معرفی کتاب
مادر بودن
نویسنده: کارترین می
نشر: کتاب خوانا
اگر در خیابان کودکی را در حال جیغ کشیدن ببینید که مادر خستهاش را به ستوه آورده و او را وادار به فریاد کشیدن میکند، قطعاً اولین واکنش شما، شماتت مادر است. شاید او را مادر نالایقی بنامید و با چشمغره غلیظی از کنار او عبور کنید. حتی شاید در دلتان ناسزایی را هم بار مادر کنید و به دلسوزی برای کودکش روی آورید. اما آیا همه این فکرها و واکنشها صحیح است؟ آیا «مادر بودن» چیزی فراتر از انسان بودن است و دنیای متفاوتی از زنانگی را دربرمیگیرد؟ تقریباً همه آدمها از مادران و بهویژه زنانی که بهتازگی مادر شدهاند، انتظار دارند که در بهترین حالت خودشان باشند. مادر زیبا، مادر باسلیقه، مادر باحوصله و صبور، مادر آرام، مادر مسئولیتپذیر و... تنها بخش کوچکی از صدها انتظاری است که دیگران از مادران دارند. بسیاری از آدمها مادر بودن را فقط با نقاط روشن آن، بدون هیچگونه خستگی، ناتوانی و بیحوصلگی توصیف میکنند و در تلاشند تا این نقش را عاری از هرگونه تاریکی بهتصویر بکشند. در حالی که مادری کردن در کنار این وجه زیبای سراسر روشن و عشق و محبت، وجوه تاریکی هم دارد که هرکس به شکل خاصی آن را تجربه میکند. کاترین می در کتاب متفاوت خود، یعنی «مادر بودن» از زنانی با شرایط گوناگون خواسته که درباره تجربه شخصی خود از فرزندآوری بنویسند. تجربیاتی که از هر نوع قیدوبند و ادعای بینقصی خالی است و مادری را با همه نقاط سفید و سیاهش روایت میکند. این نویسنده در کتاب یادشده به عمیقترین نقاط مادری و تجربیات تلخ و شیرین آن میپردازد. او در این کتاب جستارهایی را از تجربیات شخصی افراد گردآوری کرده است؛ مادرانی که با رویکردی خاص و متفاوت درباره «مادر بودن» مینویسند.