printlogo


تأثیرات هوش‌مصنوعی بر آینده اقتصاد
فرانک جوادی روزنامه نگار

هوش مصنوعی در حال ایجاد تغییرات اساسی در اقتصاد جهان است و آن‌طور که آمارها نشان می‌دهد هر شرکتی در جهان که به سمت استفاده از هوش مصنوعی حرکت کرده، به سرعت درآمدهایش افزایش یافته است. این نقش که هر روز پررنگ‌تر از دیروز می‌شود، برای همه، عجیب و در عین حال ترسناک است. در این شماره به تأثیرات این روند روبه‌رشد، بر آینده اقتصادی و تجاری جهان و ایران پرداخته‌ایم.

با گسترش استفاده از پدیده هوش مصنوعی، روزانه شاهد انتشار انبوهی از اخبار و مقالات در صفحات اقتصادی رسانه‌‌‌ها هستیم. بسیاری از تعابیر و مفاهیم اقتصادی و تجاری همچون منحنی فیلیپس، برابری قدرت خرید، تولید ناخالص داخلی، تورم و مدیریت منابع انسانی اینک در معرض تغییرات جدی قرار گرفته و نیاز به تعریف مجدد دارند. با ظهور کسب‌وکارهای اینترنتی، حجم اطلاعات هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌‌‌شود و تحلیل سریع و صحیح این اطلاعات ضرورت بیشتری پیدا می‌کند. همچنین با توسعه کاربرد هوش مصنوعی در اقتصاد، «اقتصاد فضایی» به‌عنوان یک رویکرد جدید در علم اقتصاد مطرح شده است که به مطالعه تخصیص منابع کمیاب در سطح فضا و نیز چالش مکان‌‌‌گزینی فعالیت‌‌‌ها یا عوامل اقتصادی می‌‌‌پردازد.»

هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی امروزه بیش از پیش به زندگی ما انسان‌ها ورود پیدا کرده و همواره با آثارش در علم و فناوری، بر اقتصاد نیز تأثیر می‌گذارد. از همین طریق بیشترین ارتباط را با زندگی انسان امروز برقرار کرده است. هوش مصنوعی یک نظریه و توسعه سیستم‌های کامپیوتری است که می‌تواند وظایفی را انجام دهد که سابقاً برای انجام آن‌ها به هوش انسانی نیاز داشتیم. به‌عنوان مثال تشخیص گفتار، تصمیم‌گیری و ادراک بصری از جمله ویژگی‌های هوش انسانی هستند که هوش مصنوعی ممکن است از آن برخوردار باشد.
ارتباط این موضوع با اقتصاد روز‌به‌روز بیشتر و آثارش مهم‌تر از قبل می‌شود. طبق برآوردهای مؤسسه پژوهشی دانشگاه آدامز و سرتکس، هوش مصنوعی احتمالاً می‌تواند تا سال 2030 به‌تدریج 16 درصد یا حدود 13 تریلیون دلار به بازده اقتصادی کنونی جهان اضافه کند. همان‌طور که در گزارش سپتامبر 2018 این مؤسسه نشان داده شده، میانگین سالانه سهم آن در توسعه کارایی حدود 1.2 درصد از هم‌اکنون تا سال 2030 است. این آمارها گرچه تا حد بسیاری امیدوارکننده است و خبر خوبی برای همه مردم دنیا تلقی می‌شود اما همین مسئله که گفته می‌شود هوش مصنوعی تا چندسال دیگر می‌تواند این نقش را در اقتصاد جهانی ایفا کند، حقیقتی است ترسناک.
هوش مصنوعی (AI) می‌تواند بهره‌وری و پتانسیل تولید ناخالص داخلی اقتصاد جهانی را تغییر دهد. سرمایه‌گذاری استراتژیک در انواع مختلف فناوری هوش مصنوعی لازمه تحقق این مسئله است. بررسی‌های Pwc  (شرکت مشاوره مالی انگلیسی) نشان می‌دهد که 45 درصد از کل سود اقتصادی فناوری هوش مصنوعی تا سال 2030 از بهبود محصول و فرایند تولید آن حاصل می‌شود و تقاضای مصرف‌کننده را تحریک می‌کند. گسترش درآمدزایی هوش مصنوعی به این جهت است که این فناوری با افزایش شخصی‌سازی، جذابیت و مقرون‌به‌صرفه بودن در طول زمان، تنوع محصول را افزایش می‌دهد. طبق پیش‌بینی مؤسسه مذکور، بیشترین دستاوردهای اقتصادی حاصل از هوش مصنوعی در چین (افزایش 26 درصدی تولید ناخالص داخلی در سال 2030) و آمریکای شمالی (افزایش 14.5 درصدی) خواهد بود که در مجموع معادل 10.7 تریلیون دلار است و تقریبا 70 درصد از تأثیر این فناوری در اقتصاد جهانی را به خود اختصاص می‌دهد.

