صنعت تشنه کارگر ماهر است
در دهههای اخیر، مهارت و تربیت نیروی کار ماهر به یکی از اساسیترین شاخصها برای جذب نیروی کار در بازارهای جهانی تبدیل شده است. این موضوع بهویژه در شرایطی که اشتغال دغدغهای جدی برای قشر جوان محسوب میشود، اهمیت زیادی دارد. میلیونها نفر از گروههای مختلف اجتماعی بهخصوص دانشآموختگان، با چالشهای بزرگی در یافتن شغل مناسب روبهرو هستند. در این میان افراد ماهر، نسبت به دیگران شرایط بهتری برای اشتغال دارند و میتوانند به سرعت وارد بازار کار شوند.
آمارها نشان میدهد که درصد زیادی از افراد جویای کار فاقد مهارتهای کافی هستند. این در حالی است که کارفرمایان ترجیح میدهند بهجای جذب نیروی کار فاقد مهارت، افرادی را بهکار گیرند که بتوانند با بهرهوری بالا در سازمان فعالیت کنند. در دهههای اخیر، مهارتآموزی در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته به یکی از اولویتهای بالای سیاستگذاریها در بخشهای آموزش، اشتغال، تولید و اقتصاد تبدیل شده است. تربیت نیروی کار متخصص در این کشورها از ارکان اصلی بسیاری از تصمیمگیریها در حوزه کار و تولید به شمار میرود.
در شرایط امروز بازار کار، بسیاری از کشورهای جهان توجه ویژهای به تربیت نیروی کار ماهر دارند. این رویکرد آیندهنگر دولتها در کنار ایجاد هماهنگی و ارتباط میان دانشگاهها، صنایع و مراکز آموزش مهارت میتواند نقشی اساسی در پیشبرد اهداف اشتغال و توسعه اقتصادی ایفا کند. موضوع مهارتآموزی بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در اشتغال، در کنار سیاستهای اشتغال و برنامههای کلان اقتصادی قرار دارد. از جمله این عوامل میتوان به نقش مهم مهارتآموزی در برنامههای آموزشی دانشگاهها، ارتباط این مراکز با صنعت و سیاستهای کارآفرینی اشاره کرد. توجه به مهارت و توانمندی نیروی کار تحصیلکرده میتواند بهعنوان یک نقطه قوت برای دولت و بخش خصوصی، بهمنظور ساماندهی نیروی کار و افزایش بهرهوری در راستای توسعه تولید و اشتغال در کشور عمل کند.
بیش از همه ترکیب مهارت، دانش و تجربه در فرایند اشتغال اهمیت دارد. در کشورهای توسعهیافته، اشتغال موفق تنها بهواسطه تحصیلات دانشگاهی محقق نمیشود، بلکه برای دستیابی به شرایط مطلوب اشتغال، ضرورت دارد که آموزشهای عملی و تجربیات میدانی نیز در کنار دانش تئوری در کارگاهها و مراکز آموزشی برگزار شود. در غیر این صورت، روند افزایش بیکاری بهویژه در میان فارغالتحصیلان ادامه خواهد یافت.
تغییر نگاه سیاستگذاران و تصمیمسازان به مهارتمحوری در سیستم آموزشی، میتواند گامی اساسی برای حل این مشکل باشد. تجربیات کشورهای موفق نشان داده که ارتباط مؤثر میان دانشگاه، صنعت و مراکز آموزش مهارت موجب تشکیل یک بازار کار پویا و اشتغالزایی بیشتر میشود. این امر هم به کاهش بیکاری منجر خواهد شد و هم به رشد تولید و افزایش بهرهوری نیروی کار کمک میکند.
در نهایت، خروجی برنامهریزیهای درست برای تربیت نیروی کار ماهر، میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر کاهش بیکاری، بهبود رفاه عمومی و افزایش تولید در کشور داشته باشد. در فضای رقابتی امروز، کارجویانی که مهارتهای فنی و تخصصی خود را بهروز میکنند، شانس بیشتری برای اشتغال دارند. بنابراین، تنها از طریق نظاممند کردن فرایند مهارتآموزی است که میتوان به مقابله با چالشهای اشتغال و بهبود وضعیت بازار کار پرداخت و تحولاتی اساسی را در زمینه اشتغال و تولید رقم زد.