به آیندهای روشن هم نیاز دارد. پس بیایید در کنار امنیت کشور، امنیت روانی فرزندان این سرزمین را نیز جدی بگیریم. دفاع از کودکی یعنی دفاع از آینده.