printlogo


ارتباط شاخص‌های نرخ بیکاری با شرایط روز بازار کار
عدم اشتغال امری چند وجهی است
نازنین رزاقی‌مهر روزنامه نگار

بررسی مفاهیم اقتصادی بیانگر آن است که نرخ بیکاری، نسبتی از جمعیت فعال اقتصادی را دربر می‌گیرد که نتوانسته‌اند برای خود شغلی دست‌و‌پا کنند. نرخ بیکاری در ایران طی سال‌ها به دلیل عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و ساختاری در نوسان بوده است. تحریم‌های اقتصادی اعمال شده نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده و دسترسی ایران به بازارهای بین‌المللی و سرمایه‌گذاری‌های خارجی را محدود کرده است. این امر منجر به کاهش تولید صنعتی، تورم بالاتر و فرصت‌های شغلی کمتر شده است. در داخل کشور نیز چالش‌های ساختاری در بازار کار بر نوسانات نرخ بیکاری تأثیرگذار بوده است. جمعیت کشور در چند دهه گذشته به سرعت رشد کرده و هرساله با ورود تعداد زیادی از جوانان ایرانی به بازار کار، فشار زیادی به این حوزه وارد شده است. عدم تطابق بین سیستم آموزشی و نیازهای بازار کار این موضوع را تشدید کرده و بسیاری از فارغ‌التحصیلان جوان در تلاش برای یافتن شغل در رشته‌های خود هستند. علاوه بر این، ناکارآمدی‌های بوروکراتیک و قوانین سخت کار، توانایی بخش خصوصی برای ایجاد شغل را محدودتر کرده است و به نوسانات مداوم در نرخ بیکاری کمک می‌کند.

بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی‌کار در تابستان امسال ۷.۵ درصد از جمعیت فعال، بیکار بوده‌اند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ۱۴۰۲)، به میزان ۰.۴ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که در تابستان سال 1402، میزان ٤١,٦ درصد جمعیت ١٥ ساله و بیشتر، از نظر اقتصادی فعال بوده‌اند و در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفته‌اند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه سال قبل از آن (تابستان ١٤٠١) ٠.٦ درصد افزایش داشته است.
به‌عبارتی، نرخ بیکاری در تابستان سال گذشته ۰.۶ درصد افزایش و در تابستان امسال ۰.۴ کاهش یافته که توانسته است تا میزانی افزایش در سال قبل را جبران کند. با این حال در قیاس با دو سال قبل این نرخ 0.2 درصد بیشتر شده است.
افزایش مشارکت اقتصادی 
بررسی نرخ بیکاری به تنهایی گمراه‌کننده است و به لحاظ علمی لازم است نرخ بیکاری در کنار نرخ مشارکت اقتصادی بررسی شود. در واقع، کاهش نرخ بیکاری لزوماً نشان‌دهنده افزایش مشارکت اقتصادی نیست. نخست، نرخ بیکاری تنها درصد افرادی را که به‌طور فعال به دنبال کار هستند اندازه‌گیری می‌کند و افرادی را که جست‌وجوی شغل را متوقف کرده‌اند یا به‌طور کلی بازار کار را ترک کرده‌اند را محاسبه نمی‌کند. اگر تعداد زیادی از مردم دلسرد شوند و در جست‌وجوی کار نباشند، نرخ بیکاری ممکن است کاهش یابد اما نرخ مشارکت نیروی کار (درصد افراد در سن کار شاغل یا فعالانه به دنبال کار) نیز می‌تواند کاهش یابد. در چنین مواردی، بهبود آشکار در ارقام بیکاری ممکن است مسائل اساسی مانند رکود بازار کار یا فرصت‌های محدود برای اشتغال را بپوشاند که گویای رشد اقتصادی واقعی یا مشارکت گسترده‌تر نیست.
شواهد بر آن مبناست که نرخ مشارکت اقتصادی نیز در سال‌های اخیر وضعیت مناسبی نداشته و سطوح پایینی را در مقایسه با ادوار دیگر بررسی‌شده به ثبت رسانده است. این بدان معناست که در سال‌های اخیر تمایل مردم به مشارکت در بازار کار کاهش یافته است. بر این اساس آیا می‌توان ادعا کرد که کاهش نرخ بیکاری در تابستان 1403 به معنای بهبود شرایط بازار کار کشور بوده است؟ 

