قانون کاربردی و دهتایی در مدیریت
پرتو جغتایی روزنامه نگار
بهعنوان یک مدیر یا کارآفرین پرمشغله، شما هر روز باید مجموعهای از تصمیمات را اتخاذ کنید. برخی از این تصمیمات کوچک هستند، مانند انتخاب ناهار یا مبلمان دفتر، در مقابل برخی دیگر از این تصمیمات تأثیرات عمیق و بلندمدتی دارند، مانند تغییر استراتژی کسبوکار یا استفاده از فرصتهای جدید. در چنین فضای پرتصمیمی هر کسی میتواند احساس استرس کند. در اینجا قانون ۱۰-۱۰-۱۰ به کمک شما میآید. این قانون چارچوبی ساده و شفاف برای درک عواقب و اثرات تصمیمات مدیریتی است.
قانون ۱۰-۱۰-۱۰ یک چارچوب تصمیمگیری ساده اما قدرتمند است که توسط پروفسور سوزی ولچ (Suzy Welch) از دانشگاه کسبوکار نیویورک معرفی شده است. این قانون به شما کمک میکند تا تصمیمات خود را از سه دیدگاه زمانی متفاوت ارزیابی کنید؛ کوتاهمدت (۱۰ دقیقه)، میانمدت (۱۰ ماه) و بلندمدت (۱۰ سال). هدف اصلی آن، فراهم کردن وضوح و تعادل بین احساسات فوری و تأثیرات بلندمدت تصمیمات شماست. قانون ۱۰-۱۰-۱۰ تشویقتان میکند تا پیامدهای تصمیمات خود را در سه بازه زمانی متفاوت ارزیابی کنید. اولی در ۱۰ دقیقه تا بدانید در لحظه یا کوتاهمدت، نسبت به این تصمیم چه احساسی دارید؟ ۱۰ ماه درباره این است که در میانمدت، تأثیر این تصمیم چه خواهد بود؟ بازه زمانی سوم ۱۰ سال است تا مشاهده کنید در بلندمدت، این تصمیم چگونه زندگی، کسبوکار یا روابط را تغییر خواهد داد؟ این چارچوب شما را وادار میکند تا از جهتهای مختلف به تصمیمات خود نگاه کنید. در این مدل هم احساسات کوتاهمدت و هم ارزشهای بلندمدت در نظر گرفته میشود. در گام بعد تصمیماتی اتخاذ میشود که با اهداف و اولویتهای شما همراستاست.
مرحله به مرحله پیش بروید
ابتدا تصمیمی که باید بگیرید را شفاف مشخص کنید. هرچه تصمیم دقیقتر باشد، استفاده از این چارچوب آسانتر خواهد بود. برای مثال بپرسید: آیا باید یک خط تولید جدید راهاندازی کنم، آن هم در حالی که تیم من حسابی مشغول است؟ از خود بپرسید این تصمیم در لحظه – یعنی در فاصله ده دقیقه چه تأثیری بر من خواهد گذاشت؟ احساسات، سطح استرس و پاداشها یا چالشهای فوری را در نظر بگیرید. مثلاً راهاندازی یک محصول جدید ممکن است در کوتاهمدت باعث ایجاد هرجومرج شود اما میتواند هیجان و انگیزهای جدید ایجاد کند. سپس به این فکر کنید که این تصمیم در ۱۰ ماه آینده چه پیامدی خواهد داشت؟ در این مرحله باید نتایج میانمدت از جمله خطرات و مزایای احتمالی را ارزیابی کنید. اگر اکنون یک استراتژی جدید را پیادهسازی کنید، آیا در ۱۰ ماه آینده میتواند به یک جریان درآمدی قابلتوجه تبدیل شود یا ممکن است هنوز با مشکلاتی در جذب مشتریان مواجه باشد و انرژی و منابع غیرضروری را مصرف کند؟ در نهایت، از خود بپرسید که این تصمیم چگونه در ۱۰ سال آینده بر زندگی، حرفه یا کسبوکار من تأثیر خواهد گذاشت؟ این دیدگاه بلندمدت تضمین میکند که انتخابهای شما با تعهدات و ارزشهای اصلی شما همراستا باشند. به عبارت دیگر، تصمیمات شما باید با ارزشهای بنیادی و چشمانداز بلندمدتی که دارید هماهنگ باشند. اگر تصمیم شما موفق باشد، ممکن است شرکت شما بهعنوان مدیر بازار شناخته شود. با این همه اگر شکست بخورید امکان دارد به ضرر مالی، کوچک شدن شرکت یا حتی ورشکستگی منجر شود. قانون ۱۰-۱۰-۱۰ شما را مجبور میکند تا هم واکنشهای احساسی و هم پیامدهای منطقی یک تصمیم را در نظر بگیرید. به همین دلیل چیزهایی که معمولاً نادیده گرفته میشوند را در نظر میگیرید. از آنجا که مدیران و کارآفرینان اغلب تحت فشار برای تصمیمگیری سریع هستند، این چارچوب آنها را تشویق میکند تا فراتر از فشارهای لحظهای تصمیم بگیرند.
