مدیرعامل فکا از زیرمجموعههای شستا در گفتوگو با آتیهنو مطرح کرد
قیمت دستوری شیر بلای جان دامداران
آمارهای هزینه - درآمد خانوار نشان میدهد که سهم مصرف شیر خانوار شهری از کل هزینههای خوراکی 2.5 درصد و از کل هزینههای خانوار حدود 0.7 درصد است. در این میان شرکتهای فعال در حوزه صنایع لبنی با مشکلات متعددی همچون تخصیص ارز، قیمتگذاری دستوری، تصمیمات خلقالساعه و غیره مواجهاند و در عین حال بار چالش بزرگی به نام کاهش سرانه مصرف را به دوش میکشند. برخی مسئولان تعاونیهای لبنی کشور، قیمت شیر را عاملی مهم و مؤثر در کاهش مصرف مردم دانسته و تأکید دارند که با افزایش قیمت لبنیات و کاهش قدرت خرید خانوار، سرانه مصرف این کالا به ۴۰ تا ۵۰ کیلوگرم رسیده است. حال آنکه در برنامه هفتم توسعه و در مدت پنج سال، پیشبینی شده که سرانه مصرف شیر به 90 کیلوگرم برسد. امروزه یکی از پيشرفته ترين صنايع غذايی در جهان، صنعت لبنیات است که با سرعت روزافزونی در حال توسعه بوده و صدها نوع محصول در قسمتهای مختلف صنایع لبنی توليد میشود. حتی در خود ایران در مقاطعی فعالان این عرصه سودآوری آن را قابل قیاس با صنعت پرسودی چون پتروشیمی دانستهاند، اما در مجموع شرایط به سمتی رفته که هم سهم شیر و فرآوردههای لبنی در سلامت جامعه جای سئوال دارد و هم اگر بخواهیم از بعد صنعتی در نظر بگیریم، فعالان این عرصه با شرایط ایدهآل فاصله دارند. درباره تولید شیر، چالشها و چشماندازهای پیش روی آن به گفتوگویی با دکتر نیما صادقی، مدیرعامل شرکت کشت و دامداری فکا پرداختهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
مهناز مهرداد روزنامه نگار
کمی درباره فعالیت و شرایط این روزهای شرکت توضیح میدهید؟
شرکت کشت و دامداری فکا که بهصورت سهامی عام فعالیت دارد از سال 1352 تأسیس شده و در حال حاضر 60 درصد سهام آن در اختیار شستا (شرکت سرمایهگذاری تأمیناجتماعی) قرار دارد. این مجموعه با در اختیار داشتن حدود 14 هزار رأس دام شیری که عمده آنها از نژادهای جرسی و هلشتاین هستند، بزرگترین مزرعه صنعتی نژاد جرسی محسوب میشود. در این قالب روزانه 285 تا 290 تن شیر تولید میکنیم که سرانه آن بهازای هر دام بهطور میانگین حدود 49.5 کیلوگرم است.
وجه تمایز این شرکت با سایر شرکتهای دامپروری چیست؟
در این سالها فعالیتهای متعددی در زمینه اصلاح نژاد دامها صورت گرفته و روی کیفیت ژنتیکی دامها دقت بسیاری شده است. به عبارت دیگر حدود چهار تا پنج دهه بر اصلاح نژادی تمرکز شده و این امر بر راندمان کاری ما تأثیر بسزایی داشته است. در کنار فعالیتهای دامپروری از اوایل دهه 90 یک مجموعه IVF نیز در دستور کار قرار گرفته که حدود 10 تا 15 درصد باروری مجموعه از این طریق صورت میگیرد. این شیوه کاملاً بومیسازی شده و شاید طی سالیان گذشته وابستگی ما به مواد خارجی حدود 50 تا 60 درصد کاهش یافته باشد. در واقع با این رویکرد امکانی ایجاد شده که میزان باروری دامها افزایش یابد. یک دام بهطور متوسط 2.5 تا 3 گوساله به دنیا خواهد آورد، اما با این شیوه میتوان از طریق لقاح مصنوعی (IVF) لقاح را در محیط آزمایشگاهی انجام داد و جنین را پس از مدتی نگهداری در شرایط آزمایشگاهی به دام مادر منتقل کرد. یکی از مزایای روش یادشده این است که میتوان از دامهای ضعیف مجموعه به این روش گوسالهای با نژاد و کیفیت خوب متولد کرد. مثلاً از طریق IVF میتوان جنین دارای نژاد جرسی را به یک گاو هلشتاین منتقل کرد. بهعبارت دیگر گویی ماجرای رحم اجارهای اینجا نیز رخ میدهد. با این تکنیک نژادی مانند جرسی که در ایران کمتر است، تکثیر شده و در شرایطی که نمونه خارجی این جنینها در دنیا با قیمت 500 تا دو هزار دلار به فروش میرسد، با هزینهای در حد 10 میلیون تومان تولید میشود. این مجموعه که یک دامداری دانشبنیان است با این رویکرد، سالانه بالغ بر هفت هزار تولد زنده از روشهای لقاح مصنوعی و طبیعی را انجام میدهد.