نوسانات نرخ بیکاری در 10 سال گذشته
بررسی بازه زمانی ده سال گذشته روشن می‌کند که در زمستان 93 نرخ مشارکت اقتصادی 40.7 درصد بود. این نرخ در سال 94 از مرز 41 درصد عبور کرده و تا نیمه سال 98 به صعود خود ادامه داد. در تابستان 98 نرخ مشارکت اقتصادی به 44.9 درصد رسید و به مرز 45 درصدی نزدیک شد. البته پیش از این و در سال 97 نرخ مشارکت طعم عبور از مرز 45 درصدی را چشیده بود. بهبود شرایط اقتصادی، شکل‌گیری انتظارات مثبت به دلیل امضای برجام و تغییر محاسبات آماری از جمله دلایل بهبود نرخ مشارکت در این سال‌ها شمرده می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اواخر سال 97 تا 98 را می‌توان دوره رونق بازار کار کشور به‌حساب آورد. در این سال افزون بر افزایش نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری روند کاهشی را رقم زده است؛ لذا می‌توان گفت در این دوره شمار زیادی از افراد در سن کار، انگیزه ورود به بازار کار را پیدا کرده‌اند. همچنین به‌دلیل وجود بستر اقتصادی مناسب شمار زیادی از افراد جویای کار موفق به پیدا کردن شغل شده‌اند.
البته این روند صعودی ادامه‌دار نشد و با همه‌گیری کووید 19 در سال 98 بار دیگر نرخ مشارکت و تمایل مردم به حضور در بازار کار کمتر و به محدوده 41 درصدی وارد شد.
با گذشت بیش از پنج سال از شیوع همه‌گیری، تمایل مردم به مشارکت در بازار کار که پس از دوره‌ همه‌گیری کاهش یافته بود با گذر از این بیماری نیز دیگر به سطوح قبلی خود بازنگشته است. طبق شواهد آماری از سال 99 تا پایان سال 1402 این نرخ در محدوده 40.4 تا 41.8 درصد نوسان داشته است.

نرخ بیکاری در ایران از نگاه آمارهای جهانی 
آمار‌های صندوق بین‌المللی پول می‌گوید ایران با ۸.۹ درصد از نظر نرخ بیکاری در رتبه ۱۷ جهان قرار گرفته است و آمار بانک جهانی نیز حاکی از آن است که در میان کشور‌های منطقه تنها عراق و یمن نسبت به ایران وضعیت بدتری از لحاظ اشتغال دارند و عربستان سعودی از نظر میزان اشتغال زنان شاغل به کل زنان بالای ۱۵ سال، اکنون ۲.۵ برابر ایران بوده و بیش از ۲۹ درصد زنانِ در سن کار عربستان شاغل هستند. نسبت زنان شاغل ایران به جمعیت زنان در سنین کار، از نزدیک ۱۴ درصد به ۱۱.۴ درصد سقوط کرده است.
نوسانات این نرخ حکایت از آن دارد که تمایل جمعیت در سن کار به ورود به بازار کار کاهش یافته است. چنانکه عده زیادی از افراد که در زمان شیوع پاندمی از بازار کار خارج شده‌اند، دیگر به این بازار بازنگشته‌اند. نوسان بالای نرخ بیکاری یعنی فضای بازار کار کشور وضعیت باثباتی نداشته و همراه با نااطمینانی بوده است.

