printlogo


10 شاخص‌ شکل‌گیری کار مناسب

نگاهی به مفهوم کار نشان می‌دهد که این عنصر حیاتی و به بیانی جوهر انسان، هر دو بعد فردی و اجتماعی را با خود دارد. کار شایسته مورد نظر سازمان بین‌المللی کار بدون ایجاد و بهبودی نماگرهای آن ممکن نمی‌شود. برای تأمین زیرساخت‌های توسعه‌ پایدار، کار شایسته به عنوان شاخصی مهم تلقی می‌شود. خود این مفهوم نماگرهایی دارد که تأمین آن‌ها برای رشد اقتصادی جوامع ضروری است. 

نماگرهای معرفی شده توسط سازمان کار در ۱۰ دسته اصلی توصیف شده‌اند. فراهم کردن بستر مناسب برای هرکدام از این نماگرها، نیازمند بررسی، سیاست گذاری، صرف هزینه و برنامه‌ریزی در سطوح خرد و کلان است. نماگرهای مهم و اثرگذار از نظر (ILO) به شرح زیر است:
-فرصت‌های اشتغال: به معنای وجود فرصت‌های شغلی مناسب برای همه افراد در سن کار و جویای کار است. میزان اشتغال در میان جمعیت پایه و نیز میزان بیکاری برای این گروه وضعیت بازار کار را نمایان می‌کند.
-درآمد مناسب و کار مولد: دریافت مزد مشخص‌ترین نمود یک شغل است. افراد کار می‌کنند تا حقوق بگیرند و زندگی خود را تأمین کنند. در این میان سواد و مهارت و تجربه عواملی هستند که سطح دستمزد افراد را متأثر می‌کنند. به هر روی درآمد مناسب، ضامن اطمینان خاطر و ایجاد امنیت اقتصادی برای خانوارها محسوب می‌شود. بدون آن آینده شغلی و برنامه‌ریزی‌های بلندمدت متزلزل شده و فرد را دچار نابه‌سامانی می‌کند.
- ساعت کار: یکی از مواردی که از دیرباز در حیطه مشاغل محل مناقشات فراوان بوده، ساعت کار است. ساعت کار نامناسب سلامت جسم و روان افراد را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. برهم خوردن تعادل بین کار و زندگی خانوادگی از دیگر بازخوردهای ساعت کار نامناسب است. بنابراین ساعت کار در مشغال نیمه‌وقت و تمام‌وقت و سطح دستمزد ناشی از آن به برنامه و توجه ویژه نیاز دارد.
 -تعادل بین کار، خانواده و زندگی شخصی: وجود تناسب بین کار و زندگی شخصی یکی از سیاست‌های عمومی در کشورهای مختلف محسوب می‌شود. این نماگر درهم‌تنیدگی زیادی با بقیه نماگرها دارد. دستمزد کم و ساعت کاری نامناسب فرد را وادار به کار بیشتر و بازماندن از زندگی شخصی می‌کند. این مسئله برای زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه آنان علاوه بر وظایف شغلی، امور خانه و فرزندان را نیز برعهده دارند. (ILO)  سازمان بین‌المللی کار نیز در قطعنامه 156 (1981) بر این نکته تأکید دارد که سیاست‌هـای ملـی باید به‌گونه‌ای باشد که افرادی که مسئولیت‌های خانوادگی دارند و برای پیوستن به بازار کار تمایل نشان می‌دهند یا در بازار کار حضور دارند، بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند بـدون اینکـه در معرض تبعیض قرار گیرند.
- ثبات و امنیت شغلی: از دست دادن شغل و مطمئن نبودن نسبت به داشتن آن، یکی از مسائلی است که همواره ذهن نیروی کار را به خود مشغول می‌دارد. امنیت شغلی یکی از نماگرهای کار شایسته است. بدون وجود آن فرد دچار اضطراب شغلی شده و فعالیت شغل کنونی او نیز دستخوش مشکلاتی می‌شود. از دست دادن کار و تغییرات زیاد در این عرصه، مانع تجمع سرمایه انسانی است. این امر مهارت‌های فرد را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به طوری که گاهی افراد مجبود می‌شوند برای به‌دست آوردن یک شغل مهارتی مغایر با تخصص و علاقه خود به دست آورند. از این رهگذر بازنشستگی و مزیای شغلی نیز از بین می‌رود و فرد را سرخورده می‌کند. نرخ بالای بیکاری جزو عواملی است که ثبات شغلی را به خطر می‌اندازد. در چنین شرایطی فرد می‌داند اگر بیکار شود، امکان پیدا کردن شغل مناسب را به‌زودی نخواهد داشت.