تأثیر بر اقتصاد منطقه‌ای
از سوی دیگر پیشرفت هوش مصنوعی در کشورهای منطقه به‌گونه‌ای است که جاسم حاجی، رئیس انجمن هوش مصنوعی بحرین پیش‌بینی کرده که وظایف مبتنی بر هوش مصنوعی در سال‌های آینده، به لطف استفاده از فناوری‌های خودکارسازی در صنایع مختلف، به‌طور کاملی متجلی خواهد شد. طبق گزارش سال گذشته  مؤسسه Pwc بررسی‌ها نشان می‌دهد که هوش مصنوعی تا سال 2030 نقش زیادی در اقتصاد خاورمیانه خواهد داشت و ارزش آن به 300 میلیارد دلار خواهد رسید. دلیل آن پروژه‌های عظیم در حوزه‌های سلامت، حمل‌ونقل، بازاریابی و... است. علاوه بر این موج جدید نوآوری در منطقه سبب رشد گسترده این فناوری خواهد شد.
همچنین سال گذشته میلادی شاهد راه‌اندازی آکادمی هوش مصنوعی پلی‌تکنیک بحرین بودیم. در این مرکز برنامه‌های حرفه‌ای مبتنی بر افزایش خلاقیت و نوآوری در زمینه هوش مصنوعی ارائه می‌شوند. در منطقه منا، چند کشور پروژه‌های بزرگی در زمینه شهرهای هوشمند و دولت‌های هوشمند داشته‌اند و هوش مصنوعی را در وزارتخانه‌ها و دانشگاه‌ها نهادینه کرده‌اند. درحالی که پروژه نئوم در مرکز توجه قرار دارد، پروژه‌های بزرگ دیگری هم در کشورهای منطقه در حال جریان است. در این میان هنوز اکثر کشورهای منطقه غرب آسیا بهره‌گیری چشمگیری از هوش مصنوعی در صنایع خود نداشته‌اند. نتیجه کندی کشورهای خاورمیانه در زمینه بهره‌گیری از هوش مصنوعی، تشدید شکاف دیجیتال میان این کشورها و کشورهای توسعه‌یافته است. این شکاف در حوزه تولید ناخالص داخلی از سه درصد در سال ۲۰۲۵ به ۱۹ درصد در سال ۲۰۳۰ افزایش می‌یابد.
هوش مصنوعی در غرب آسیا بر بهره‌وری اقتصادی برخی کشورها تأثیر مثبت گذاشته و آن‌ها را در رقابت با سایر کشورها پیش می‌اندازد. در این زمینه، پیشتازی فعلاً از آن عربستان سعودی و امارات خواهد بود. بیشترین تأثیر اقتصادی هوش مصنوعی در خاورمیانه مربوط به بخش مالی است که 25 درصد از سرمایه‌گذاری هوش مصنوعی منطقه در این بخش صورت می‌گیرد. دیگر بخش‌هایی که در خاورمیانه از هوش مصنوعی متأثر می‌شوند شامل بخش‌های آموزش، مراقبت‌های درمانی و بخش تولید و صنعت هستند. بر اساس بررسی‌های مؤسسه آی‌دی‌س بخش‌هایی که استفاده از سیستم‌های هوش مصنوعی و شناختی جدید در آنه‌ا سریع‌ترین رشد را خواهد داشت، عبارت‌ا‌ند از بخش‌های دفاعی، ضدتروریسم و سازمان‌های اطلاعاتی دولتی. بنابراین واضح است که کشورهای غرب آسیا به استفاده‌های نظامی و اطلاعاتی از هوش مصنوعی به‌شدت اهمیت می‌دهند.
اما این پیشرفت‌ها به این سادگی نیست و چالش‌هایی نیز به همراه دارد. پیاده‌سازی حتی ساده‌ترین برنامه‌های هوش مصنوعی می‌تواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد و شرکت‌ها را ملزم به کسب مهارت‌های هوش مصنوعی مناسب ‌کند. وارد کردن هر نوع هوش مصنوعی به گردش کار مستلزم ادغام دقیق وظایف انسان و ماشین است، به‌طوری که هوش مصنوعی باعث افزایش مهارت‌های افراد شود.

مدیران آینده‌نگر
یکی از مسائل پیش‌ روی هوش مصنوعی این است که تمام صاحبان کسب‌وکار و یا مدیران تمایلی به سرمایه‌گذاری در آن ندارند. وجوه موردنیاز برای راه‌اندازی و اجرای این فناوری بسیار بالاست. بنابراین هر صاحب کسب‌وکار یا سازمانی که می‌تواند در آن سرمایه‌گذاری کند، باید بتواند قابلیت‌های آن را در حوزه صنعت خود امتحان کند. شاید مهم‌ترین مسئله این فناوری در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، موضوع عدم دسترسی به داده‌ها یا کیفیت پایین داده‌ها جهت استفاده در این فناوری است.
حسین ربانی، رئیس بنیاد ملی نخبگان استان اصفهان و پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی در این‌باره می‌گوید: «سهم ۲۰ درصدی ناشی از هوش مصنوعی در درآمدهای ناخالص ملی که در اسناد چشم‌انداز بسیاری از کشورها مطرح شده، یک الزام است. این ۲۰ درصد در ایران معادل ۲۰۰ میلیارد دلار است که بیش از دوبرابر درآمدهای نفتی است.»
او ادامه می‌دهد: «هوش مصنوعی فناوری قدرت‌آفرین سال‌های پیش‌ رو است و این موضوع به مدد آمارهای جهانی و کلان‌روندها قابل تصدیق است. براین مبنا، حصول سهم 20 درصد ناشی از هوش مصنوعی در درآمدهای ناخالص ملی که در اسناد چشم‌انداز بسیاری از کشورها آمده، نه یک آرزو که یک الزام و یک واقعیت است.»
این پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی تأکید می‌کند: «این امر اساساً دور از واقعیت نیست و سهم اندکی از واقعیت اقتصاد است. اگر اندکی دقیق‌تر اقتصاد ایران را واکاوی کنیم و درآمد ناخالص ملی را در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات ارزیابی کنیم متوجه خواهیم شد که سهم 12 درصدی کشاورزی و 38 درصدی صنعت در مقابل سهم 47 درصدی خدمات در چندسال گذشته در حال کاهش بوده است.»