نگاهی به تغییر سیاستهای فرزندآوری در کشور چین
افسانه یک میلیاردی!
چین در سالهای اخیر تصمیم گرفته است قوانین سختگیرانه خود درباره محدود کردن تعداد فرزندان هر خانواده را لغو کند. اما آیا این تصمیم میتواند این کشور را از پیری نجات دهد؟
بهار سال 1402 بود که خبری منتشر شد. خبر این بود که چین دیگر پرجمعیتترین کشور جهان نیست و حالا هندوستان با جمعیتی نزدیک به 1.5 میلیارد نفر، پرجمعیتتر از چین است.
سالهای سال افسانه چینِ یک میلیاردی که با اتکا به نیروی کار خود توانست راه خود را تا تبدیل شدن به یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان باز کند و در مواردی با غولهای بزرگ اقتصادی در آمریکا شانه به شانه شود، دهان به دهان بین مردم میچرخید. در واقع، چین قبل از آنکه یک قدرت اقتصادی بزرگ باشد، کشوری پرجمعیت بود. از عظمت دیوار چین و هیبت اژدهای چینی تا غرق شدن بازارهای جهان با اجناس نهچندان باکیفیت چینی، راه طولانیای طی نشده است. از نخستین سالهای هزاره سوم، دیگر همهجا نام چین به هر بهانهای شنیده میشود؛ بیشتر از همه در اقتصاد.
اما چینِ یک میلیاردی (که حالا 1.4 میلیارد نفر جمعیت دارد) چطور جای پای خودش را در مناسبات اقتصادی و سیاسی جهان محکم کرد؟ باید گفت این کشور تا حدی موفقیت خود را مرهون مدیریت منابع و سرمایههای انسانی خود است. سیاستهای چین هم مثل سایر کشورهای جهان در طی سالیان برحسب نیازهای اجتماعی تغییر کرده است.
بچه؟ فقط یکی!
سیاست تنظیم خانواده (یا همان سیاست تکفرزندی معروف چینی) برنامه کنترل جمعیت در چین بود که از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت. کارشناسان میگویند از ابتدای اعمال این سیاست تاکنون از تولد حدود ۴۰۰ میلیون نوزاد جلوگیری شده است. این سیاست به بسیاری از چینیها تنها اجازه داشتن یک فرزند را میداد ولی در برخی موارد به اقلیتهای قومی و تعدادی از ساکنان روستایی اجازه داشتن دو فرزند هم داده میشد. گاهی داشتن فرزند معلول این مجوز را میداد که یک زوج اقدام به بارداری مجدد کنند اما سیاست دولت در طول این 35 سال برای بیش از 90 درصد مردم چین ثابت و واضح بود: بچه فقط یکی!
اما اگر زوجی دوباره بچهدار شوند چه؟ دولت مجازاتهای نقدی سنگینی برای آنها در نظر میگرفت تا کسی هوس نکند عائلهاش را زیاد کند. در این مورد هم با کسی شوخی نداشت. گرچه سال 2008 چین اعلام کرد که بیش از 70 درصد مردم کشورش موافق سیاست تکفرزندی هستند ولی این سیاست منتقدان خود را هم داشت مثلاً کسانی که آن را مغایر حق انتخاب و آزادی فردی میدانستند.
تحقیقات نشان میدهد که این سیاست، تا حد زیادی تعادل جنسیتی این کشور را بر هم زده است. امروز در چین تعداد نوزادهای متولد شده پسر به دختر 118 به 100 است و این یعنی یک فاجعه جمعیتی. دلیل این موضوع هم حتماً برای شما واضح است. بسیاری از زوجها (بهخصوص در روستا) ترجیح میدهند تنها فرزندی که میتوانند داشته باشند پسر باشد. به همین دلیل اگر فرزندشان دختر باشد به سراغ سقط جنین میروند. بسیاری از مردم چین در آغاز سیاست تکفرزندی فقیر بودند اما آمارها و شواهد نشان میدهند که امروز چینیها به لطف پیشرفت اقتصادی کشورشان ثروتمندتر شدهاند. از سوی دیگر، چین نیز مانند هر کشور دیگری که سیاست کنترل جمعیت را اجرا کرده، امروز درگیر بحران پیری جمعیت است. به معنای دیگر در این وضعیت از جمعیت جوان و مولد کشور کاسته و به جمعیت سالمند و مصرفکننده کشور اضافه میشود. نرخ باروری چین، ۱.۱۶ در سال ۲۰۲۱ بود که کمتر از استاندارد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی یعنی ۲.۱ برای جمعیتی باثبات محسوب میشود. بنابراین چین جمعیتی باثبات ندارد. به همین دلیل بود که در سال 2015، دولت مجوز تولد فرزند دوم را نیز صادر کرد و از آن پس چینیها میتوانستند با خیال راحت خانواده خود را بزرگتر کنند. اقداماتی مانند کسر مالیات، مرخصی زایمان طولانیتر، افزایش بیمه درمانی، یارانه مسکن، پول اضافی برای فرزند سوم هدیه دولت به زوجهایی بود که میخواستند بیشتر بچه داشته باشند.