بهبود وضعیت بازار کار 
در این رابطه دکتر وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه خوارزمی تهران، می‌گوید: «شاخص نرخ بیکاری شاخص مناسبی برای وضعیت بازار کار ما نیست. نه فقط برای ایران بلکه در همه‌جای دنیا شاخص نرخ بیکاری به تنهایی نمی‌تواند وضعیت بازار کار را نشان دهد. ما باید در یک مجموعه، شاخص‌های دیگری در کنار نرخ بیکاری، وضعیت اشتغال و بازار مشخص کنیم. اشتغال ناقص، نرخ مشارکت، وضعیت شغل ایجاد شده، مشاغل موقتی و پایین‌دست یا مشاغل با بهره‌وری پایین و همین‌طور مشاغل رده پایین جزو این شاخص‌ها محسوب می‌شوند. در مجموع صرف نرخ بیکاری به تنهایی گویای وضعیت اشتغال یا وضعیت بازار کار ما نیست. باید نرخ بیکاری را همراه با سایر شاخص‌های اقتصادی در نظر بگیریم. یعنی بازار کار را به‌صورت یک بسته بسنجیم و برآورد و ارزیابی داشته باشیم. درست است که نرخ بیکاری در سال‌های اخیر اعداد پایینی را نشان می‌دهد اما نرخ مشارکت نسبت به دوران پیش از کرونا خیلی کاهش پیدا کرده و هنوز خالص اشتغال ما اعداد قابل قبولی نیست.
به گفته این استاد دانشگاه در حال حاضر بسیاری از مشاغل در زمره مشاغل کاذب یا غیربهره‌ور هستند. شقاقی توضیح می‌دهد: «ما افرادی را داریم که تحصیلات عالیه دارند اما در شغل‌های کاذب مشغول به‌کار شده‌اند. درست است که این‌ها در آمار اشتغال محاسبه می‌شوند اما بهره‌وری لازم را ندارند. موضوع دیگر این است که معمولاً در جهان شاخص‌های دیگری هم ارزیابی می‌شود. وقتی یک فرد بیکار می‌شود چند ماه طول می‌کشد که شغلی متناسب با شغل قبلی پیدا کند. در ایران وقتی یک فرد بیکار می‌شود ممکن است دیگر نتواند شغلی همانند شغل اول خودش با همان جایگاه اجتماعی یا با همان سطح درآمد و حقوق و دستمزد پیدا کند. ما هنوز اشتغال ناقص خیلی زیادی داریم. آخرین آمار‌هایی که دیدم بیش از ۴۰-۵۰ درصد از جمعیت ما درگیر اشتغال ناقص شده‌اند. یعنی فرد یک روز یا دو روز در هفته کار می‌کند و هنوز نتوانسته به‌صورت شرایط تمام‌وقت مشغول شود. مشاغل سطح پایین و کاذب خیلی گسترش پیدا کرده است. خیلی از افراد و جوانان ما تحصیلات عالیه دارند اما درگیر مشاغل کاذبی هستند که با تخصص آن‌ها ارتباطی ندارد.
عضو هیئت‌علمی دانشگاه خوارزمی تهران در خصوص نرخ مشارکت پایین بیان کرد: «بر اساس بررسی‌هایی که کرده‌ام اخیراً ما با همان نرخ مشارکت سال‌های گذشته هم فاصله داریم، یعنی زمانی نرخ مشارکت اقتصاد ایران به حدود ۴۴ درصد رسیده بود اما دوباره کاهش پیدا کرده و هنوز با نرخ مشارکت‌ در سال‌های گذشته فاصله داریم. نرخ مشارکت اقتصادی ایران جزو پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت در جهان است. شغل‌های کاذب که افراد از سر ناچاری یکی دو روز در هفته انجامش می‌دهند زیاد شده است. از طرفی نرخ مشارکت زنان در ایران خیلی پایین است. میانگین نرخ مشارکت زنان در دنیا بالای ۶۰ درصد است. در اقتصاد ایران نرخ مشارکت بانوان حدود ۲۰ درصد است. آمار نرخ بیکاری ما گویای فاصله‌ها و واقعیت‌هایی که در مقایسه با نرخ‌های بیکاری در جهان وجود دارد، نیست. به‌طوری که ما شاهد گسترش مشاغل کاذب و مشاغل غیر پایدار و غیرمولد در اقتصاد هستیم. اقتصادی که رشد اقتصادی مولد و سرمایه‌گذاری در آن پایین است به‌هیچ عنوان نمی‌تواند شغل پایدار ایجاد کند. آمار‌هایی که از وضعیت کسب و کار در ایران مشاهده می‌کنیم نشان می‌دهد در شرایط بسیار بدی قرار داریم. این‌ها همه گویای این است که نباید آمار نرخ بیکاریمان به این خوبی‌ها باشد و وقتی مراکز آمار این شاخص‌ها را کنار می‌گذارند و به‌تنهایی سراغ نرخ بیکاری می‌روند گمراه‌کننده است و واقعیت موجود بازار کار را نشان نمی‌دهد.