باید و نبایدهای «مدیریت ریسک»
پرتو جغتایی روزنامه نگار
در دنیای کسبوکار و زندگی روزمره، ریسکها جزء جداییناپذیر فعالیتهای اقتصادی هستند. حتماً به این نکته آگاه هستید که کسبوکارها نمیتوانند بدون ریسک کار کنند. عوامل اقتصادی، فناوری، محیطی و رقابتی موانعی را سر راه آنها قرار میدهد که شرکتها نهتنها باید آنها را مدیریت کرده، بلکه وظیفه دارند بر آنها غلبه کنند. یک کسبوکار هرچقدر وسیع و جاافتاده و مطرح و یا تازهکار و نوپا باشد همیشه در معرض خطر است. ما انسانها همیشه در خطر هستیم. همین حالا که نفس میکشیم این امکان وجود دارد که یک ذره آلوده وارد مجرای تنفسی ما شود و ما را بیمار کند. بنابراین ریسک در هر لحظه از زندگی ما وجود دارد. در خصوص کسبوکار، ضررهای مالی و زمانی از موارد بسیار مهم و رایج هستند و «مدیریت ریسک» برای کسبوکار اهمیت زیادی دارد. مدیریت ریسک برای مشاغل در دنیای کسبوکار یک امر کاملاً ضروری است؛ مهم نیست شما شرکتی بزرگ با یک تیم مدیریت ریسک هستید و فرایند آن را بهطور کامل انجام میدهید، یا صاحب کسبوکاری کوچک که خودتان دست به مدیریت ریسک میزنید. در هر دو صورت باید اهمیت مدیریت ریسک در توسعه کسبوکار را درک کنید.
تعریف مدیریت ریسک و انواع آن
ریسک کسبوکار به هرگونه حادثه یا موقعیت ناخوشایندی اطلاق میشود که میتواند بر عملکرد، سودآوری یا پایداری یک سازمان تأثیر بگذارد. ریسکهای کسبوکار را میتوان به دو دسته ریسکهای داخلی و خارجی تقسیم کرد. دسته نخست ریسکهای داخلی هستند که از عوامل داخلی ناشی میشوند. بهعنوان مثال، میتوان به ریسکهای مالی، عملیاتی، استراتژیک و قانونی اشاره کرد. ریسکهای خارجی دسته دوم را شامل میشوند که به عوامل بیرون از کسبوکار مربوط هستند. مثلاً میتوان ریسک تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در این گروه، نام برد.
یک اقدام پیچیده
اگر کسبوکارها بتوانند ریسکهای احتمالی موجود بر سر راه خود را کاهش دهند، بهتر میتوانند به اهداف تجاری خود برسند. از معیارهای مالی گرفته تا خدمات مشتری، ریسکها میتوانند مانع موفقیت شما برای رسیدن به هدف باشند. خطرات داخلی و خارجی زیادی وجود دارد که دستیابی شما را به اهداف تجاری تحتتأثیر قرار میدهد. خطرات داخلی میتواند کارکنان، فناوری، موارد فیزیکی واقعی در داخل ساختمان و چیزهای دیگر باشد. خطرات خارجی نیز شامل اقتصاد، بلایای طبیعی، سیاست و غیره است. اهداف کسبوکار شما بر فروش و درآمد، راضی نگه داشتن مشتریان، اطمینان از ایمن و شاد بودن کارمندان و موارد دیگر متمرکز است. شرکتها باید کاهش ریسک را یاد بگیرند تا بتوانند به اهداف خود برسند. مدیریت ریسک میتواند پیچیدهتر از تصمیمگیری برای انجام یا عدم انجام کاری باشد. برای مثال، در برخی موارد ممکن است هزینه خود ریسک کمتر از هزینه پیشگیری از آن باشد. بنابراین گاهی صاحبان مشاغل تصمیم میگیرند اقدامات مدیریت ریسک را انجام ندهند. در برخی موارد، ریسک یک امر ضروری است که کسبوکار باید آن را بپذیرد تا بتواند به جلو حرکت کند. در هر شغلی که هستید لازم است بدانید مدیریت ریسک پیچیده اما حیاتی است.
گامهای اساسی در قدم گذاشتن به مسیر ریسک
اولین گام در مدیریت ریسک، شناسایی و تحلیل ریسکهاست. این مرحله شامل شناسایی تمامی ریسکهای ممکن و ارزیابی میزان اثرگذاری آنها بر سازمان یا پروژه است. پس از شناسایی ریسکها، باید آنها را ارزیابی و اولویتبندی کرد. این مرحله بررسی احتمال وقوع هر ریسک و میزان تأثیر آن بر سازمان را دربر میگیرد. معمولاً از ماتریس ریسک استفاده میشود که در آن ریسکها بر اساس دو محور احتمال و تأثیر، تقسیمبندی میشوند. ریسکهایی که احتمال وقوع و تأثیر بالاتری دارند، باید در اولویت قرار گیرند. مطالعات نشان میدهد که اولویتبندی مناسب ریسکها میتواند به تمرکز بهتر منابع و زمان بر روی مهمترین ریسکها کمک کند. سومین گام شامل تدوین برنامههایی برای کاهش یا حذف ریسکهاست. اقدامات پیشگیرانه، ایجاد برنامههای اضطراری و بیمهگذاری از جمله این برنامهها به حساب میآید. برای هر ریسک باید یک یا چند راهکار عملی مشخص شود تا در صورت وقوع، بتوان سریعاً واکنش نشان داد. پس از تدوین برنامههای کاهش ریسک، باید عملیات پیادهسازی را بهشکل مؤثر انجام داد و بهطور مداوم بر اجرا و کارایی آنها نظارت داشت. این نظارت باید شامل ارزیابیهای دورهای و بازبینی مداوم برنامهها باشد تا اطمینان حاصل شود که راهکارها به درستی اجرا و در صورت لزوم بهروزرسانی میشوند. این کار بهمنظور تطابق با تغییرات محیطی و شرایط جدید انجام میشود. بازبینیهای منظم میتوانند نقاط ضعف برنامههای موجود را شناسایی کرده و آنها را بهبود بخشند.
با توجه به نکات ذکر شده در مورد مدیریت ریسک کسبوکار، مشخص است که این موضوع یک جنبه اساسی در موفقیت محسوب میشود. با مدیریت صحیح ریسک، مشاغل میتوانند بهبود قابلملاحظهای در عملکرد و پایداری خود داشته باشند. یکی از مزایای اصلی مدیریت ریسک این است که امکان شناسایی و کنترل ریسکها و تهدیدات آینده از طریق آن فراهم میشود. این اقدامات میزان خطرات و شانسهای موجود برای بهبود وضعیت را ارتقا میدهند و کمک میکنند تا برنامههای مناسبی برای مدیریت چالشها اتخاذ شود. در مبحث آشنایی با مدیریت ریسک در کسبوکار علاوه بر این نکات، افزایش اعتماد سرمایهگذاران، مشتریان و سایر شرکای تجاری از جمله مزایای این کار است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد؛ زیرا نشان میدهد که این شغل خاص آمادگی دارد در مواجهه با چالشها و ریسکها بهصورت حرفهای عمل کند یا خیر. همچنین، مدیریت ریسک منجر به کاهش هزینهها، بهبود عملکرد مالی، افزایش سهم بازار و تقویت موقعیت رقابتی کسبوکار در بازار میشود. در مجموع، بررسی انواع ریسکها برای مدیریت صحیح بسیار مهم و حیاتی است. وقتی در مورد مفهوم این مسئله بیشتر دقت کنید، چالشی را پیشروی خود میبینید که از آن گریزی نیست.