10 مهر، روز جهانی سالمند
سالمندان صبورتر از نسل امروزی هستند
مهین داوری
بنا به تعريف سازمان بهداشت جهاني، سالمندي بخشي از روند طبيعي زندگي انسان و عبور از مرز شصت سالگي است. براي تمام افرادي كه از حوادث و اتفاقات زندگي جان سالم بهدر بردهاند و جواني و ميانسالي را پشت سر گذاشتهاند اين دوران تحقق پيدا ميكند. آتیه نو به مناسبت روز جهانی سالمند (10 مهرماه) با تعدادی از سالمندان فعال، در خصوص حال و هوای این دوران به گفتوگو به نشسته است که در ادامه میخوانید:
چگونگی ورود و عبور متعادل و دلخواه به دوره سالمندی به شرایط متعددی بستگی دارد و در این میان فعالیت اجتماعی یکی از عوامل مهم در حفظ امید به زندگی، سرزندگی و شادابی جامعه هدف بهشمار میآید.
روزنامهنگار پیشکسوت؛ گنجینه تجربه
عبدالحمید کرمی 72 ساله و صاحبامتیاز یک نشریه محلی، از روزنامهنگار پیشکسوت بهعنوان گنجینه تجربه یاد کرد و گفت: «مقام انسان در دین اسلام جایگاه ویژهای دارد که دنیا و آخرت در آن دیده شده است.»
کرمی افزود: «بالارفتن سن، روزنامهنگار را به گنجینهای از تجارب ارزشمند تبدیل میکند که میتواند ضمن تداوم رسالت حرفهای خویش، در جایگاه مشاوری آگاه، قابلاعتماد و با تدبیر نیز ایفای نقش کند.»
این صاحبامتیاز هفتهنامه محلی، سالمندی و احساس تنهایی را از موضوعات بسیار مهم در جوامع مختلف دانست و بیان کرد: «در تبیین این موضوع، تفاوت در نوع دیدگاه جوامع نسبت به انسان در بروز این احساس مؤثر است. انسان معتقد در جایگاه روزنامهنگار پیشکسوت نباید احساس تنهایی کند؛ چراکه تکیهگاه محکم و پشتوانه ارزشمندی در اختیار اوست و سیر زندگی او در هیچ مقطعی در زندگی به پوچی و بیهویتی نمیرسد.»
او اضافه کرد: «بیتوجهی به جامعه سالمندی در جامعه امروز نشأتگرفته از نگاه مادی و اقتصادی به مقام انسان و انسانیت است که در سایه آن رابطه انسانها براساس میزان بهرهوری تعریف میشود.»
کرمی سالمندان را ذخایر گرانبهای هر جامعه خواند و بر حفظ و پاسداشت مقام سالمندان تأکید کرد: «سالمند به معنای عام و روزنامهنگار پیشکسوت باید به پشتوانه تجربیات و اندوختههای خویش نهتنها احساس تنهایی نکند بلکه همیشه جامعه را تا آخرین روزهای زندگی نیازمند خویش بداند.»
این صاحبامتیاز نشریه محلی گفت: «روزنامهنگار و خبرنگار متعهد هیچوقت احساس پوچی و در نتیجه تنهایی و مهجوری نخواهدکرد بلکه همواره پویا و بالنده در مسیر پیشرفت حرکت خواهد کرد.»
سالمندان صبورتر از نسل امروز
فرحناز باقری، فرهنگی بازنشسته که امروز همچنان در مدارس غیرانتفاعی مشغول فعالیت است، گفت: «به دلیل اینکه 18سالگی وارد تربیتمعلم شدم و دو سال دوره تربیتمعلم را گذراندم به نظر زودتر از همدورهایهای حقالتدریسی بازنشسته شدم. قبل از بازنشستگی خیلی دوست داشتم به این دوران وارد شوم تا بتوانم امور تفریحی، هنری و فعالیتهای اجتماعی و یا رفتوآمد با دوستانم را دنبال کنم.»
او در خصوص تصور خود از سالمندی پس از رسیدن به دوران بازنشستگی افزود: «در دوران فعالیت رسمی در آموزش و پرورش، دو شیفت در مدرسه حضور داشتم و بههیچ عنوان فرصت حضور در جمع خانواده و دوستان را نداشتم. پس از بازنشستگی نیز مرگ ناباورانه پسرم و مسائلی مانند چالشهای درون خانواده از جمله شیوه پرورش فرزندان باعث شد تمام برنامههای پیشبینی شده برای بعد از بازنشستگی علمیاتی نشوند. البته به توصیه همکاران برای جلوگیری از افسردگی ناشی از این غم بزرگ دوباره به مدرسه برگشتم.»
این معلم باسابقه ادامه داد: «به دلیل اینکه طرف مقابل فعالیت در مجموعه آموزش و پرورش، انسان است شرایط کاری آن بسیار متفاوت با اشتغال در کارخانهها و شرکتهاست. ماهیت فعالیت فرهنگی، بهویژه تدریس باعث میشود بین معلمان با دانشآموزان و حتی محیط مدرسه به لحاظ درونی، احساسات، عواطف و رفتاری وابستگی ایجاد شود. اغلب اوقات نیز حس خوشایند در دوران پس از بازنشستگی به قوت خود باقی میماند.»
