printlogo


تأثیر سیاست‌های امنیت شغلی بر رفاه کارگران
سیاست‌های امنیت شغلی تأثیر عمیقی بر رفاه کارگران و در عین حال ارتقای سطح تولید دارد. هنگامی‌که کارگران در شغل خود احساس امنیت ‌کنند با انگیزه، متعهد و سازنده خواهند بود. اطمینان از اخراج نشدن خودسرانه آن‌ها باعث ایجاد یک محیط کاری مثبت می‌شود که رضایت شغلی بالاتر و نرخ ترک شغل کمتر را در پی دارد. در آلمان، برنامه Kurzarbeit به حفظ مشاغل در طول بحران‌های اقتصادی، مانند بحران مالی 2008 و همه‌گیری کووید-19 کمک کرد. این برنامه با کاهش نیاز به اخراج، ثبات و روحیه نیروی کار را حفظ کرده و به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا پس از بهبود شرایط اقتصادی، به سرعت تولید خود را افزایش دهند.

ثبات و رشد اقتصادی
سیاست‌های امنیت شغلی به ثبات و رشد اقتصادی کمک می‌کند. با محافظت از کارگران در برابر از دست دادن ناگهانی شغل، این سیاست‌ها به حفظ هزینه‌های مصرف کننده می‌انجامد که برای ثبات اقتصادی بسیار مهم است. هنگامی‌که کارگران به امنیت شغلی خود اطمینان دارند، احتمال بیشتری می‌رود که درآمد خود را برای خرید کالاها و خدمات خرج کنند و از مشاغل حمایت به عمل آورند.  در ژاپن، تأکید بر امنیت شغلی به حفظ ثبات طبقه متوسط کمک کرده که برای رشد اقتصادی ضروری می‌نماید. رویکرد پیشگیرانه دولت برای بازآموزی و کاریابی تضمین می‌دهد که کارگران همچنان شاغل باقی بمانند و هزینه‌های بیکاری طولانی‌مدت کاهش یابد. مدل امنیت انعطاف‌پذیری کشورهای اسکاندیناوی نشان داده که می‌توان انعطاف‌پذیری بازار کار را با امنیت اجتماعی قوی متعادل کرد. این کشورها با ارائه مزایای بیکاری سخاوتمندانه و برنامه‌های بازآموزی، اطمینان حاصل می‌کنند که کارگران می‌توانند به سرعت مشاغل جدید بیابند و تأثیر اقتصادی اخراج‌ها را به حداقل برسانند و رشد اقتصادی مستمر را ارتقا دهند.
نوآوری و سازگاری
سیاست‌های مؤثر امنیت شغلی همچنین می‌تواند نوآوری و سازگاری را در نیروی کار ترویج دهد. وقتی کارگران در شغل خود ایمن باشند، ریسک را می‌پذیرند و در فعالیت‌های نوآورانه شرکت می‌کنند. در ایالات متحده، ایالت‌هایی که قوانین امنیت شغلی قوی‌تری دارند، نتایج مثبتی از نظر روحیه و نوآوری کارگران دیده‌اند. برای مثال، مقررات سختگیرانه‌تر کالیفرنیا در مورد اخراج کارکنان، محیط پایدارتری را برای کارگران فراهم و آن‌ها را تشویق می‌کند تا در مهارت‌های خود سرمایه‌گذاری کنند و در پروژه‌های نوآورانه مشارکت  داشته باشند.  تأکید مدل اسکاندیناوی بر بازآموزی و یادگیری مستمر نیز باعث ارتقای نوآوری می‌شود. این کشورها با فراهم آوردن فرصت‌هایی برای به‌روز کردن مهارت‌های خود و سازگاری با فناوری‌های جدید، اطمینان می‌دهند که نیروی کارشان رقابتی باقی می‌ماند و قادر به رشد اقتصادی است.

