در گفتوگو با قائم مقام دبیرکل خانه کشاورز تشریح شد
صادرات محصولات کشاورزی ارجح است یا حفظ منابع آبی؟
صادرات محصولات کشاورزی بهعنوان بخشی از صادرات غیرنفتی همواره از اهمیتی خاص برخوردار بوده و در عین حال در مقاطع زمانی مختلف با حاشیههایی همراه بوده است. در این میان عدهای به اهمیت توانمندی و استقلال در تأمین مواد غذایی تأکید دارند و صادرات این محصولات را راهی برای بهبود شرایط کشاورز میدانند و عدهای دیگر با تأکید بر اهمیت موضوعات زیستمحیطی، به نوعی جزو مخالفان این شیوه هستند. به گفته این دسته از کارشناسان، مهمتر از صادرات محصولات کشاورزی و ارزآوری آن برای کشور، در نظر گرفتن مسائل و مشکلات کلانتری به نام بحران آب و خاک است که هر روز تشدید میشود و این منابع باید برای آیندگان نیز باقی بماند تا زندگی جریان داشته باشد.
دکتر عنایتاله بیابانی، قائممقام دبیرکل خانه کشاورز یکی از مدیران و کارشناسان بخش کشاورزی است که با هفتهنامه «آتیه نو» درباره اولویتها و ضرورتهای صادرات محصولات کشاورزی در شرایط کنونی کشور از منظر بحران آب و بحران خاک به گفتوگو نشسته که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
به نظر شما دولت و وزارت جهاد کشاورزی، در راستای مدیریت تولید و صادرات محصولات کشاورزی در شرایط اقلیمی کنونی باید چه مسائل و نکاتی را مدنظر قرار دهند؟
دولت که باید کارهای بسیاری در بخش کشاورزی در این زمینه انجام دهد اما در طول ادوار مختلف نتوانسته تکلیفی را که در مقابل تولیدکننده دارد به سرانجام برساند. حالا به دولت جدیدی رسیدهایم که در مورد بحران آب و خاک، تولید محصولات کشاورزی و روابط اقتصادی باید سیاستهایی اتخاذ کند که به سود بخش کشاورزی باشد و منافع ملی را نیز در برگیرد. البته بحث درباره جزئیات این امر در نشستی بسیار تخصصی طی ساعات طولانی مطرح شده و این مسائل گفته شده تا دولت بتواند در مسیری درست حرکت کند.
به نظر شما چه اولویتهایی وجود دارد که در شرایط بحرانی آب و منابع زیرزمینی، تولید و صادرات محصولات کشاورزی بهدرستی و با در نظر گرفتن همه ضرورتهای موجود انجام شود؟
قانونگذاری در این زمینه سیاستهای کلان و تخصصی را میطلبد که باید توسط کارشناسان مورد بحث و بررسی قرار گیرد. بهعنوان مثال در شرایط کنونی و دنیای علم و فناوری، نمیتوان نوعی محصول کشاورزی تولید کرد که بهای تولیدش با توجه به میزان صرف آب، انرژی و سایر هزینهها سه برابر بیشتر از بهای صادراتی آن محصول باشد. بنابراین باید تأمین امنیت غذایی و اولویتهای مردم در این زمینه را در نظر بگیریم.
باید ببینیم در تولید کدام محصولات با توجه به شرایط اقلیمی و مسائل مرتبط، مزیتهای نسبی بیشتر و امتیازات بالاتری داریم و روی آنهای تمرکز کنیم.
مهمترین امتیازها یا اولویتهایی که باید در نظر داشت و به آنها توجه ویژه کرد کدام هستند؟
مهمترین اولویتها و مزیتها این است که ببینیم محصولی مانند گندم اولویتش از منظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای دولت و مردم مهم است و آن را در صدر قرار دهیم. از سوی دیگر باید بررسی کنیم تا متوجه شویم میزان مصرف آب برای هر هکتار تولید گندم چقدر است و این میزان در مناطق و اراضی مختلف تا چه اندازه تغییر خواهد کرد.
