printlogo


رویکردی که نیاز به بازنگری دارد
سیاست مرزهای باز و مهاجران افغانستانی
نازنین رزاقی مهر روزنامه نگار

سیاست‌های مرزهای باز که در آن افراد می‌توانند آزادانه و بدون محدودیت‌های قابل‌توجه از مرزها عبور کنند، بحث‌های زیادی را در سراسر جهان برانگیخته است. این سیاست‌ها، اگرچه آرمان‌گرا هستند اما اغلب با چالش‌های عملی متعددی دارند که می‌توانند اقتصاد، بافت اجتماعی و امنیت یک کشور را تحت فشار قرار دهند. در کشورهایی مانند ایران که در سه دهه گذشته با سیل مهاجرت غیرقانونی به‌ویژه با حضور تعداد زیادی مهاجر افغانستانی که از جنگ و مشکلات اقتصادی فرار می‌کنند، مواجه شد، آثار و تبعات سیاست مرزهای باز می‌تواند شدید باشد. 

یکی از چالش‌های اصلی سیاست مرزهای باز که عموماً با اهداف بشردوستانه دنبال می‌شود، چالش حفظ امنیت ملی است. برای کشورهایی چون ایران، یک مرز باز به معنای احتمال بیشتر ورود کنترل نشده است و خطراتی برای امنیت کشور به همراه دارد. به‌ویژه درباره کشوری چون افغانستان که چندین دهه با بی‌ثباتی سیاسی و رشد گروه‌های افراطی و فعالیت‌هایی چون قاچاق مواد‌مخدر مواجه بوده است. سیاست مرز باز با افغانستان به افراد دارای سوءپیشینه‌های امنیتی اجازه می‌دهد بدون نظارت وارد ایران شوند. این جریان نامحدود می‌تواند منجر به افزایش فعالیت‌های مجرمانه شود که امنیت عمومی ‌را تهدید می‌کند و وظیفه سازمان‌های مجری قانون را که باید به چنین نگرانی‌های امنیتی رسیدگی کنند، سنگین می‌کند.

فشار اقتصادی بر منابع و اشتغال
یکی دیگر از مسائل مهم مرزهای باز، بار اقتصادی است که بر دوش یک کشور وارد می‌‌شود. اقتصاد ایران که در حال حاضر تحت فشار تحریم‌ها و چالش‌های داخلی قرار گرفته، ظرفیت محدودی برای حمایت از جمعیت روبه‌رشد مهاجران غیرقانونی دارد. وقتی مهاجران بدون مدارک مناسب وارد می‌شوند، قادر به پرداخت مالیات یا کمک رسمی ‌به اقتصاد کلان کشور نیستند.
 با این حال، آن‌ها به خدمات ضروری مانند مراقبت‌های بهداشتی، آموزش و پرورش و زیرساخت‌های عمومی ‌نیاز دارند. این یک فشار مالی برای دولت‌های محلی و ملی ایجاد می‌کند. در این شرایط برای تخصیص منابع، هم شهروندان و هم مهاجران غیرقانونی دچار مشکل می‌شوند.
در بازار کار، مهاجرت غیرقانونی می‌تواند منجر به جابه‌جایی شغلی برای افراد محلی شود. مهاجران افغانستانی که اغلب مایل به کار با دستمزد کمتر به دلیل اقامت غیررسمی ‌خود هستند، رقابت سختی را در بازار کار ایجاد می‌کنند. این وضعیت می‌تواند دستمزدها را پایین بیاورد و فرصت‌های شغلی را برای شهروندان ایرانی، به‌خصوص آن‌هایی که در بخش‌های نیروی کار کم مهارت هستند، کاهش دهد. با افزایش بیکاری در میان شهروندان، تنش‌های اجتماعی افزایش می‌یابد که منجر به خشم و در برخی موارد، نگرش‌های بیگانه‌هراسانه نسبت به مهاجران می‌شود.

تنش‌های اجتماعی و نابسامانی‌های فرهنگی
هجوم بی‌رویه مهاجران از طریق مرزهای باز چالش‌های اجتماعی و فرهنگی قابل‌توجهی ایجاد می‌کند. ورود تعداد زیادی از مهاجران می‌تواند منجر به تغییر در ترکیب جمعیتی شود که ممکن است با جمعیت محلی اصطکاک ایجاد کند. در حالی که بسیاری از افغانستانی‌ها شباهت‌های زبانی و مذهبی با ایرانیان دارند، تفاوت در آداب و رسوم، سنت‌ها و شیوه‌های زندگی می‌تواند باعث سوءتفاهم‌های فرهنگی شده و منجر به پراکندگی اجتماعی شود. علاوه بر این، جوامع محلی ممکن است مهاجران را به‌عنوان رقیبی برای منابع، مشاغل و خدمات عمومی‌ ببینند که این مسئله می‌تواند تنش ایجاد کند. تبعیض، تعصب و طرد اجتماعی در چنین محیطی محتمل‌تر می‌شود و جوامع مهاجر را بیشتر به حاشیه می‌برد و به‌طور بالقوه چرخه‌های فقر و انزوای اجتماعی را پدید می‌آورد. این پویایی به‌ویژه برای جوانان مهاجر نگران‌کننده است که ممکن است به دلیل دسترسی محدود به آموزش و اشتغال برای ادغام در جامعه ایران تلاش کنند.

