printlogo


الزام درک مشترک بین سه‏ضلع تأمین‌اجتماعی
یونس دباغ صادقی‌پور مدیرکل استان آذربایجان‌شرقی

صنعتی‌شدن تولید، منجر به گسترش روزافزون روابط کار شده و به تناسب آن پیشرفت فناوری متحول می‌شود. در این راستا انعطاف نظام تأمین‌اجتماعی جهت پاسخگویی به مطالبات جامعه هدف و تحقق وظایف ذاتی خود، مستلزم ایجاد ارتباط و تعامل مؤثر و خلاقانه با ذی‌نفعان است. یکی از مهم‌ترین ذی‌نفعان تأمین‌اجتماعی و یا به‌عبارت دقیق‌تر مؤثرترین شریک سازمان، جامعه کارفرمایی است که با ایجاد اشتغال، بستر تولید و رشد اقتصادی را در جامعه فراهم می‌کند. کارفرمایان در جایگاه یکی از بازوان پرتوان تأمین‌اجتماعی با انجام به‌موقع تکالیف خود در قبال این سازمان، پایداری منابع این نهاد بیمه‌ای را تضمین و موجبات ارائه خدمات بهینه به جامعه هدف را تسهیل خواهند کرد. 
به‌طور حتم، ایجاد درک مشترک بین شرکا، در جهت پیشبرد اهداف و ارائه خدمات مطلوب متناسب با نیازهای جامعه، از الزامات محسوب می‌شود. تعامل دوسویه و هدفمند، حول محور ایجاد امنیت و آرامش‌خاطر نیروی کار با ایجاد اشتغال پایدار و رشد تولید، بسیار حائز اهمیت است. تبیین حقوق متقابل سازمان و ذی‌نفعان، راهکارهای توسعه اجتماعی و اقتصادی، ذیل راهبردهای الگوی پیشرفت ایرانی و اسلامی باید در حوزه تقویت تعامل بین تأمین‌اجتماعی و کارفرمایان، ترسیم و عملیاتی شود.     
از سوی دیگر سازمان تأمین‌اجتماعی همواره حامی کسب‌و‌کار بوده و با کارکردهای خود در ادوار مختلف این همراهی را اثبات کرده است. این سازمان به‌خاطر دارا بودن سطح بالای تماس با جامعه هدف، ظرفیت بی‌بدیلی در جهت ایجاد تعامل با مخاطبان خود دارد. از طرفی نهادها و تشکل‌های حوزه کارفرمایی به‌‌‌صورت کارشناسی و تخصصی در بسیاری از امور ورود پیدا کرده و همواره یاری‌رسان سازمان بوده‌اند. وجود این ظرفیت عظیم تدوین پیوستی فرهنگی و ارتباطی با شرکا را در سازمان می‌طلبد تا ضمن استخراج مطالبات و نیازهای این حوزه ملاحظات، محدودیت‌ها و ظرفیت‌های سازمان تبیین شود. 
برگزاری نشست‌های تخصصی مدون، برپایی جشنواره‌های علمی و فرهنگی، پرهیز از تغییرات پی‌درپی قوانین و مقررات، کاهش موارد محل اختلاف و اجماع بر مطالبات و حقوق مشترک با اقناع مراجع ‌تصمیم‌گیر و قانون‌گذار در قالب پیشنهاداتی در جهت بهبود روابط طرح می‌شود؛ چراکه تأمین‌اجتماعی به‌عنوان یک سازمان عمومی غیردولتی، بخش اصلی منابع خود را از محل حق‌بیمه و از طریق نیروی کار و کارفرما تأمین می‌کند. کارفرمایان خوش‌حساب با پرداخت دیون خود، سازمان را در ایفای تعهدات یاری می‌کنند، اما انباشت مطالبات از کارگاه‌های دولتی و بخش خصوصی طی ادوار مختلف، در کنار تغییرات ساختار جمعیتی و روند سالمندی و نیز افزایش روزافزون تعداد بازنشستگان به‌نسبت نیروی کار شاغل، کارکردهای سازمان را با چالش مواجه می‌کند. 
در چنین شرایطی باید سازوکاری مدون و منسجم با اعمال قوانین دقیق و شفاف، طراحی و ضمن وصول مطالبات، از انباشت مطالبات جدید پیشگیری شود. در این راستا توسعه گفتمان تأمین‌اجتماعی و تبیین ماهیت منابع سازمان به‌عنوان حق‌الناس نسل‌ها الزامی است. 
همچنین پرهیز از تصویب و اجرای قوانین ناپایدار و غیرکارشناسی که موجب اصلاحات پی‌درپی و در نتیجه خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی می‌شود، بسیار حائزاهمیت است. اصلاح قوانین و فرایندهای موجود متناسب با ابعاد فناوریکی، اجتماعی، جمعیتی و اقتصادی باید به‌صورت دقیق و موشکافانه انجام گیرد. تدوین مشوق‌های بیمه‌ای مختلف برای کارفرمایان خوش‌حساب در مقطع کنونی به‌عنوان راهکاری برای ترغیب پرداخت به‌موقع و حتی پیش‌از‌موعد پرداخت، منطقی به‌نظر می‌رسد.
در واقع لازمه هر ارتباط مؤثر و دوسویه، شناخت نقاط مشترک، توانمندی‌ها و ظرفیت‌های موجود برای طرفین و تمرکز بر تقویت مشترکات است. این مهم با ظهور و بروز اقدامات فرهنگی و بسط و توسعه ارتباط با مشتریان تسهیل خواهد شد. از طرفی ناآگاهی نسبت به قوانین و مقررات و انتظارت متقابل موجبات نارضایتی را فراهم می‌کند. 
باید با تولید و انعکاس محتوا، ضمن بیان رویکرد و عملکرد سازمان به ذی‌نفعان، دغدغه‌ها و مطالبات آنان را تحلیل کرد و مبانی اقدام قرار داد. همچنین توسعه و به‌روزرسانی خدمات غیرحضوری و رفع ایرادات و نواقص موجود و ارتقای منابع انسانی با رویکرد توسعه فردی و سازمانی با نگاه فناورانه از الزاماتی است که باید در راستای ارتقای رضایتمندی و ارتقای کیفیت تعامل با مخاطبان مورد توجه قرار گیرد.