printlogo


گزارش آتیه‌نو از بازار فروش اعضای بدن
دیوارها فروش کلیه را جار می‌زنند
افراد با ‌گروه‌‌های سنی مختلف از گذشته ‌تا امروز به اجبار به روش دردناک امرار معاش و رفع نیازهای خود و خانواده در قالب فروش اعضای ‌بدن متوسل می‌شوند. این دسته از افراد در آغاز این مسیر برای عملیاتی‌ کردن تصمیم خود،‌ آگهی‌هایی بر در و دیوار شهر، تیرچراغ‌برق‌ها، ایستگاه‌های اتوبوس‌ و یا در انجمن اینترنتی اهدا، برای فروش کلیه و یا دیگر اعضای بدن خود ثبت می‌کنند. «آتیه‌‌نو» به مناسبت روز حمایت از بیماران کلیوی (24 آبان ماه) در گزارش پیش‌رو ضمن مروری بر آگهی‌های اینترنتی فروش کلیه، با چند نفر از افرادی که کلیه خود را آگهی کرده‌اند گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.
مهین داوری روزنامه نگار


آگهی‌های اینترنتی فروش کلیه را یکی پس از دیگری کلیک می‌کنم. برای نمایش شماره تماس‌ها در این سایت باید حق عضویت پرداخت شود. بخش آگهی‌های ویژه با نمایش تلفن فروشندگان کلیه در دسترس هستند.
کلیک و مرور یکی پس از دیگری آگهی‌های بخش ویژه؛ «فروشنده فوری کلیه با گروه خوني (+A)‌، سن: متولد 1369، جنسیت: زن، ساکن: تهران، تمام آزمایشات مربوط به اهدا و رضایت‌نامه محضری انجام شده، به دلیل مشکلات شدید مالی با خریدار حتی دلال یا واسطه سر قیمت کنار میام، فقط خریدار واقعی فوراً تماس بگیره ممنون.»
آگهی دوم: «فروشنده کلیه با گروه خونی (A) از تهران، متولد 1374 سلام گروه خونیم (+A)، رضایت همسر دارم، همه‌جای شهر میام، به پولش نیاز داریم، لطفاً خریدار واقعی پیام بده، آزمایش (hla) انجام دادم. پیام بدین براتون می‌فرستم. نیاز فوری، قیمت هم زیر 600 نمی‌تونم‌. چون بدهی رو باید پرداخت کنم؛ پس لطفاً شرایط مالی داری پیام بده!»
آگهی سوم: «فروشنده کلیه با گروه خونی (A) از تهران، فروش کلیه و کبد تهران، فروش کلیه و کبد و سایر اعضاي بدن، هر کجاي دنیا باشه من میام، لطفاً فقط واتساپ پیام بدین.»
اینجا وب‌سایت انجمن  اهداست که در صفحه اول آن این نوشته درج شده است: «وب‌سایت اهداي کلیه تنها محلی برای یافتن فرد مورد نظر شماست. بنابراین پس از یافتن فرد مورد نظر کار شما با این سایت تمام شده است و می‌بایست اقدامات بعدی را از طریق انجمن بیماران کلیوی شهر خود پیگیری کنید. این وب‌سایت هیچ مسئولیتی در قبال اقدامات کلاهبرداران ندارد و همیشه سعی می‌شود تذکرات مهم در همین قسمت به اطلاع شما عزیزان برسد. پس از یافتن و به توافق رسیدن خریدار و یا فروشنده مورد نظر خود، مستقیم با فرد مورد نظر به انجمن بیماران کلیوی شهر خود مراجعه کنید.»
انجمن اینترنتی اهدا که با هدف کمک کردن به افراد جویای کلیه و حذف دلال و واسطه در سال 1395 فعالیت خود را آغاز کرده، تأکید دارد تنها با رعایت کردن اصولی که در سایت انجمن آمده، هر فردی می‌تواند در کمترین زمان ممکن و بدون مشکل چه در زمینه فروش و چه در زمینه خرید از طریق این سایت به هدف خود برسد.
مجموع کاربران فعال ثبت‌نام شده آن در زمان تهیه این گزارش یک میلیون و 47 هزار و 650 نفر است و 8006 آگهی خرید و فروش در آن فعال است. هر بازدیدکننده این سایت با تورقی در بخش آگهی‌ فروشندگان متوجه می‌شود که اغلب فروشندگان دلیل خود را براي این تصمیم مشکل مالی و نداری مطرح کرده‌اند.

