ورود اوبر به اقتصاد دادهها
در حالی که بسیاری هنوز اوبر را با جابهجایی مسافر یا تحویل غذا میشناسند، این شرکت quietly به عرصهای قدم گذاشته که آینده هوش مصنوعی در گرو آن است: بازار پرشتاب و کمتر شناختهشدهی «برچسبگذاری داده.»
برچسبگذاری داده یعنی آمادهسازی اطلاعات خام (مثل عکسها، صداها، ویدئوها و متنها) برای آموزش الگوریتمهای هوش مصنوعی. اگر بخواهیم ماشینها «ببینند»، «بشنوند» یا «بفهمند»، ابتدا باید میلیونها نمونه به آنها داده شود؛ آنهم به شکلی که انسانها از قبل آنها را طبقهبندی کرده باشند. به طور مثال این تصویر یک گربه است، این صدای خنده است، این جمله توهینآمیز است و...
در این بازار، یک شرکت به نام Scale AI پیشتاز بود. این شرکت آمریکایی تا همین چند هفته پیش با غولهایی مانند OpenAI و متا (فیسبوک سابق) همکاری میکرد. اما وقتی متا اعلام کرد ۴۹ درصد از سهام Scale AI را میخرد و مدیرعامل آن را به ریاست آزمایشگاه هوش مصنوعی خود میگمارد، موجی از نگرانی درباره «بیطرفی» این شرکت بهوجود آمد. چند مشتری مهم، از جمله گوگل، اعلام کردند که بهدنبال گزینههای تازهای هستند؛ تأمینکنندگانی که تحت سلطهی هیچ غول فناوری نباشند.
در همین خلأ، اوبر وارد میدان شد. این شرکت اواخر سال گذشته quietly واحدی به نام Uber AI Solutions را راهاندازی کرده که کارش دقیقاً همین است: ساخت زیرساخت برچسبگذاری داده برای شرکتهای دیگر. همانطور که اوبر زمانی با استفاده از رانندگان قراردادی، حملونقل را متحول کرد، حالا همان الگو را برای برچسبگذاری دادهها بهکار گرفته است؛ با هزاران نیروی کار دیجیتال که از خانه، برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی کار میکنند. اوبر مدعی است که میتواند سریعتر، ارزانتر و دقیقتر از رقبا کار را انجام دهد. آنها یک رابط نرمافزاری ساختهاند که شرکتها فقط کافی است نیازشان را به زبان ساده وارد کنند؛ بقیه را سیستم انجام میدهد: تخصیص وظایف، پایش کیفیت و تحویل نهایی.
در حال حاضر، این خدمات در بیش از ۳۰ کشور ارائه میشود. بهگفته مدیر واحد، تعداد نیروی کار «دیجیتال» فعال در پلتفرم، طی چند ماه دو برابر شده است. برخی از این افراد روزانه ۳ تا ۴ ساعت روی پروژهها کار میکنند و بسته به پیچیدگی وظایف، بین ۲۰ تا ۲۰۰ دلار در ساعت درآمد دارند. اما چرا این موضوع مهم است؟ آیندهی هوش مصنوعی، از خودروهای خودران گرفته تا چتباتهای اداری، به دادههای درست وابسته است و دادهی درست فقط وقتی معنا پیدا میکند که انسانی، با دانش و دقت، آن را برچسب زده باشد. این صنعت در ظاهر فنی است، اما در باطن، همانند صنایع کلاسیک، وابسته به نیروی کار، شرایط کار، و عدالت در دستمزد است.
ورود اوبر، شرکتی که سالها بهدلیل رفتار با رانندگانش درگیر انتقاد بوده، حالا سؤالهایی درباره وضعیت کارگران دیجیتال در این عرصه ایجاد کرده است. آیا اوبر در این بازار جدید، رفتار بهتری خواهد داشت؟ آیا مقرراتی برای حفاظت از حقوق هزاران «برچسبزن داده» وجود دارد؟ و آیا تمرکز این همه داده در دست چند شرکت، به تهدید تازهای برای حریم خصوصی و بیطرفی فناوری منجر نمیشود؟
در دنیای هوش مصنوعی، داده همان سوخت است. آنچه امروز میان شرکتها در جریان است، نبرد بر سر کنترل این سوخت است؛ نبردی که هرچند در سکوت، اما با تأثیراتی عمیق، آیندهی شغلی و فناورانهی ما را شکل میدهد.