ثبات نیروی کار
امنیت شغلی برای حفظ نیروی کار باثبات، که برای چرخه‌های تولید کارآمد اهمیت دارد، ضروری است. کارگران در وضعیت ثبات شغلی، کمتر به دنبال فرصت‌های شغلی دیگر می‌روند و نرخ گردش مالی و هزینه‌های آموزشی مرتبط را کاهش می‌دهند.
نیروی کار پایدار، تضمین تداوم در فرآیندهای تولید است، اختلالات را به حداقل می‌رساند و سطح بالایی از کارایی را حفظ می‌کند. در طول رکود اقتصادی، شرکت‌ها می‌توانند نیروی کار ماهر خود را حفظ کنند و از نیاز به استخدام مجدد و بازآموزی پرهزینه پس از بهبود اقتصاد اجتناب ورزند. این تداوم در نیروی کار به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا به سرعت فعالیت‌های عادی خود را از سر بگیرند و موجب کارایی تولید شوند.

ثبات اجتماعی
سیاست‌های امنیت شغلی از طریق کاهش عدم اطمینان اقتصادی که کارگران با آن مواجه هستند، ثبات اجتماعی را به دنبال می‌آورد. وقتی از دست دادن شغل ناگهانی کارگران را تهدید نکند، آن‌ها تجربه استرس مالی و سختی را نخواهند داشت. این امر بار سیستم‌های رفاه اجتماعی را کاهش و انسجام اجتماعی را ارتقا می‌دهد، زیرا افراد و خانواده‌ها می‌توانند استانداردهای زندگی خود را نگه دارند.  در فرانسه، مقررات سختگیرانه در مورد اخراج‌ها‌، کارگران را در یک شبکه ایمنی قرار می‌دهد و از اثرات اجتماعی از دست دادن شغل می‌کاهد. این ثبات اجتماعی برای حفظ یک جامعه هماهنگ و جلوگیری از ناآرامی‌های اجتماعی که می‌تواند ناشی از ناامنی اقتصادی گسترده باشد، حیاتی است.
تاب‌آوری اقتصادی
سیاست‌های ذکر شده با اطمینان از اینکه کارگران شاغل و سازگار باقی می‌مانند، انعطاف‌پذیری اقتصادی را افزایش می‌دهد. در طول گذارهای اقتصادی، مانند پیشرفت‌های فناوری یا تغییرات در بازارهای جهانی، اقدامات امنیت شغلی، مانند برنامه‌های بازآموزی و مزایای بیکاری، به کارگران کمک می‌کند تا به نقش‌ها و صنایع جدید انتقال یابند. این تطابق برای حفظ یک اقتصاد رقابتی و مقاومتی بسیار اهمیت دارد. در ژاپن، رویکرد پیشگیرانه دولت برای امنیت شغلی، از جمله خدمات بازآموزی و کاریابی، تضمین کرده که کارگران می‌توانند با شرایط اقتصادی در حال تغییر سازگار شوند. این امر کلیدی، در انعطاف‌پذیری اقتصادی ژاپن مؤثر بوده و به این کشور اجازه می‌دهد تا با عبور از چالش‌های اقتصادی موقعیت خود را در اقتصاد جهانی حفظ کند. مجموع این موارد نشان می‌دهد که در اقتصاد جهانی پویا، سیاست‌های مؤثر امنیت شغلی برای حفظ نیروی کار باثبات و مولد ضروری است. این سیاست‌ها با محافظت از کارگران در برابر از دست دادن ناگهانی شغل و ارائه حمایت در دوران گذار، ضمانت می‌دهند که کارگران می‌توانند به سهم خود در اقتصاد ادامه دهند و باعث رشد و شکوفایی پایدار شوند. از آنجایی که کشورها به چالش‌ها و فرصت‌های اقتصادی ادامه می‌دهند، تدابیر قوی امنیت شغلی سنگ بنای بازار کار انعطاف‌پذیر و پررونق باقی خواهد ماند.