راهکارهای مؤثر برای کاهش نابرابری و دستیابی به رفاه همگانی
توسعه اجتماعی، مفهومی است که از دهههای 1950 و 1960 میلادی مطرح شد و در ابتدا تنها به رشد اقتصادی محدود میشد. تجربیات جهانی در کشورهای در حال توسعه نشان داد رشد اقتصادی بهتنهایی نمیتواند به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر شود. این تحول باعث شد که مفهوم توسعه اجتماعی دگرگون شود و بهعنوان فرایندی چندجانبه در نظر گرفته شود که علاوه بر ابعاد اقتصادی، ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و رفاهی را نیز دربر میگیرد.
در ابتدا، توسعه با معیارهایی چون رشد تولید ناخالص ملی (GDP) تعریف میشد و افزایش آن معیاری برای سنجش رفاه و بهبود زندگی مردم بود. این تفکر در بسیاری از کشورهای جهان سوم بهویژه پس از استعمار پذیرفته شد، اما تجربیات کشورها نشان داد که این مدل بهتنهایی قادر به ایجاد تغییرات اساسی در وضعیت مردم نیست. با گذشت زمان، رویکردی جدید در تعریف توسعه اجتماعی مطرح شد که از صرف رشد اقتصادی فراتر میرفت. در این نگرش جدید، توسعه اجتماعی باید ابعاد اجتماعی، فرهنگی، رفاهی و سیاسی را در بر گیرد و هدف آن بهبود کیفیت زندگی در تمامی سطوح جامعه و رفع نیازهای اساسی مردم باشد.
رویکردی جدید به توسعه
با برگزاری نشستهای بینالمللی نظیر نشست توسعه اجتماعی در کپنهاگ در سال 1995، مفهوم توسعه اجتماعی بهطور گستردهتری پذیرفته شد. در این اجلاسها کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، بر اهمیت توجه به ابعاد غیراقتصادی توسعه تأکید کردند. این نشستها و اهداف توسعه هزاره، بهویژه بر توجه به فقر، کاهش نابرابری و بهبود شرایط زندگی مردم در کشورهای در حال توسعه دست گذاشت. از اینرو، توسعه اجتماعی دیگر تنها به معنای رشد تولید ناخالص ملی نبود، بلکه به مفهوم دستیابی به رفاه اجتماعی برای همه اقشار جامعه با ایجاد فرصتهای برابر تبدیل شد.
رویکرد سازمان ملل متحد
سازمان ملل متحد در تعریف توسعه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که این فرایند باید بهبود ظرفیتهای اجتماعی، نهادها و سیاستها را شامل شود. هدف آن نیز افزایش سطح زندگی مردم از طریق توزیع عادلانه منابع، درآمد، و فرصتهاست. توسعه اجتماعی بهطور کلی شامل دو جنبه است: اول، توسعه ظرفیت مردم برای رسیدن به رفاه و دوم، تحول نهادهای اجتماعی بهگونهای که نیازهای اساسی مردم در تمامی سطوح تأمین شود.
در این راستا، توسعه اجتماعی بهعنوان فرایندی در نظر گرفته میشود که همزمان به تقویت نهادهای اجتماعی و بهبود ظرفیتهای انسانی در راستای ارتقای کیفیت زندگی و پاسخ به نیازهای بشری در سطح جامعه میپردازد.
شاخصهای کلیدی
برای اندازهگیری و ارزیابی موفقیت در توسعه اجتماعی، شاخصهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند که مهمترین آنها عبارتند از:
- دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشت: یکی از مهمترین شاخصها برای سنجش توسعه اجتماعی، میزان دسترسی مردم به خدمات اساسی مانند آموزش و بهداشت است. این خدمات نقشی حیاتی در ارتقای کیفیت زندگی دارند.
- برابری و عدالت اجتماعی: فراهم کردن فرصتهای برابر برای همه اقشار جامعه و بدون توجه به قومیت، مذهب یا جنسیت از اهداف اصلی توسعه اجتماعی است.
- اشتغال و فرصتهای شغلی: دسترسی به فرصتهای شغلی مناسب و تأمین امنیت شغلی، از شاخصهای مهم توسعه اجتماعی به شمار میآید.
- کاهش فقر و گرسنگی: یکی دیگر از ارکان اصلی توسعه اجتماعی، کاهش فقر و گرسنگی و تأمین حداقلهای زندگی برای همه اقشار جامعه است.
- توانمندسازی اقشار مختلف: توسعه اجتماعی باید به تقویت و توانمندسازی گروههای مختلف اجتماعی، بهویژه زنان و اقلیتها بپردازد.
توسعه اجتماعی در ایران
در ایران، توسعه اجتماعی با چالشهای خاص خود مواجه است. یکی از بزرگترین چالشها، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی است که در بسیاری از مناطق کشور وجود دارد. این نابرابریها بهویژه در دسترسی به خدمات آموزشی، بهداشتی و فرصتهای شغلی خود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، بسیاری از پروژههای توسعه اجتماعی در ایران هنوز بهصورت سطحی و بدون مشارکت گسترده مردم اجرا میشوند. این در حالی است که در رویکرد جدید توسعه اجتماعی، مشارکت فعال مردم در فرایندهای تصمیمسازی، اجرا و ارزیابی بسیار حائز اهمیت است. بدون این مشارکت، موفقیت پروژههای اجتماعی در سطح گسترده بهسختی امکانپذیر خواهد بود. برای دستیابی به اهداف توسعه اجتماعی در ایران، ضروری است که رویکردهای زیر بهطور جدی مورد توجه قرار گیرند:
1. مشارکت فعال مردم: برای موفقیت پروژههای توسعه اجتماعی، باید از ظرفیتهای مردمی و اجتماعی بهرهبرداری کرد. مردم باید در تصمیمسازیها و اجرای پروژهها مشارکت داشته باشند.
2. تقویت نهادهای مدنی: نهادهای مدنی باید تقویت شوند تا بتوانند در فرایندهای اجتماعی و توسعهای نقش فعالتری ایفا کنند.
3. ارتقای آموزش و بهداشت: تأمین دسترسی برابر به خدمات آموزشی و بهداشتی باید از اولویتهای دولت باشد تا امکان پیشرفت و ارتقای سطح زندگی برای تمامی اقشار جامعه فراهم شود.
4. کاهش نابرابریهای اجتماعی: توجه ویژه به کاهش نابرابریها و ایجاد فرصتهای برابر برای همه اقشار جامعه میتواند گام مهمی در راستای تحقق توسعه اجتماعی باشد.