ورزش کارگری در تنگنای قوانین
با فعالیت بیش از 24 میلیون کارگر در اقتصاد ایران، تضمین سلامت جسمی و روانی آنها از طریق برنامههای ورزشی کارگری به یک ضرورت ملی تبدیل شده است. قوانین ناکارآمد، کمبود زیرساختها و منابع مالی محدود، توسعه این حوزه را با موانع جدی مواجه کرده است. در همین زمینه احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر لزوم اصلاحات فوری تأکید کرد و گفت: «با حمایت قانونی و همکاری کارفرمایان، میتوانیم ورزش کارگری را گسترش دهیم تا محیطهای کاری متحول شوند و بهرهوری ملی افزایش یابد.» این گزارش چالشهای پیش رو و راهکارهای لازم برای تقویت ورزش کارگری را بررسی میکند.
آخرین دادههای مرکز آمار ایران در زمستان 1403 نشان میدهد که از 26 میلیون فرد فعال اقتصادی، بیش از 24 میلیون نفر شاغلند و کارگران بخش قابلتوجهی از این جمعیت را تشکیل میدهند. سلامت و نشاط این نیروی عظیم برای حفظ بهرهوری ملی حیاتی است، اما موانع ساختاری مانند قوانین ناکافی و کمبود امکانات ورزشی، توسعه ورزش کارگری را کند کرده است. غلبه بر این چالشها نیازمند همکاری هماهنگ دولت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، کارفرمایان بخش خصوصی و خود کارگران است تا سلامت نیروی کار تقویت و اقتصاد کشور از مزایای آن بهرهمند شود.
نقش بازیگران ورزش کارگری
دولت، وزارت کار، کارفرمایان و کارگران، هر یک در توسعه ورزش کارگری نقش کلیدی دارند. دولت بهعنوان سیاستگذار کلان وظیفه تدوین سیاستهای جامع، نظارت بر اجرا، تأمین منابع مالی و ایجاد چارچوبهای قانونی را بر عهده دارد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بهعنوان متولی اصلی، برنامهریزی برای گسترش امکانات ورزشی، سازماندهی مسابقات استانی و کشوری و اجرای سیاستهای سلامتمحور را دنبال میکند. کارفرمایان بخش خصوصی با ساخت و تجهیز مجموعههای ورزشی در کارخانجات، به اجرای قانون کمک میکنند. در نهایت کارگران بهعنوان بهرهبرداران اصلی، از این امکانات برای بهبود سلامت و افزایش بهرهوری خود استفاده میکنند.
قانون کار و ورزش
قانون کار چارچوبی برای حمایت از ورزش کارگری ارائه میدهد. ماده 154 این قانون، کارفرمایان را موظف میکند تا با همکاری وزارتخانههای کار و ورزش و جوانان، مکانهای ورزشی مناسب را برای کارگران در رشتههای مختلف ایجاد کنند. این ماده بر نقش محوری کارفرمایان در ارتقای سلامت جسمی و روانی نیروی کار تأکید دارد. تبصره این ماده نیز مقرر میدارد که آییننامههای اجرایی شامل ضوابط ایجاد امکانات، ساعات تمرین و مشارکت در مسابقات، توسط وزارتخانههای کار و ورزش تدوین شود و به تصویب هیئت وزیران برسد. احمد میدری پیشتر تأکید کرده بود که ماده 154 بر سازماندهی ورزش در کارگاههای با بیش از 150 کارگر تمرکز دارد و اجرای آن نیازمند حمایت قانونی و همکاری گسترده است.
خلأهای قانونی موجود
با وجود چارچوب قانونی، کاستیهای اجرایی مانع پیشرفت ورزش کارگری است. نبود الزامات مشخص برای کارگاهها، فقدان منابع مالی اختصاصی و کمبود قوانین بالادستی حمایتی، از موانع اصلی هستند. بسیاری از کارگاهها تکالیف روشنی در این زمینه ندارند و عدم نظارت مؤثر، اجرای ماده 154 را تضعیف کرده است. اصلاح قانون کار برای تعیین تعهدات دقیقتر و ایجاد سازوکارهای تأمین مالی پایدار، ضروری است. بدون این اصلاحات، برنامههای ورزشی کارگری در معرض شکنندگی باقی خواهند ماند.
