تأثیر اشتغال رسمی در پایداری منابع
نرگس اکبرپور روشن عضو هیئت علمیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
افزایش آمار بیمهشدگان در چارچوب اشتغال رسمی و بیمهپردازی آنان، همواره در رشد منابع سازمان تأمیناجتماعی تأثیرگذار بوده است. این تأثیر در پایداری این نهاد بیمهای نیز مؤثر واقع خواهد شد. در واقع میتوان گفت که توسعه بیمهای، رشد منابع تأمیناجتماعی و پایداری سازمانی این نهاد بیمهگر بهطور مستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند.
در شرایط عادی، افزایش منابع تأمیناجتماعی منجر به بهرهمندی جامعه شرکای اجتماعی از انواع خدمات این سازمان خواهد شد. روند افزایشی اشتغال رسمی و متعاقب آن رشد بیمههای اجباری و منابع حاصل از آن نیز بر کمیت و کیفیت سرویسهای تأمیناجتماعی اثرگذار است.
باید دانست که افزایش ورودی تأمیناجتماعی ناشی از جذب بیمهشدگان چه تأثیری در تعهدات این سازمان نسبت به بیمهشدگان دارد. بنابراین در کنار رشد عددی بیمهشدگان، لازم است کیفیت بیمهای آنان نظیر بیمه اجباری و میزان درصد حقبیمه این گروهها نیز مورد توجه باشد یعنی تناسب بین تعداد جذب بیمهشدگان جدید و تعهدات سازمان در قبال آنان لحاظ شود.
شاید نتوانیم بگوییم که افزایش تعداد بیمهشدگان همیشه مفید خواهد بود و ممکن است اثرات نامطلوبی هم داشته باشد. بنابراین باید آثار بلندمدت این پدیده را روی تعهدات مشاهده کرد. با توجه به ارزیابی واقعی مشخص خواهد شد که هر بیمهشده چقدر به منابع اضافه میکند و چه میزان از تعهدات را محقق میکند. در این شرایط است که کیفیت بیمهشدگان بسیار مهم جلوه میکند.
درست است که بیمههایی نظیر دانشجویان و زنان خانهدار در قالب بیمه فراگیر خانواده ایرانی برای بیمهشدگان و تأمیناجتماعی مفید بوده و گسترش چتر بیمهای را از طریق بیمهپردازی موجب شده اما از نظر پایداری منابع اثرات کمتری نسبت به بیمهشده اجباری و مشاغل رسمی دارد. بیمهشدگان از نوع بیمه اجباری با داشتن وضعیت اشتغال رسمی در افزایش منابع بسیار تأثیرگذارتر هستند.
به هر اندازه اقتصاد در خلق فرصتهای شغلیِ رسمی، باکیفیت و شایسته موفق و تأثیرگذار باشد، به همان اندازه سازمان تأمیناجتماعی میتواند بیمهشدگانی را جذب کند که در پایداری منابع این سازمان نقش بیشتری داشته باشند. در این وضعیت نسبت بیمهپردازان به مستمریبگیران در قالب ضریب پشتیبانی افزایش مییابد. در واقع این نسبت هرچقدر بیشتر شود به نفع سازمان تأمیناجتماعی، بیمهشدگان و مستمریبگیران خواهد بود. یکی از موضوعات مهم در این زمینه تعداد بیمهپردازان رسمی و شرایط بیمهشدن این افراد است؛ زیرا وقتی اشتغال رسمی باشد مدت ماندگاری صندوقهای بیمهای و زمان بیمهپردازی بیمهشدگان بیشتر و احتمال اینکه درآمد اظهارشده آنان به واقعیت نزدیکتر باشد بالاتر است.
مسائل اشاره شده در ارتباط با فعالیت در مشاغل قانونی و رسمی و اعمال دستمزد واقعی در لیست ارسالی به تأمیناجتماعی هم برای صندوقهای بیمهای و هم فرد بیمهشده مهم خواهد بود. بهطور مشخص این تأثیرگذاری در دوره بازنشستگی و حقوقبگیری افراد از سازمان تأمیناجتماعی تأثیر خود را برای افراد روشن خواهد کرد.
در نقطه مقابل به هر اندازه دستمزد اعلام شده در لیست حقبیمه بیمهشدگان غیرواقعیتر باشد، مستمری دریافتی آنان تناسب لازم را با دوران بیمهپردازی و اشتغال این افراد نخواهد داشت و این موضوع به زیان آنان تمام میشود. گسترش چتر بیمهای یکی از اقدامات مؤثر در سازمان تأمیناجتماعی به شمار میرود و معتقدم که باید پوشش بیمهای را گسترش دهیم؛ زیرا این موضوع برای آینده کشور و فرد بیمهشده مفید است.
برای آینده کشور هم باید این مسئله مورد توجه باشد که ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و رسمی در راستای بهبود وضعیت سازمان تأمیناجتماعی برای اجرای تعهدات همهجانبه این نهاد به افراد تحتپوشش تأثیرگذار خواهد بود.