در شرایطی که کشور درگیر خشکسالی است برای تأمین علوفه این دامها در شهری مانند اصفهان که معضل خشکسالی در آن جدیتر از بسیاری استانهای دیگر است، با مشکل مواجه نمیشوید؟
خوشبختانه تأمین علوفه ما به استان وابسته نیست و حدود 30 تا 40 درصد آن از غلات وارداتی تأمین میشود. حدود 50 درصد دیگر هم مربوط به علوفهای مانند ذرت و یونجه است که در داخل کشور کشت میشود و آن را از استانهایی مانند خوزستان، کردستان، قزوین و غیره تهیه میکنیم. البته با توجه به معضل کمآبی مشکلاتی در روند توسعه ایجاد میشود، اما برخی نقاط استان هنوز به دلیل مجاورت با حوضههای آبریز شرایط بهتری دارند و برای توسعه به دنبال شناسایی این نقاط هستیم. در نهایت کمآبی توسعه را با دستاندازهایی مواجه کرده و هزینههای متعددی را به ما تحمیل میکند، چراکه همین حالا ایجاد یک مجموعه 3 هزار رأسی حدود یک و نیم همت سرمایه نیاز دارد. اگر این امکان وجود داشت که برای این تعداد دام همین مجموعه را توسعه میدادیم، قطعاً بازدهی به مراتب بالاتر میرفت.
فکا در تولید شیر کشور چه سهمی را به خود اختصاص داده است؟
در حال حاضر با تولید سالانه حدود 90 هزار تن شیر حدود 0.6 درصد از تولید شیر کشور را داریم، اما بهعنوان تنها دامداری دانشبنیان کشور به دنبال آن هستیم که نژاد گاو سیستانی که تنها گاو گوشتی بومی کشور است را اصلاح کرده و سهم خود را از سبد گوشت افزایش دهیم.
در سالهای گذشته به دنبال تغییرات تعرفهای، مصرف شیر با چالشهایی مواجه شده است. برای مدیریت این بخش چه راهکاری در نظر گرفتهاید؟
بهطور طبیعی در بازار مصرف بخش عمدهای از جریان، به قدرت خرید مردم بستگی دارد. در این میان نباید فرهنگسازی را هم نادیده گرفت. فرهنگسازی ذائقه و کیفیت محصولات لبنی موضوعی بسیار مهم است. اکنون در کشوری مانند فرانسه بیش از 900 مدل پنیر تولید میشود. حتی در برخی کشورها چنان فرهنگسازی شده که همبرگر را هم با شیر میخورند، اما در ایران ذائقه مردم به سمت انواع نوشابه و نوشیدنیهای غیرلبنی رفته است. نیاز جدی داریم که برای فرایند تحقیق و توسعه واحدهای لبنی و بازارسازی آنها مشوقهای متعددی در نظر گرفته شود تا شاهد تغییر رویکرد در این زمینه باشیم. در حال حاضر مگر ما چند مدل محصول لبنی داریم؟ به نظر میرسد لازم است کمی الگوی زندگی و تغذیه مردم تغییر کند و در این مسیر علاوه بر بحث اقتصاد باید به مباحث فرهنگی ماجرا نیز توجه شود.
فراوری شیر تولیدی شما چگونه انجام میشود؟
محصول تولیدی ما بهصورت 100 درصدی به شرکتهای لبنی عرضه میشود. در این شرکتها نیز بخشی از شیر صرف تولید شیرخشک و چربی و بخش عمدهای از آن بهصورت مواد لبنی برای مصرف مردم وارد بازار میشود. در این میان آنچه جذابیت ایجاد میکند بحث صادرات است، چراکه برای خرید چربی و شیرخشک مشتریان خارجی متعددی وجود دارند. نظر به قیمت تمامشده پایین این محصولات، صادرات آنها از نظر اقتصادی توجیهپذیر مینماید، اما لازم است در کنار تلاش برای پایداری چرخه صادرات روی مدیریت الگوی مصرف داخل نیز تمرکز صورت گیرد.
