آتیهنو به مناسبت روز جهانی معلولان بررسی کرد
راهکارهای اشتغال افراد کمتوان ذهنی چیست؟
مهین داوری روزنامه نگار
اشتغال افراد دارای معلولیت علاوه بر اینکه در بهبود کیفیت زندگی و افزایش استقلال آنها مؤثر است، به توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز کمک میکند. در این میان، طیفهایی از افراد دارای اختلال اوتیسم، کمتوان ذهنی و سندروم داون از گروههایی هستند که با توجه به شرایط خاص خود، حضورشان در اجتماع و ایجاد اشتغال برایشان دستکم به همان میزان دیگر گروههای دارای معلولیت مهم و ضروری به نظر میرسد. «آتیه نو» به مناسبت روز جهانی معلولان در گفتوگوهایی با شماری از خانوادههای دارای فرزند کم توانذهنی و اوتیسم مسائل و چالشهای پیشروی اشتغال آنها را مورد بررسی قرار داده است.
زهره گرجی، عضو انجمن دیرآموزان سها تهران، با تأکید بر اینکه اشتغال برای برخی از افراد کمتوان ذهنی بسیار حائز اهمیت است، گفت: «اعضای این انجمن از سالیان دور برای ایجاد اشتغال فرزندان خود بسیار چارهجویی و ایدههایی را در این زمینه عملیاتی کردند. اگرچه متأسفانه در نهایت اغلب فرزندان پس از تجربه کوتاه اشتغال، دوباره به خانه برگشته و امروز همچنان بیکار هستند.»
او افزود: «فرزندان ما از مرحله مدرسه، تربیت و آموزشهای کلینیکی شامل کاردرمانی، گفتاردرمانی و حتی اصلاح حرکات فیزیکی، رفع مشکلات بینایی، شنوایی و... عبور کردند و امروز تا حدودی به استقلال در زندگی و امور شخصی خود رسیدهاند.»
گرجی ادامه داد: «خانوادهها تردد در داخل شهر با مترو، اتوبوس، تاکسی و تعامل با مردم و اینکه در چه مواقعی و با چه مشکلاتی ممکن است روبهرو شوند و نوع مواجهه آنها چه باید باشد را به فرزندان خود آموزش دادهاند. حتی شیوه استفاده از تلفن همراه در اجتماع که برای تمام افراد جامعه امری بسیار عادی است را نیز به آنها آموختیم.»
عضو انجمن دیرآموزان سها اضافه کرد: «امروز تحصیل این عزیزان به پایان رسیده و نباید خانهنشین بمانند و اوقات آنها به بطالت بگذرد. به همین دلیل، بسیار پیگیر شدیم که در چه زمینهای میتوان برای ورود به کار و اشتغال آمادهشان کرد اما متأسفانه تاکنون پیگیریها به نتیجه دلخواه ختم نشده است.»
تلاش خانواده در راستای اشتغالزایی دیرآموز
گرجی با اشاره به تلاشهای خانوادهها در راستای ایجاد اشتغال افراد کمتوان ذهنی، گفت: «گام اول تلاش خانوادهها بر ایجاد صندوق مالی و خرید و فروش لوازمالتحریر توسط فرزندانمان بود.»
او بیان کرد: «با پیگیری زیاد در ورودی ساختمان سرای محله تجریش توانستیم جایی برای استقرار این عزیزان بهمنظور فروش لوازمالتحریر بگیریم. خانوادهها حتی میز، کمد، گنجه و دیگر ملزومات را تهیه و به آنجا منتقل کردند. هر نوبت دو خانواده با مراجعه به بازار اقلام موردنیاز را خریداری میکرد و هر روز دو نفر از عزیزان ما در معیت یک خانواده، لوازمالتحریر را به فروش میرساندند.»
گرجی با اشاره به دشواریهای این شکل از اشتغالزایی یادآور شد: «سه سال در تابستان و زمستان بسیار گرم و سرد بچهها به همراه خانوادهها از ساعت 8 تا 15 در سرای محله حاضر شدند. حتی پنکه و بخاری را نیز خانوادهها تهیه کردند. در نهایت، با وجود مشکلات متعدد، در نبود حسابدار و بازدهی اندک این نوع اشتغال، بهمرور ادامه فعالیت سخت شد و سرانجام ترجیح دادیم شرایط و نوع اشتغال آنها را تغییر دهیم.
این عضو انجمن دیرآموزان سها از خرید، بستهبندی و فروش حبوبات بهعنوان یکی دیگر از اقدامات خانوادهها در راستای ایجاد اشتغال یاد کرد و افزود: «با پیگیری فراوان در مدت دو سال، در نهایت به پشتوانه یک فرد نیکوکار، ساختمانی در محله مولوی تهران بهصورت رایگان در اختیار انجمن قرار گرفت.»
او با اشاره به خریداری دستگاه پرس، کیسه نایلون و حجم فراوانی از حبوبات گفت: «حدود یکسال و چندماه پس از خرید ملزومات و تجهیز کامل کارگاه (خرید یخچال، کمد، میز، صندلی، لوازم مصرفی، روپوش و دستکش) مرحله بستهبندی کلید خورد. در آغاز راه بسیار خوشحال بودیم که فرزندان ما صبح با ذوق و اشتیاق از خواب بیدار میشوند و حداقل به کاری سرگرمکننده مشغول میشوند.»