شیوه به کارگیری و ارزیابی
دفعه بعد که با یک تصمیم سخت مواجه شدید، قانون ۱۰-۱۰-۱۰ را امتحان کنید. این قانون نهتنها به شما کمک میکند تصمیمات هوشمندانهتری بگیرید، بلکه ممکن است آرامش ذهن و اعتماد به نفسی به شما بدهد که میدانید تمامی جوانب را در نظر گرفتهاید. این رویکرد میتواند به بهبود کیفیت تصمیمات شما و افزایش اثربخشی مدیریت شما منجر شود. فرض کنید در فکر باز کردن یک شعبه جدید برای کسبوکار خود هستید. با استفاده از قانون ۱۰-۱۰-۱۰، میتوانید تصمیمتان را ارزیابی کنید. در 10 دقیقه احساس هیجان و نگرانی از این تصمیم چیست؟ در 10 ماه آیا شعبه جدید توانسته است مشتریان بیشتری جذب کند و سودآوری کسبوکار را افزایش دهد و در 10 سال آیا این شعبه به توسعه پایدار کسبوکار کمک کرده و موقعیت شما را در بازار تثبیت کرده است؟
مدیران باهوش و استفاده از قانون 10-10-10
مدیران با هوش هیجانی بالا از طریق ترکیب این قانون با تواناییهای خود، تصمیماتی میگیرند که هم منطقی و مؤثر هستند و هم با ارزشها و اهداف بلندمدت آنها همسویی دارند. چنین مدیرانی درک میکنند که تصمیمات تحتتأثیر احساسات لحظهای مانند استرس یا هیجان میتوانند نادرست باشند. این افراد هنگام استفاده از قانون ۱۰-۱۰-۱۰، از خود میپرسند که این تصمیم در ۱۰ دقیقه آینده چه احساسی در آنها ایجاد میکند؟ آیا این احساسات بر قضاوتشان تأثیر میگذارد؟ این به مدیران سازمان یاری میرساند تا از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی جلوگیری کنند. آنها به خوبی میدانند که تصمیمات امروز، تأثیرات قابلتوجهی در آینده خواهد داشت. بنابراین با بررسی تأثیرات دهماهه، میتوانند پیامدهای احتمالی تصمیم خود را در میانمدت پیشبینی و برای آن برنامهریزی کنند. همچنین از مشکلات احتمالی جلوگیری کنند و فرصتها را غنیمت بدانند. مدیران با هوش هیجانی بالا به ارزشها و اهداف بلندمدت خود اهمیت زیادی میدهند. با بررسی تأثیرات دهساله، آنها اطمینان حاصل میکنند که تصمیماتشان با این ارزشها همسو و در دستیابی به اهدافشان مؤثر است. این رویکرد باعث میشود تا از تصمیماتی که شاید در کوتاهمدت جذاب به نظر برسند اما در بلندمدت مضر باشند، اجتناب کنند. مدیران با هوش هیجانی تأثیر تصمیمات خود را بر دیگران نیز در نظر میگیرند. آنها با استفاده از قانون ۱۰-۱۰-۱۰، از خود میپرسند که این تصمیم چگونه بر کارکنان، مشتریان، سهامداران و سایر ذینفعان تأثیر میگذارد. این همدلی به آنها کمک میکند تا تصمیماتی بگیرند که نهتنها برای سازمان، بلکه برای همه ذینفعان مفید باشد.