printlogo


اعتباربخشی به مهارت‌آموزی با استخدام

مهرداد عظیمی، رئیس سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای اخیراً در یک گفت‌وگوی خبری به تشریح عملکرد این سازمان پرداخت و گفت: «در حال حاضر در تمام مراکز استان‌ و شهرستان‌ها زیرساخت‌های آموزشی مهارتی وجود دارد و در مراکز دولتی آموزش‌های مهارتی به ۱۹ گروه هدف جامعه یعنی تمام مردم و تمام حوزه‌های هدف کشور ارائه می‌شود. به گفته رئیس سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای، حدود ۸۰ درصد از فعالیت‌های سازمان به اشتغال‌زایی منجر می‌شود. اما آیا تمامی مهارت‌آموزان جذب بازار کار می‌شوند؟
رابطه بین آموزش مهارت و اشتغال الزاماً یک رابطه پایاپای نیست، بلکه به سایر مؤلفه‌های اجتماعی و ویژگی‌های فردی گره خورده است. آموزش مهارتی که اغلب به‌عنوان دروازه‌ای برای رسیدن به صلاحیت حرفه‌ای دیده می‌شود، نقشی اساسی در شکل‌دادن به مشاغل و چشم‌اندازهای اقتصادی در سراسر جهان ایفا می‌کند.
آموزش مهارتی در هسته مرکزی خود، طیف وسیعی از تجربیات آموزشی و عملی را دربر می‌گیرد که هدف آن افزایش مهارت فرد در زمینه‌های خاص است. این می‌تواند از دوره‌های حرفه‌ای طراحی‌شده برای ارائه مهارت‌های عملی تا برنامه‌های آموزشی رسمی که متناسب با نیازهای صنعت طراحی شده‌اند را شامل شود. اثربخشی آموزش مهارتی نه‌تنها در انتقال دانش فنی بلکه در پرورش تفکر انتقادی، سازگاری و توانایی‌های حل‌ مسئله نیز نهفته است.
برای بسیاری از افراد، آموزش مهارت شغلی و حرفه‌ای درهای زیادی را به روی فرصت‌های تازه باز می‌کند و آن‌ها را به ابزارهای مورد نیاز برای پیمایش در پیچیدگی‌های محیط‌های کاری مدرن مجهز می‌کند. در حالی که پیشرفت‌های تکنولوژی و تقاضاهای در حال تحول بازار به‌طور مداوم نیازهای شغلی را تغییر می‌دهند، یک نیروی کار خوب آموزش‌دیده نه‌تنها مشخصات شغلی فعلی را برآورده می‌کند، بلکه با پیش‌بینی نیازهای آینده باعث ایجاد نوآوری و رشد پایدار می‌شود. از سوی دیگر، استخدام را می‌توان اعتباربخشی به مهارت‌آموزی دانست. این مهم در واقع پلی است که یادگیری تئوری را با کاربردهای دنیای واقعی مرتبط می‌کند و بستری را برای افراد فراهم می‌کند تا قابلیت‌های خود را به نمایش بگذارند و به‌طور معناداری در اهداف سازمانی مشارکت داشته باشند. در چنین رابطه‌ای، استخدام ارتباط آموزش مهارتی را تأیید می‌کند و در عین حال با ارائه فرصت‌های یادگیری مستمر، شایستگی‌های فرد را اصلاح می‌کند و یا گسترش می‌دهد. علاوه بر این، رابطه بین آموزش مهارتی و اشتغال پویا، پاسخگوی روندهای اقتصادی و تحولات جهانی است. صنایعی که پیشرفت‌های سریع فناوری را تجربه می‌کنند، اغلب نیازمند ارتقای مهارت برای ماندن در رقابت هستند. بنابراین، برنامه های آموزش مهارتی باید هم‌گام با تقاضاهای صنعت تکامل پیدا کند تا اطمینان حاصل شود که افراد به آخرین دانش و قابلیت‌ها مجهز هستند. 
از دیدگاه اجتماعی، تأثیر آموزش مهارت بسیار فراتر از مسیرهای شغلی فردی است. این به‌عنوان یک کاتالیزور برای توسعه اقتصادی با افزایش بهره‌وری و کارایی در بخش‌ها عمل می‌کند. نیروی کار ماهر، با جذب سرمایه‌گذاری‌ها و استفاده از نوآوری، فرهنگ کارآفرینی را تقویت می‌کند. در نتیجه موجی ایجاد می‌شود که به رشد و شکوفایی کلی اقتصادی دامن می‌زند. با این حال، چالش‌های فراوانی در بهینه‌سازی رابطه بین آموزش مهارت و اشتغال وجود دارد. نابرابری در دسترسی به فرصت‌های آموزشی باکیفیت می‌تواند عدم توازن اجتماعی-اقتصادی را تداوم بخشد و حرکت روبه‌بالا را برای جوامع حاشیه‌نشین محدود کند. رسیدگی به این نابرابری‌ها مستلزم تلاش‌های هماهنگ دولت‌ها، مؤسسه‌های آموزشی و شرکت‌ها برای اطمینان از دسترسی عادلانه به طرح‌های توسعه مهارت است. سرعت تغییرات تکنولوژیکی چالش‌ها و فرصت‌هایی را هم برای ارائه‌دهندگان آموزش مهارت و هم برای جویندگان کار ایجاد می‌کند. زمینه‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی، فناوری بلاکچین و انرژی‌های تجدیدپذیر، رویکردهای جدیدی را برای توسعه مهارت‌ها می‌طلبد که نیازمند برنامه‌های آموزشی انعطاف‌پذیر است و می‌تواند با وضعیت در حال تحول صنعت سازگار شود. رابطه بین آموزش مهارتی و اشتغال چندوجهی است. آموزش مهارتی به‌عنوان پایه‌ای عمل می‌کند که مشاغل براساس آن ساخته می‌شوند و افراد را با شایستگی‌های مورد نیاز برای پیشرفت در محیط‌های کاری پویا مجهز می‌کند. اشتغال به ‌نوبه خود، اثربخشی آموزش مهارتی را تأیید می‌کند و در عین حال فرصت‌هایی را برای رشد و توسعه مستمر ارائه می‌دهد.