- فرصت‏ها و رفتار برابر در اشتغال؛ تبعیض به هر شکلی در عرصه اشتغال مذموم شمرده می‌شود. قطعنامه شماره 111 سازمان بین‌المللی کار (1958) تبعـیض را بـه‌عنوان هر تفاوت، حذف یا ترجیح براساس نژاد، رنگ، جنس، مذهب، عقاید سیاسی، ملیت و اصـل‌ونسب یا خاستگاه اجتماعی که تأثیری مخرب بر کیفیت فرصت‌های شغلی یـا رفتـار در اشـتغال دارد، معرفی می‌کند. تبعیض زوایای دیگری همچون کـار بـدون آزار و خشـونت، داشـتن اسـتقلال نسـبی و رسـیدگی بـی طرفانـه بـه شکایت‌های مربوط به کار را نیز دربر می‌گیرد.
-محیط کار ایمن: آنچنان که سازمان بین‌المللی کار گزارش می‌دهد، سالانه بیش از دو میلیون نفر در جهان بر اثر حوادث شغلی جان خود را از دست می‌دهند. خطراتی که مشاغل مختلف با آن درگیرند نیازمند ایجاد حاشیه امن است. در این زمینه سازمان‌ها و نهادهای مختلف برای ایجاد بهداشت شغلی و ایمنی کار تلاش می‌کنند. انجام کارهای تکراری، در معرض مواد مضر و شیمیایی بودن، کار روی بلندی یا در اعماق زمین و دریا، سروصدای زیاد و کارکردن با ابزار صنعتی خطرآفرین محیط کار را برای کارکنان ناامن می‌کند. در نتیجه اضطراب شغلی و میل به تغییر کار و آینده نامطمئن رخ می‌نماید. مواردی که تأمین و. تثبیت کار شایسته را ناممکن می‌کنند. 
-تأمین‌اجتماعی: حمایت از نیروی کار امری است که بدون وجود آن نمی‌توان انتظار رشد اقتصادی را داشت. تأمین‌اجتماعی در کشورهای مختلف سطوح متفاوتی دارد، اما در هر شرایطی یکی از ملزومات اصلی حوزه کار و تولید محسوب می‌شود. آمارها در این زمینه نگران‌کننده است؛ سازمان بین‌المللی کار بیان می‌کند که تنها 20‌درصد نیروی کار جهان از حمایت‌های کافی اجتماعی برخوردارند. (ILO) در قطعنــامه شمــاره 202 (1952) مزایای اجتماعی همچون مراقبت‌های پزشکی، مزایای دوران بیماری، بیکاری، زمان پیری، حوادث شغلی، مزایای خانوادگی، زایمان، بازماندگان و مزایای ازکارافتادگی را مطرح می‌کند. هرچه تأمین‌اجتماعی در پوشش هزینه‌ها و حمایت از کارکنان قوی‌تر ظاهر شود، توسعه اشتغال بیشتری اتفاق می‌افتد.
- کار غیرقابل قبول: کاری که در جامعه مورد پذیرش باشد و انجام آن فرد را در تنگنا و فشار قرار دهد، سایسته به حساب می‌آید. در بعضی موارد رویکردهای اجتماعی نیازمند تغییر هستند تا مشاغل مختلف از بیم قضاوت‌شدن و انگ‌زنی دور بمانند. همچنین کار کودکان و کارهای جبری تحت سیطره باندهای مافیایی جزو مشاغل غیرقابل قبول تعریف شده‌اند که باید از میان بروند.
- گفت‌وگوی اجتماعی: کار شایسته بدون تعامل میان شرکای اجتماعی به دست نمی‌آید. داشتن اختیار و آزادی کارکنان در بیان آرا و نظرات و حضور در تشکل‌‌ها و اعلام مطالبات از مصادیق روشن گفت‌وگو در این زمینه هستند. کارکنان یا به‌طور شخصی یا به‌واسطه نمایندگان خود در تشکل‌ها توان ارائه نظرات خود را داشته باشند. در غیر این‌صورت سطح خشم و نارضایتی پنهان و آشکار به وجود آمده، کار را از ریل خود خارج می‌کند و در بسیاری موارد تجمعاًت و اعتراضات شغلی را به دنبال دارد. گفت‌وگوی اجتماعی یکی از هسته‌های اصلی دموکراسی در محل کار نیز محسوب می‌شود. مشورت و تبادل اطلاعات بین سه گروه نمایندگان، کارکنان و سیاست‌گذاران لازمه شکل‌گیری تعامل در محیط کار است.