روایت فروشندگان کلیه 
«چند سال داريد؟ کجاها آگهی زدید؟ براي كليه‌تان كه براي فروش گذاشتيد چه قيمتي در نظر گرفتيد؟ چرا تصميم به اين كار داريد؟ به عاقبت این کار فکر کردید؟»
«فروشنده کلیه با گروه خونی (O) از اصفهان، فروش کلیه فوری، به دلیل بدهکاری و شرایط مالی می‌خوام کلیه خودمو بفروشم لطفاً تماس بگیرید فوری فوری»
به محض اولین بوق جواب می‌دهد. او می‌گوید که متولد 1368 است و کلیه‌اش را 800 ميليون تومان قيمت گذاشته است. این مرد اصفهانی به «آتیه‌نو» مي‌گويد: «سه چهار روز است كه تصمیمم را به دلیل بدهی برای فروش کلیه عملی کرده‌ام. کلیه‌ام را در سایت انجمن اهدا به قیمت800 میلیون تومان براي فروش آگهی کردم این در حالی است که در تهرانِ شما، تا یک میلیارد و 200 هم قیمت گذاشته‌اند.»
او در ادامه می‌گوید که قبل کرونا آژانس مسافرتی داشته و به دلیل کرونا ورشکست شده و برای گذران معیشت دو دختر و همسرش مجبور به این تصمیم شده و حتی همسرش رضایت محضری داده است.

انگیزه‌: تأمین نیاز فرزندان 
«فروشنده کلیه با گروه خونی (+A) از تهران، فوری زیر قیمت، آزمایش (HLA) از آزمایشگاه یکتا، آزمایش خون کامل، سونوگرافی، تمامی ‌آزمایش‌ها بدون ایراد و مشکل و نشان از سلامت من هستن، خانم هستم و کاملاً سالم زندگی کردم و فقط و فقط به خاطر بچه‌ام دارم این‌کارو می‌کنم و مشکلات مالی(زیر قیمت).» 
چند بوق می‌خورد تا جواب بدهد. با صدایی آرام و گرفته خودش را 37ساله و صاحب دو بچه معرفی می‌کند. او در جواب اینکه چرا این تصمیم را گرفته با لبخند تلخی می‌گوید: «مگر غیر بدهکاری و گرفتاری مالی چیز دیگری می‌تواند آدم را مجبور به انجام این ریسک کند. هنوز خریداری پیدا نشده، در صورت مچ بودن گروه خونی، قیمت قطعی را با هم توافق می‌کنیم.»

پرداخت طلب مردم با فروش کلیه 
«فروشنده کلیه با گروه خونی‌(AB)، ساکن زنجان، بدهکار هستم، نمی‌خواهم زیر منت کسی باشم.»
به محض اینکه می‌گویم برای آگهی فروش کلیه زنگ زدم، با دوبار تکرار جمله «بله در خدمتم»، پرسیدن سؤال‌ها را برایم راحت‌تر می‌کند. او در جواب سؤالم که آیا خریداری پیدا شده با لهجه غلیظ ترکی می‌گوید: «39 سالمه، بله یک خریدار کرمانی پیدا شده، جواب آزمایش (HLA) دارم. متأسفانه با خانمم برای گرفتن رضایت محضری اختلاف دارم. اگر شرط رضایت‌نامه نبود خیلی وقت پیش عمل کرده بودم.»
می‌پرسم راه دیگری نیست که از این کار منصرف شوید؟ جواب می‌دهد: «مجبورم و مستأجر. پسر 20ساله و دو دختر دارم. شما یک راه چاره به من نشان دهید. کارمند دولت بودم قراردادم لغو شد. خیاطی می‌کردم که به نتیجه نرسید. 200 میلیون تومان چک دست نزول‌خور دارم و نزدیک هشت چک برگشتی‌... به خاطر 45 میلیون بدهی یک‌سال زندان بودم و تازه آزاد شدم. الان هم روزمزدی کارگری می‌کنم و البته چندان درآمدی نیست.»
از قیمتی که گذاشته می‌پرسم و او جواب می‌دهد: «از آن مشتری کرمانی پرسیدم چقدر توان دارد و گفت که 300 میلیون تومان. من گفتم 270 میلیون کافی هست که بتوانم بدهی‌ام را پرداخت کنم.»
بعد از مکثی ادامه می‌دهد که اگر من جایی سراغ دارم رضایت‌نامه همسر نمی‌خواهد کلیه‌اش را به من بفروشد.
می‌پرسم ممکن است پشیمان شود که او بلافاصله مصمم و با تأکید جواب می‌دهد: «من تمام مراحل را پیش رفتم و کل آزمایش‌ها را انجام دادم. دارم پیگیری می‌کنم که اگر خانمم راضی نشود، یک خانم جای همسرم در دفترخانه حاضر شود و امضا کند.»

