بیمههای توافقی و توسعه چتر بیمهای
نرگس اکبرپور روشن عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
با توجه به جمعیت حدود 30 درصدی جامعه که از مزایای پوششی بیمههای اجتماعی بهرهمند نیستند، بیمههای توافقی رویکرد و سازوکاری مناسب برای گسترش بیمههای اجتماعی محسوب میشوند. از آنجا که منطق بیمههای اجتماعی بر پایه اشتغال بنا شده، در راستای توسعه پوشش بیمهای جامعه، ابتدا پوشش کامل شاغلان باید مورد توجه قرار گیرد. در این صورت افراد تبعی شاغل دارای بیمه نیز از مزایای این پوشش نظیر خدمات بیمه و درمان بهرهمند خواهند شد.
یکی از چالشهای اساسی در مسیر گسترش چتر بیمههای اجتماعی برای تمامی گروههای شاغل، در ارتباط با مشاغل بدون رابطه مزدبگیری است؛ زیرا جمعیت ۳۰ درصدی شاغلان بدون پوشش بیمهای از این دسته محسوب میشوند. با توجه به پوشش بیمهای بیش از ۹۰ درصد شاغلان مزدبگیر، این رقم درباره شاغلان غیرمزدی نزدیک به ۵۰ درصد است. یعنی در صورت حداکثری شدن پوشش بیمههای اجتماعی برای افراد شاغل، باید برای پوشش این گروهها اقدامی اساسی در دستور کار باشد. سازمان تأمیناجتماعی بهواسطه ظرفیتها و زیرساختهای موجود، قابلیت پوشش بیمهای شاغلان غیرمزدی را دارد. در این راستا، طرحهای مربوط به بیمههای خاص شامل بافندگان، رانندگان، کارگران ساختمانی، باربران، خادمان مساجد و کارفرمایان صنفی و حِرف و مشاغل آزاد و بیمههای توافقی از طرف تأمیناجتماعی در دورههای مختلف طراحی و اجرا شده است. با توجه به عدم آیندهنگری برخی شاغلان، نبود تسلط کافی به قوانین و دستورالعملهای بیمهای و همچنین مزایای بیمهشدن و متفاوتبودن ماهیت و نوع مشاغل غیرمزدی، همچنان تعدادی از شاغلان بدون کارفرما، تحت پوشش بیمههای اجتماعی قرار ندارند. یکی از رویکردهای سازمان تأمیناجتماعی برای رفع خلأ بیمهای مشاغل غیرمزدی، استفاده از ظرفیت بیمههای توافقی است که از طریق ساماندهی گروههای مشاغل با مشارکت نهادها به سادهسازی روند شناسایی و بیمه افراد کمک میکند. بیش از ۶۵ درصد پوشش سازمان تأمیناجتماعی مربوط به بیمههای اجباری و مشاغل مزدبگیری است که بر اساس بند الف ماده ۴ قانون تأمیناجتماعی با پرداخت حقبیمه توسط کارفرما بیمه میشوند. در این نوع پوشش، بیمهشدگان بدون اینکه رابطۀ مزدبگیری با کارفرما داشته باشند، بر اساس توافق سازمان با دیگر سازمانها، تحت پوشش مقررات تأمیناجتماعی قرار میگیرند.در این رویکرد، متقاضیان از سوی دستگاهها به تأمیناجتماعی معرفی و مسئولیت شناسایی متقاضیان واجد شرایط با این نهادهای مرتبط خواهد بود. تاکنون ۳۲ گروه از گروههای اجتماعی از این طریق تحت پوشش قرار گرفته و بیش از 150 هزار نفر از بیمهشدگان سازمان را افراد این گروهها تشکیل دادهاند. خلق منابع جدید و پایداری تأمیناجتماعی با رشد بیمههای توافقی از دیگر مزایای توسعه بیمه اجتماعی از مسیر جذب گروههای مختلف محسوب میشود. تأکید بر بیمههای توافقی علاوه بر اثرگذاری در افزایش پوشش بیمهای و بروز پیامدهای مثبت برای تأمیناجتماعی، از طریق افزایش تعداد بیمهشدگان به پایداری مالی و جمعیتی سازمان کمک خواهد کرد. بنابراین بیمههای توافقی بهعنوان طرح توسعه بیمهای، پایداری اجتماعی کشور و پایداری مالی تأمیناجتماعی را به همراه خواهد داشت.توجه به تفاوت عمده مشاغل غیرمزدی و امکان تعیین دامنههای متفاوت دستمزد برای هریک از گروههای شغلی از جمله مزیتهای این روش بیمهای به شمار میرود. دستمزد اقشار مختلف شاغل در گروههای کاری از یکدیگر متفاوت است؛ در نظر نگرفتن این تفاوتها در سطوح درآمد، علاوه بر داشتن پیامدهای نامطلوب برای بیمهشده در زمان مستمریبگیری، نقش بازتوزیعی بیمههای اجتماعی را خدشهدار میکند.سهولت در شناسایی متقاضیان واجد شرایط و ساماندهی آنها از طریق یک سازمان طرفحساب با تأمیناجتماعی از دیگر مزیتهای اینگونه پوشش بیمهای است.
امید میرود سازمان تأمیناجتماعی با استفاده از ظرفیت گسترده بیمههای توافقی بتواند علاوه بر افزایش پوشش بیمهای شاغلان، تفاوت مشاغل غیرمزدی را به نحو بهتری شناسایی و جذابیت پوشش بیمهای را برای گروههای مختلف درآمدی تأمین کند. به این واسطه گسترش چتر بیمهای، ارتقای پایداری تأمیناجتماعی، بازتوزیعی بهتر بیمههای اجتماعی و بهرهمندی بیشتر جامعه از مزایای گسترده خدمات بیمهای، درمانی، بازنشستگی و انواع تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت تأمیناجتماعی محقق میشود.