سودمحوری به جای قیمتگذاری دستوری
افسانه شفیعی دانشیار مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
توسعه زنجیرههای ارزش، سالهاست که در محافل سیاستگذاری و بخش خصوصی ایران مورد توجه قرار دارد. افسانه شفیعی، دانشیار مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، تأکید میکند که این هدف، با وجود اهمیت بالای آن، بهسادگی محقق نمیشود و نیازمند پیششرطهای نهادی، ساختاری و اجرایی است. تجارب جهانی نشان میدهد ارتقای بهرهوری اقتصاد ملی فراتر از زنجیره تأمین فیزیکی بوده و به توسعه خدمات تخصصی وابسته است.
ساماندهی بازار خدمات متصل به صنعت، پیشنیاز کلیدی توسعه زنجیرههای ارزش به شمار میرود. خدماتی مانند طراحی، تحقیق و توسعه، بستهبندی، بازاریابی و برندینگ باید بهصورت منسجم و قابل دسترس در اختیار بنگاههای صنعتی قرار گیرند. این خدمات مکمل، توانمندسازی صنایع را تقویت میکنند، اما تحقق آنها مستلزم ایجاد بازاری ساختاریافته است که بنگاهها بتوانند با اطمینان و سهولت به آنها دسترسی پیدا کنند. چنین تغییری نباید اختیاری تلقی شود، بلکه باید به ضرورتی راهبردی تبدیل گردد تا صنایع خود را ملزم به حرکت در این مسیر بدانند. بدون این بستر، انگیزه لازم برای تحول در میان بنگاهها شکل نخواهد گرفت.
اصلاح نظام تنظیمگری اقتصاد، گام حیاتی بعدی است. در بخشهای زیرساختی مانند حملونقل، نبود استقلال و بیطرفی تنظیمگران، رقابت منصفانه را مختل کرده است. برای مثال، شرکتهایی مانند راهآهن که همزمان نقش اپراتور و تنظیمگر زیرساخت را ایفا میکنند، مانع کاهش هزینهها از طریق رقابت میشوند. با توجه به اینکه حملونقل بیش از ۳۰ درصد هزینههای تولید را تشکیل میدهد، تداوم این وضعیت، توسعه زنجیرههای ارزش را ناکارآمد و کند میکند. تنظیمگری مؤثر نیازمند نهادهای بیطرفی است که کارایی و رفاه اجتماعی را تضمین کنند؛ نه اینکه خود بخشی از چالش باشند.
قیمتگذاری دستوری که بر تعیین نرخهای خردهفروشی متمرکز است، با روندهای جهانی همخوانی ندارد و ناکارآمد تلقی میشود. کشورهای پیشرفته به جای کنترل مستقیم قیمتها، نظارت بر حاشیه سود و کارایی بنگاهها را در پیش گرفتهاند. ایران نیز باید این مدل را اتخاذ کند تا بنگاهها با حفظ انگیزه سودآوری، در چارچوبی مشخص رقابتپذیر باقی بمانند و منافع مصرفکنندگان حفظ شود. افزون بر این، توسعه زنجیرههای ارزش بدون سرمایه انسانی متخصص امکانپذیر نیست. تربیت نیروی کار ماهر در زمینههایی مانند تحلیل بازار، طراحی محصول، توسعه فناوری و مدیریت نوآوری، همراه با بازنگری در نظام آموزش فنی و حرفهای و تقویت ارتباط آن با نیازهای صنعت، برای همگامی با تحولات جهانی تولید و تجارت ضروری است. در شرایطی که فناوریهای نوین بهسرعت چشمانداز جهانی را تغییر میدهند، سرمایهگذاری در آموزش و مهارتافزایی، پایهای برای توسعه پایدار زنجیرههای ارزش خواهد بود.