او گفت: «کسی که30 سال آموزگار بوده اگر بعد از آن مجدد جذب فعالیت آموزشی شود بعضاً صبر و توان تحمل برخی مسائل در او تنزل پیدا میکند. با وجود این، به دلیل تجربه زیاد میتواند تا حدی احساسات خود را کنترل کند.»
او سالمندی و بازنشستگی را در تقابل با یکجانشینی دانست و تأکید کرد: «توصیه من به همه این است که برای این دوران خود، برنامهریزی خاصی داشته باشند. گسترش روابط خود با دوستان و آشنایان، پرکردن اوقات فراغت و تعیین اهداف کوچک و کوتاهمدت میتواند گزینه مناسبی برای فعال و خوب شدن دوران سالمندی باشد.»
این فرهنگی پیشکسوت در خصوص فوقبرنامههای دوران پس از بازنشستگی رسمی خود به حضور در کلاسهای ورزشی و هنری اشاره کرد و افزود: «فعالیت ورزشی و کلاس خیاطی از علایق دیرینهام بود. امروز بهمنظور تسکین درد پاهایم در کلاس حرکات اصلاحی ثبتنام کردم و اگر شرایطی فراهم شود دوست دارم حتماً با یادگیری مهارت خیاطی، یک شغل کوچک خانگی ایجاد کنم.»
باقری محدودیت درآمدی را یکی از عوامل مؤثر در برنامهریزی دقیق مالی خود دانست و در این خصوص توضیح داد: «مدیریت درآمد اندک به من این نوید را میدهد که همچنان فعال هستم و میتوانم مسائل متعدد و متفاوت خود را اداره کنم. قطعاً در آینده نیز بهصورت جدی شرکت در گروههای جهادی را دنبال خواهم کرد.»
او روحیات نسل جدید را نسبت به نسلهای گذشته بسیار متفاوت خواند و گفت: «برای من و همنسلیهایم یک کتاب، دفتر، خانواده و دوست خوب داشتن راضیکننده بود. ما معلمان باسابقه، قبل از کرونا ارتباط صمیمی و نزدیکی با دانشآموزان برقرار میکردیم و از شناسایی مشکلات و ارائه راهکار و مشاوره به آنها احساس رضایت داشتیم. با ورود دانشآموزان به دنیای مجازی، به دلیل استفاده از گوشی همراه شرایط به کلی تغییر کرد. متأسفانه الان برقراری ارتباط با نسل امروزی سخت شده است. سعی دارم با این وجود با دانشآموزان ارتباط بگیرم. این در حالی است که معلمان جدیدالتدریس نمیتوانند با دانشآموزانی که فاصله سنی کمتری با آنها دارند ارتباط برقرار کنند.»
این معلم باسابقه در پایان به نسل امروزی توصیه کرد که اوقات خود را به دور از وبگردیهای بیهدف، به کسب مهارت و یادگیری اختصاص دهند؛ زیرا قطعاً این سبک زندگی، بازنشستگی و سالمندی آمیخته با علم و مهارت، آرامش و اطمینان خاطر را برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
تأمیناجتماعی ضرورت دوره سالمندی
یدالله ستوده، نویسنده و مسئول انتشارات شاپورخواست در بیان تصورش از سالمندي گفت: «رسيدن به آرامش، انتقاليافتهها و تجربهها و همچنین پاسداشت تلاشها و كوششهاي شبانهروزي تصویر من از سالمندی بوده و هست.»
ستوده با اشاره به تداوم فعالیت اجتماعی خود بعد از دوران بازنشستگی افزود: «احساس مفيد بودن و اثرگذاري بر فرآيند توسعه جمعي و همراهي با نسل جديد و جلوگيري از پديده گسست نسلي و بيهويتي، من را به ادامه فعالیت اجتماعی مشتاقتر کرده است.» او تأميناجتماعي و بهداشت كهنسالي را یکی از لوازم زندگی همراه با آرامش سالمندان خواند و در این خصوص افزود: «ثبت و جمعآوري تجربيات و بهرهگيري نسل جديد از سالمندان، بسترسازي براي امكاناتگردشگري و رفاهي و امكان دسترسي آسانتر و ارزانتر به آنها، همچنین فراهم آمدن فضاي بهرهگيري از تجربيات كاري، حرفهاي و اداري میتواند در به آرامش رسیدن سالمندان مؤثر باشد.»
او در توصیه به نسل جدید، آنها را به بهرهگيري از تجربيات سالمندان دعوت کرد و گفت: «نسل امروزی با تلاش جدی و هدفمند، همراه با كوشش براي مهارتاندوزي و حرفهآموزي به دور از راحتطلبي و تنآسايي باید تجربیات نسل پیشین را آویزه گوش خود کند.
این نویسنده افزود: «مطالعه، انتقال سرگذشت و تجربيات اندوخته به نسل آينده، پرهيز از يكجانشيني، يأس و سرخوردگي، انس با طبيعت و تغذيه متناسب با نياز بدني، رعايت سحرخيزي و بهداشتروحي، رواني و جسمي و تلاش در جهت رفع كدورتها، كينهها و مهرورزي و اميد به آينده نیز باید مدنظر قرار گیرد.»