در نهایت حدود 70 درصد تولید شیر به مصرف بازمیگردد که از این میان حدود 12 تا 13 درصد از تولید ما نیز به یکی از شرکتهای زیرمجموعه تادیکو (شرکت سرمایهگذاری کشت و دام و صنایع لبنی تامـــین) منتقل میشود. به هر صورت تمرکز ما بر بحث تولید است و به مبحث فراوری ورود نمیکنیم.
در زمینه صادرات هم فعالیتی دارید؟
با توجه به اینکه برای صادرات شیر خام ممنوعیت وجود دارد و ما نیز در حوزه فراوری محصول اقدامی نداریم، در این زمینه صادرات خاصی از سوی ما صورت نمیگیرد.
یکی از معضلاتی که همواره اقتصاد کشور و بهتبع آن تولیدکنندگان شیر را تحتتأثیر قرار میدهد، بحث قیمتگذاری دستوری است. این رویکرد را چطور ارزیابی میکنید و چه اثری روی فعالیت شما دارد؟
حدود 85 درصد هزینههای یک دامداری به خوراک دام مربوط میشود که برای تأمین حدود 35 درصد این خوراک ما از ارز 28 هزار و 500 تومانی برخوردار میشویم اما بقیه هزینهها با ارز بازار آزاد است که این هزینهها شامل مواردی مانند دستمزد نیروی انسانی، مابقی خوراک دامها، انرژی و غیره میشود. اکنون حدود 65 درصد هزینههای خود را بدون هیچ سوبسید خاصی تأمین میکنیم، اما به هنگام فروش محصول نهایی باید تابع قیمتگذاری دستوری باشیم. این سیاست زمانی میتواند موفقیتآمیز باشد که سهم مواد اولیه ما از ارز و تسهیلات دولتی افزایش داشته باشد. الان این حمایتها تنها حدود 30 تا 40 درصد هزینههای ما را پوشش میدهد، اما قیمت محصول نهایی را دربر میگیرد.
به هزینههای انرژی اشاره کردید. ناترازیهای برق و گاز و کمبود آب تا چه حد تولید شما را تحتتأثیر قرار میدهد؟
برای جلوگیری از قطع برق مجبور شدیم سال گذشته پنج میلیارد تومان جهت خرید ژنراتور هزینه کنیم. برای آب هم خرید آب شیرینکن و افزایش حجم و تعداد منابع آب هزینههای سنگینی به ما تحمیل کرده است. علاوه بر آن خاموشیها موجب میشود تولید شرکتهای دیگر کاهش یابد و بر این اساس ما در تأمین برخی کالاهای مصرفی خود نیز با مشکل مواجه میشویم. بهطور مثال برای خوراک دام نیاز به جوش شیرین است که کارخانه تولیدکننده وابستگی شدید به برق دارد. کاهش تولید آنها به ما نیز ضربه میزند و شاهد کمیاب و گران شدن بسیاری محصولات هستیم.
نوسانات نرخ ارز چه تبعاتی برای شما داشته است؟
هزینه خوراک در سال گذشته شاید حدود 10 درصد افزایش داشت که در قیاس با سال قبل از آن به نسبت بهتر بود. مشکلی که پیش آمد بحث قیمت مصوب شیر بود. بهطور معمول و مرسوم باید قیمت شیر هر ساله حوالی اردیبهشتماه اعلام شود، اما سال گذشته این روند تا مهرماه به طول انجامید و همین امر تأثیر بسیاری روی حسابهای مالی شرکتها داشت. در حالیکه اگر این تغییرات تعرفهای در زمان مقرر خودش رخ میداد ما میتوانستیم سال مالی بهتری را پشت سر بگذاریم. در سال جاری نیز هنوز این عدد و رقمها اعلام نشده که در صورت تسریع تصمیمگیری در این حوزه بیشک شاهد اتفاقات بهتری خواهیم بود. هزینههای ما دائماً در حال افزایش است. برخی مواد اولیه که سال گذشته با قیمت 90 تومان خریداری میکردیم اکنون به 160 هزار تومان رسیده و ما فقط روزانه سه تن از این محصول نیاز داریم. تنها همین یک قلم حدود دو هزار تومان روی قیمت تمامشده هر کیلو شیر اثر میگذارد و همچنان مشخص نیست قیمت مصوب شیر چه زمانی اعلام و ابلاغ شود.
ما برای صادرات هم آمادگی داریم، چراکه دامهای ما جزو نژادهای تراز اول دنیا محسوب میشوند. البته پیگیری این رویه منوط به صدور مجوزهای لازم است. در این صورت حتی با وجود اینکه مجموعه ما در استان اصفهان قرار دارد و به نوعی در مرکز ایران واقع شده، مجموعههای همکاری داریم که در آذربایجان فعالیت دارند و از طریق آنها بهراحتی میتوان بحث صادرات را دنبال کرد.