او با اشاره به بیتفاوتی و عدم همکاری سازمان بهزیستی در رونق و رشد آن شکل از اشتغال کودکان دیرآموز اضافه کرد: «به نیت اطلاعرسانی اشتغالزایی برای 17 کودک دیرآموز، شخصاً به سازمان بهزیستی مراجعه کردم. پس از آن، مقام مسئولی از شمیرانات ضمن بازدید از محل فعالیت فرزندان ما، نسبت به تردد مستقل آنها از شمیرانات به مولوی و فعالیت دستهجمعی ابراز ناباوری و البته خوشحالی کرد.
او نداشتن آرم سیب سبز سلامت را مانع جدی فروش حبوبات خواند و افزود: «در مرحله فروش اعلام کردند که به دلیل نداشتن این آرم امکان فروش وجود ندارد. در نهایت ناگزیر شدیم تمام بستهبندیها را باز کنیم و حبوبات فله را به یک خریدار با قیمت بسیار پایین بفروشیم.»
گرجی همهگیری کرونا را آغازی برای بازگشت فرزندان به خانه دانست و گفت: «پاندمی باعث شد که فرزندان ما از پنج سال پیش تاکنون بیکار و خانهنشین شوند.»
او با بیان اینکه دیرآموزان با تکرار چندباره موضوعی را درک کرده و میآموزند، افزود: «دیرآموزان بسیار سالمند و حتی دروغ گفتن را بلد نیستند. از نظر وجدانی و مسئولیتپذیری فوقالعاده خوب و مثبت هستند و به نحواحسن کار محوله را به انجام میرسانند.»
اشتغال؛ مطالبه قانونی معلولان
عضو انجمن دیرآموزان سها بیان کرد: «انگیزه تلاش ما برای اشتغال پسرم مهدی، با رفتار ترحمآمیز برخی کارفرمایان و صاحبانکار بسیار متفاوت است. در قانون ذکر شده معلول ذهنی که حائز شرایط استخدام باشد و بتواند از عهده انجام کار محوله برآید باید به کار گرفته شود. در مجموع، اشتغال را بهعنوان حق قانونی معلولان که در قانون حمایت از افراد دارای معلولیت نیز به آن اشاره شده مطالبه داریم.»
گرجی درباره مرور تلاشهای مستقل خود برای اشتغالزایی فرزندش گفت: «مهدی به لحاظ فیزیکی عادی به نظر میرسد و به همین دلیل کسی چندان به مشکل او پی نمیبرد. تمام عمر، سرمایه مالی زندگی خود را به پای او ریختیم. تحصیل خود را به پایان رسانده و در ادامه برای اشتغال او نیز با مدنظر داشتن سلامت اخلاقی و محیطی محل کار، پیگیری و تلاشهای زیادی انجام دادیم.»
او ادامه داد: «مهدی نزدیک دو سال در رستورانی مشغول به کار شد و در نهایت صاحبکارش حقوق چندماه او را پرداخت نکرد.، همچنین با وجود چندین ماه کار کردن مهدی در یک عطاری، متأسفانه در نهایت به او دستمزدی پرداخت نشد.»
حضور ناظر معتمد در محل اشتغال
مریم کیان ارثی، یکی دیگر از اعضای انجمن دیرآموزان سها تهران گفت: «افراد اوتیستیک، سندروم داون یا کمتوان ذهنی هر جایی که مشغول بهکار شوند حتماً باید در محیط کار آنها یک نفر که مورد اعتماد خانوادههاست حضور داشته باشد تا بتواند رابطه خوبی بین این کودکان با دیگر کارکنان محیط کاری برقرار کند.»
او افزود: «این کودکان به دلیل سادگی و عاطفی بودن در معرض سوءاستفاده دیگران قرار دارند. بنابراین وجود ناظر متعهد و مورد تأیید در محیطهای کاری بسیار احساس میشود.»
خانم ولیانی یکی دیگر از از اعضای این انجمن در بیان چالشهای پیشروی اشتغال افراد کمتوان ذهنی گفت: «کمتر کارفرمایی حاضر است این کودکان دارای ضعف نسبت به افراد عادی را استخدام کند. هیچ راهکار قانونی برای این موضوع پیشبینی نشده است تا کارفرماهای خصوصی یا حتی سازمانهای دولتی مجبور شوند بخشی از نیروی انسانی خود را از بین این افراد برگزینند و هیچ نظارتی نیز در قانون در این خصوص پیشبینی نشده است.»
ضرورت الگوسازی از اوتیستیک موفق
زهره مافی، کارشناس ارشد علومتربیتی گفت: «پسرم دارای اختلال اوتیسم است و خوشبختانه امروز او دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه فرشتگان است.»
مافی با اشاره به لزوم فرهنگسازی در خصوص جذب و استخدام کودکان اوتیسم افزود: «صداوسیما میتواند در زمینه مصاحبه با افراد موفق دارای اختلال اوتیسم برای الگوسازی بسیار مؤثر باشد.»
او یادآور شد: «لازم است در زمینه استعدادسنجی، هدایت و حمایت سازمانی این افراد اقداماتی در دستور کار قرار گیرد. مثلاً میتوان با اعلام فراخوانی، از افراد اوتیسم دارای مهارتهای مختلف از جمله ورزشی، هنری و... دعوت به عمل آورد و بانک اطلاعات جامعی از کارجویان دارای این اختلال ایجاد کرد تا در زمان مقتضی از بین آنها مناسبترین برای هر شغل توسط کارفرمایان بخش خصوصی انتخاب شود.»