تغییر سیاست جمعیتی
آمارها نشان میدهد که نرخ افزایش سالمندی در چین رو به افزایش بود و از طرفی زنان چینی تمایل خود را برای فرزندآوری هرروز کمتر میدیدند. به همین دلیل دولت دوباره در سال 2021 سیاست جدیدی اعمال کرد و تصمیم گرفت از تولد فرزند سوم هر خانواده نیز حمایت کند. این حمایت بهخصوص از این نظر مهم است که نسل جوان (یا نسل Z) در چین امروز به دلیل مشغلهها و نگرشهای خود دیگر تمایل زیادی به فرزندآوری ندارند. از همین منظر دولت چین، امروز به فکر تشویق مردم به ازدواج و فرزندآوری افتاده است. چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان و یکی از وسیعترین کشورهای دنیا، برای تداوم سیطره خود در دنیای پیچیده تکنولوژی و اقتصاد نیاز به تولد نسلی تازه دارد که بتوانند چرخهای صنعت این کشور را بچرخانند.
شیوجیان پنگ، محقق ارشد مرکز مطالعات سیاست در دانشگاه ویکتوریا در استرالیا معتقد است: «نمیتوان روند کاهشی جمعیت را تغییر داد اما بدون سیاستهای تشویقی باروری، نرخ فرزندآوری حتی بیشتر هم کاهش خواهد یافت.»
این یعنی کم شدن نرخ فرزندآوری را نمیتوان از بین برد فقط میتوان سرعت آن را کم کرد. شاید برای همین است که همین حالا در برخی از استانهای چین، به این سمت حرکت شده که یارانههای دولتی را فقط به خانوادههایی با دو یا سه فرزند اختصاص دهند. هرچند این هم به نظر خیلیها کافی نیست و باید حتی محدودیت سه فرزند هم برداشته شود که مردم بتوانند آزادانه درباره خانواده خود تصمیم بگیرند.
چین همچنین نیاز به یک تحول بنیادین در نظام تأمیناجتماعی و قوانین کار خود دارد. مثلاً رسیدگی به مسائل مربوط به تبعیض جنسیتی در زمینه حقوق و دستمزد و افزایش مرخصی زایمان و خدمات عمومی به زنان باردار میتواند فرایند فرزندآوری را برای زنان شاغل چینی تسهیل کند؛ زیرا هزینه بزرگ کردن بچه در چین امروز بیشتر از درآمد بسیاری از زوجین است. جمعیت چین به سرعت در حال پیر شدن است. کارشناسان میگویند تا سال ۲۰۴۰، نزدیک به یک سوم مردم آن بیش از ۶۰ سال خواهند داشت و نیازمند خدمات اجتماعی سالمندان هستند. با توجه به اینکه ظاهراً بسیاری از تکفرزندهای چینی دیگر تصویری از خانوادههای شلوغ و پرجمعیت ندارند، به نظر میرسد اصلاح جمعیت این کشور بیش از آنکه از راه اقتصاد بگذرد، از شاهراه فرهنگ میگذرد؛ چراکه جمعیت چینیهای مهاجر در سراسر جهان، معمولاً فرزندان بیشتری به دنیا آوردهاند اما در داخل کشور، سالها کنترل جمعیت، مردم را به این وضعیت عادت داده است. برای تغییر این نگرش، چین بیشتر از ارائه بستههای تشویقی، نیاز به اقناع افکار عمومی برای تشکیل خانوادههای شادتر و شلوغتر دارد.