اهمیت سیاستهای توسعهای
سیاستهای توسعهمحور برای ورزش کارگری از اولویتهای ملی است. کارگران سالمتر، بهرهوری بیشتری دارند، نشاط محیط کار را تقویت و به رشد اقتصادی کشور کمک میکنند. تدوین و اجرای آییننامههای ماده 154 میتواند کارفرمایان را به سرمایهگذاری در امکانات ورزشی ترغیب کند. این سرمایهگذاری نهتنها سلامت کارگران را بهبود میبخشد، بلکه ظرفیتهای نهفته ورزش کارگری را آزاد کرده و به نفع اقتصاد ملی عمل میکند. توجه به ورزش، همچنین هزینههای درمانی را کاهش داده و ضامن پایداری نیروی کار است.
تشویق کارفرمایان خصوصی
کارفرمایان بخش خصوصی در عملیاتی کردن برنامههای ورزشی نقش حیاتی دارند. همکاری با وزارت کار برای ایجاد و نگهداری مجموعههای ورزشی در کارخانجات، نهتنها به اجرای ماده 154 کمک میکند، بلکه روحیه و کارایی کارگران را ارتقا میدهد. وزارت کار میتواند با ارائه مشوقهایی مانند معافیتهای مالیاتی، یارانههای زیرساختی یا تسهیلات بانکی، مشارکت کارفرمایان را تسریع کند. دستورالعملهای شفاف و حمایتهای مالی، موانع اجرایی را کاهش داده و سرمایهگذاری در ورزش کارگری را جذابتر میکند.
رفع کاستیهای قانونی
چارچوب قانونی کنونی برای ورزش کارگری ناقص است. ماده 154 اگرچه پایهای فراهم میکند، اما به دلیل نبود آییننامههای اجرایی دقیق و نظارت ضعیف، کارایی محدودی دارد. اصلاح قانون کار برای تعیین تکالیف مشخصتر برای کارگاهها، همراه با ایجاد منابع مالی پایدار ضروری است. تخصیص بودجه دولتی، مشارکت کارفرمایان یا ایجاد صندوقهای اختصاصی میتواند این خلأ را پر کند. بدون این اصلاحات، توسعه ورزش کارگری از موانع ساختاری رنج میبرد.
مسیر اصلاح و پیشرفت
توسعه ورزش کارگری نیازمند رویکردی چندوجهی است. دولت باید اصلاحات قانونی را برای تقویت تعهدات کارفرمایان و تأمین منابع مالی در اولویت قرار دهد. وزارت کار باید نقش هماهنگکننده خود را گسترش دهد و برنامههای ورزشی را با دقت اجرا کند. کارفرمایان با مشوقهای مالی و قانونی به مشارکت ترغیب شوند و کارگران از طریق دسترسی آسان و آگاهیرسانی، فعالانه درگیر شوند. این اقدامات، ورزش کارگری را به ستونی برای سلامت و بهرهوری نیروی کار تبدیل میکند.
ضرورت اقدام فوری
برای 24 میلیون کارگر ایران، فرصت برای تحول در ورزش کارگری محدود است. بدون اصلاح سریع قوانین، تقویت زیرساختها و تأمین منابع مالی، پتانسیل این حوزه بلااستفاده خواهد ماند. فراخوان میدری برای همکاری، فوریت این مأموریت را نشان میدهد. با همافزایی دولت، وزارت کار، کارفرمایان و کارگران، ایران میتواند اکوسیستم ورزشی قدرتمندی برای نیروی کار خود ایجاد کند. مسیر پیش رو پرچالش است، اما پاداش آن یعنی نیروی کاری سالمتر، پویاتر و مولدتر، ارزش هرگونه تلاش را دارد.