printlogo


اروپا میان واشنگتن و پکن


در حالی ‌که جهان با تداوم نااطمینانی‌های ژئوپلیتیکی، بازتنظیم زنجیره‌های تأمین و رشد سیاست‌های حمایت‌گرایانه روبه‌رو است، چین تلاش می‌کند با بهره‌گیری از فرصت‌های ناشی از افول نسبی رهبری اقتصادی آمریکا، جایگاه خود را به‌عنوان شریکی مطمئن و بازیگری مسئول در اقتصاد جهانی بازتعریف کند.
نشست سالانه «فوروم توسعه چین» که در مارس ۲۰۲۵ در پکن برگزار شد، صحنه‌ای نمادین برای این تلاش بود؛ جایی که بیش از ۸۰ مدیر ارشد از شرکت‌های چندملیتی غربی از جمله اپل، بی‌ام‌و، زیمنس و مرسدس حضور یافتند و در فضایی مملو از نشانه‌های دیپلماسی نرم چینی، پای سخنان نخست‌وزیر لی چیانگ نشستند.
لی، در سخنان خود از رشد اقتصادی چین، گشایش بازارها و همکاری جهانی دفاع کرد، اما به مشکلات ساختاری اقتصاد کشورش از جمله رکود بازار مسکن، بیکاری بالا و کاهش مصرف داخلی اشاره‌ای نکرد.
در عوض، با پرهیز هوشمندانه از نام بردن مستقیم از آمریکا، سیاست‌های حمایت‌گرایانه و یک‌جانبه‌گرایی را به چالش کشید. همین لحن غیرمستقیم و نمادگرایی محتاطانه، به‌ویژه در فضای پساترامپ، برای برخی از شرکت‌های غربی حامل پیام روشنی بود و آن اینکه چین می‌خواهد در غیاب یک رهبری باثبات از سوی آمریکا، خود را شریک قابل‌اتکاتری نشان دهد.
نکته‌ مهم در فوروم امسال، افزایش وزن اروپا در ترکیب مهمانان و سخنرانان بود. برای نخستین بار قرار است رئیس‌جمهور چین، شی جین‌پینگ، نه‌تنها با مدیران آمریکایی بلکه با مدیران اروپایی نیز دیدار کند. این تغییر رویکرد تصادفی نیست. بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به قدرت و سایه‌ سیاست‌های غیرقابل‌پیش‌بینی او، به چین فرصتی داده تا جای خود را در فضای راهبردی اروپا باز کند. اسکات کندی، تحلیلگر آمریکایی، با اشاره به همین موضوع می‌گوید: «متغیر تعیین‌کننده برای شرکت‌های بین‌المللی نه چین، بلکه آمریکاست و رفتار ترامپ ممکن است آن‌ها را به سمت چین سوق دهد.»
با این‌همه، پیوند اقتصادی با چین برای اروپا ساده نیست. روابط نزدیک پکن با مسکو، پرونده‌های باز حقوق بشری در سین‌کیانگ و تبت و نظام یارانه‌ای دولت چین که باعث ایجاد ظرفیت‌های مازاد و اخلال در رقابت می‌شود، همچنان از نگرانی‌های کلیدی اروپاست.
اتحادیه اروپا اخیراً تعرفه‌هایی جبرانی علیه خودروهای الکتریکی چینی وضع کرده است. البته این اقدام در میان مدیران خودروسازان آلمانی با بدبینی روبه‌رو شده و نگرانی‌هایی درباره اقدامات تلافی‌جویانه پکن ایجاد کرده است.
در این میان، مدیران صنعتی اروپایی با واقع‌گرایی خاصی به مسئله نگاه می‌کنند. از یک‌سو می‌دانند که بدون حضور در بازار چین نمی‌توانند سهم جهانی خود را حفظ کنند و از سوی دیگر نگران هزینه‌های سیاسی این حضور هستند. چین نیز به این واقع‌گرایی امیدوار است. اگر پکن می‌خواهد از فضای جهانی بی‌ثباتی به نفع خود بهره ببرد، ناگزیر است به برخی انتظارات پاسخ دهد؛ از شفاف‌سازی قواعد سرمایه‌گذاری گرفته تا اصلاح رقابت‌پذیری بازار و کاهش تنش‌های ژئوپلیتیکی.
در نهایت، آنچه امروز در پکن میان شکوفه‌های بهاری و سخنرانی‌های رسمی جریان دارد، چیزی بیش از یک مناسبت تشریفاتی است. چین در حال آزمون یک مسیر استراتژیک است؛ مسیری که تنها در صورت تغییرات ملموس در درون و تعاملات مسئولانه در بیرون، می‌تواند به جایگزینی پایدار برای خلأ رهبری جهانی آمریکا تبدیل شود.