بهعبارت دیگر در شرایط اقلیمی کنونی و بحران آب و خاک باید چنین اولویتهایی را مد نظر قرار داد و با در نظر گرفتن مزیتها و ضروریات زندگی مردم، اینگونه محصولات را در صدر لیست و فهرست خود مورد توجه قرار داد و روی تولید آنها سرمایهگذاری کرد. نباید توجه و تمرکز خود را صرف تولید محصولاتی مانند سبزی و صیفی و سایر محصولاتی کنیم که جزو ضروریات زندگی مردم نیست.
به نظر شما با توجه به رویکردهای مد نظر دولت چهاردهم و وعدههایی که داده، آیا میتوان به توسعه و تقویت بخش دولتی با بخش خصوصی و بدنه کارشناسی در حوزه کشاورزی امیدوار بود تا وضعیت این بخش زیربنایی بهبود پیدا کند؟
البته پاسخ به این سؤال زودهنگام است و باید به دولت و دولتمردان فرصت بدهیم تا ببینیم چه تصمیماتی اتخاذ میکنند و عملکرد آنها چگونه است. دیدگاه دولتمردان این است که به بهبود و پیشرفت نگاه و توجه ویژه دارند. البته باید اولویت و ارجحیت را به مسائلی اختصاص دهیم که با سفره و روزی مردم در ارتباط است. سپس باید آب و منابع آبی را مدیریت کنیم.
وقتی سیلی به وقوع میپیوندد، جمعآوری سیلاب هم باید در دستور کار قرار گیرد. این مسئله نیز بخشی از موضوع کلانی به نام مدیریت منابع آبی است؛ چراکه از جمعآوری همین سیلابی که باعث ویرانی و خرابی است میتوان بهعنوان منشأ خیر و برکت استفاده کرد و پرداختن به جزئیات آن و ارائه آن به دولت و دولتمردان فرصت و زمان بیشتری را میطلبد، البته اگر متولیان بخش کشاورزی بخواهند.
شما از ابتدا تاکنون جزو بهرهبرداران بخش کشاورزی، کارشناسان و مدیران این بخش بودید و بیشترین ارتباط را با کشاورزان و باغداران دارید. آیا مقاومت کشاورزان در برابر تغییر الگوی کشت یکی از موانع برای مدیریت تولید و صادرات محصولات کشاورزی بر مبنای مسائل کلانی از جمله بحران آب و خاک نیست؟ برای حل این مشکل چه باید کرد؟
مشکل در این زمینه عدم مدیریت و نبود نظارت در زمینه آب، مدیریت منابع آبی، تولید و مصرف است. در شرایطی که گرانترین محصول را تولید میکنیم، اگر ضایعات آن را محاسبه کنیم به اندازهای است که پاسخگوی نیاز مصرفی بسیاری از مردم است. بنابراین باید بازنگری کلی و بازمهندسی کلان در زمینه مسائل کلان مرتبط با تولید و صادرات محصولات کشاورزی از جمله آب، اولویتها و مزیتهای تولید محصولات کشاورزی داشته باشیم.
در شرایط کنونی دنیا در حال روبهرو شدن با معضل بزرگی به نام بحران آب است. بنابراین باید به این مسئله بیندیشیم که چگونه تولید و مصرف کنیم و حاصل این زحمات را چگونه بهرهبرداری کنیم. از سوی دیگر روی این نکته برنامهریزی کنیم که حمایتهای مختلف مد نظر دولتمردان و متولیان بخش کشاورزی را به کدام طبقه و کدام دسته از تولیدکنندگان بدهیم تا بتوانیم در این زمینه به موفقیتهای قابلتوجهی برسیم و الگوی کشت مناسبی را اجرایی و پیادهسازی کنیم.
در آخر اینکه چه کاری باید انجام داد که کشاورزان اعتماد کرده و سیاستهای کلان مد نظر متولیان این حوزه را اجرایی کنند؟
اگر همه ما از جمله مدیران درست و با صداقت عمل کنیم و کشاورزان این مسئله را ببینند، مسلماً حمایت خواهند کرد.