استثمار و عدم حمایت قانونی
علاوه بر تمام موارد گفته شده، در حالی که یک سیاست مرزی باز ممکن است برای مهاجران مفید به نظر برسد، اغلب آن‌ها را در موقعیت‌های آسیب‌پذیر قرار می‌دهد. در ایران هم مانند بسیاری از کشورهایی که تعداد زیادی مهاجر غیرقانونی دارند، افرادی که از این طریق وارد می‌شوند، اغلب با استثمار و سوءاستفاده مواجه می‌شوند. این افراد به حمایت‌های قانونی اولیه دسترسی ندارند و اغلب در مشاغل کم‌درآمد و متزلزل با شرایط کاری بد به کار گرفته می‌شوند.
علاوه بر این، مهاجران بدون مدرک اغلب از دایره خدمات ضروری حذف می‌شوند. برای مثال، دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی بدون اقامت قانونی دشوار است و حتی خدمات اجتماعی اولیه می‌تواند دور از دسترس باشد. این امر چرخه‌های فقر و آسیب‌پذیری را تداوم می‌بخشد. فقدان مدارک همچنین خطر اخراج این گروه را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود بسیاری از آن‌ها در ترس و انزوای دائمی‌ زندگی کنند و سلامت روان و رفاه آن‌ها به خطر بیفتد. 

سلامت عمومی ‌و نظام آموزشی
سلامت عمومی‌ حوزه دیگری است که تحت‌تأثیر سیاست مرزهای باز قرار گرفته است. هنگامی ‌که مهاجران بدون غربالگری پزشکی وارد می‌شوند، ممکن است ناآگاهانه بیماری‌های مسری را با خود به همراه بیاورند. دسترسی محدود به مراقبت‌های بهداشتی برای مهاجران غیرقانونی می‌تواند شیوع بیماری‌ها را تشدید کند و بر جوامع مهاجر و محلی تأثیر بگذارد. سیستم مراقبت‌های بهداشتی ایران که در حال حاضر تحت فشار منابع محدود قرار دارد، در مدیریت بهداشت عمومی مهاجران غیر‌قانونی با چالش‌های بیشتری مواجه است.
به‌طور مشابه، هجوم کودکان مهاجر بدون مدرک سیستم آموزشی را تحت فشار قرار می‌دهد. بسیاری از خانواده‌های افغانستانی که به دنبال امنیت و ثبات هستند، با کودکان خردسالی که به مدرسه نیاز دارند وارد می‌شوند. با این حال بدون اقامت قانونی، دسترسی به آموزش چالش برانگیز می‌شود. مدارس ایران، به‌ویژه در مناطق مرزی، ممکن است با ازدحام بیش از حد، منابع محدود و کمبود زیرساخت‌ها برای حمایت از تعداد فزاینده دانش‌آموزان دست‌و‌پنجه نرم کنند. این وضعیت می‌تواند به کیفیت آموزشی پایین‌تر و فرصت‌های کمتر برای کودکان محلی و مهاجر بینجامد، چرخه‌های فقر را تداوم بخشد و چشم‌انداز آینده را برای جمعیت جوان محدود کند.

راهکار ایجاد تعادل
با توجه به چالش‌های سیاست مرزی باز، وجود یک رویکرد تنظیم‌شده برای مهاجرت ضروری می‌نماید. این رویکرد شامل اقداماتی برای نظارت و کنترل گذرگاه‌های مرزی و در عین حال فراهم کردن راه‌های قانونی برای ورود و کار در ایران برای مهاجران است. به‌عنوان مثال، ایجاد یک مسیر شفاف برای مهاجران افغانستانی جهت دریافت مجوز کار یا وضعیت پناهندگی، به ایران امکان می‌دهد که جمعیت مهاجر خود را به‌طور مؤثرتری مدیریت کند. با ارائه مدارک قانونی به مهاجران، ایران می‌تواند آن‌ها را در اقتصاد رسمی ‌ادغام کند؛ جایی که می‌توانند مالیات بپردازند، مراقبت‌های بهداشتی دریافت کنند و به آموزش دسترسی داشته باشند و بار اجتماعی و اقتصادی دولت را کاهش دهند.
علاوه بر این، مهاجرت قانونی به محافظت از مهاجران در برابر استثمار کمک می‌کند. مهاجران دارای مدارک هویتی و قانونی به حمایت‌های قانونی دسترسی خواهند داشت که آن‌ها را قادر می‌سازد تخلفات را گزارش کنند و از دستمزد منصفانه و شرایط کار ایمن اطمینان حاصل کنند. اقامت قانونی همچنین مهاجران را برای ادغام در جامعه به جای زندگی در انزوا و ترس تشویق می‌کند و تنش‌های اجتماعی را کاهش دهد. این امر با تقویت حس تعلق و احترام متقابل، هم برای جوامع مهاجر و هم برای جوامع محلی مفید خواهد بود.
به‌طور کلی باید گفت چالش‌ها و آسیب‌های سیاست مرزهای باز به‌ویژه در کشورهایی مانند ایران که با سطوح بالای مهاجرت غیرقانونی از افغانستان مواجه است، مشهود است. از خطرات امنیتی گرفته تا فشارهای اقتصادی، تنش‌های اجتماعی و آسیب‌پذیری مهاجران غیرقانونی، مرزهای باز مسائل پیچیده متعددی را ایجاد می‌کنند که هم بر مهاجران و هم بر جوامع میزبان تأثیر می‌گذارد و نتیجه آن تنش‌ها و تعارضاتی است که این روزها گهگاهی شاهد آن هستیم. با این حال، با اجرای سیاست‌های مهاجرتی قانونی، کشورها می‌توانند مرزها را به‌طور مؤثرتری کنترل کنند و در عین حال فرصتی برای زندگی بهتر به مهاجران ارائه دهند. چنین رویکرد متعادلی امنیت ملی و ثبات اجتماعی را با رعایت حقوق و منزلت مهاجران تضمین می‌کند.