کفایت نکردن حقوق 
«فروشنده کلیه با گروه خونی (+O) هستم. با آزمایش (HLA) به خاطر نیاز مالی مایل به فروش کلیه خودم هستم. خواهشاً، خواهشاً مشتری واقعی فقط زنگ بزنه‌، پیام نه‌، زنگ.»
تک‌زنگی که می‌خورد بلادرنگ جواب می‌دهد و می‌گوید در خدمتم. از او که سنش را می‌پرسم می‌گوید 33 سال دارد. برای اطمینان از مصمم بودنش برای این تصمیم، از سلامتی و انجام آزمایشات موردنیاز این عمل جراحی می‌پرسم که او جواب می‌دهد: «من آزمایش (HLA) و سونوگرافی انجام دادم، کلیه‌ام سنگ‌ساز نیست و هیچ مشکلی هم ندارد.»
بعد که از چرایی این تصمیمش می‌پرسم او با اشاره به نیاز مالی‌اش ادامه می‌دهد: «به خاطر مادرم و بچه‌ام می‌خواهم این کار را  انجام دهم. ازدواج کردم و الان جدا شدم.» 
او ادامه می‌دهد قیمتی که برای کلیه‌اش در سایت گذاشته550 میلیون تومان است و بعد در جواب من که می‌پرسم تنها راه چاره فروش کلیه است و آیا به عوارض آن فکر کرده، بلافاصله جواب می‌دهد: «مستأجرم. مادر و خواهرم مریض هستند. دست‌و‌بالم بسته است. من پشیمان نمی‌شوم. شغل آزاد دارم، جوشکاری می‌کنم اما مگر با حقوق 12 میلیون تومانی می‌شود زندگی کرد؟»
در چه صورت ممکن است از این تصمیم خود صرف‌نظر کنی؟ او جواب می‌دهد: «در شرایطی که زندگی‌ام تأمین شود و بتوانم خرج بچه و مادر و خواهرم را دربیاورم. تقاضای وام کردم که یک وانت بخرم و با آن کار کنم، اما تا الان موفق نشدم.»
از او می‌پرسم شما که در آذربایجان غربی هستید، اگر خریداری خارج از این استان پیدا شود قبول می‌کنی که برای جراحی به استان دیگر سفر کنی که او در جواب می‌گوید هر جای دنیا باشد من می‌روم.

عوارض کلیه‌فروشی 
«کلیه فروش فوری، گروه خونی (+B)، سالم.» آگهی او را بر درگاه دستگاه خودپرداز بانک دیدم. به او که زنگ می‌زنم خودش را 30ساله معرفی می‌کند و اینکه سال 1388 ازدواج کرده و یک دختر چهارساله دارد. او به «آتیه‌‌نو» می‌گوید: «مجبورم برای هزینه زندگی‌ام این کار را بکنم. مستأجرم و هشت ماه نتوانستم خانه اجاره کنم و وسایلم در منزل پدری بود. چند جا قیمت گرفتم و تا الان دو نفر اعلام آمادگی کردند. عوارض آن برایم مهم نیست. جانم فدای خانواده.»

فعلاً منصرف شدم 
آگهی «فروشنده‌ کلیه با گروه خونی (A) از تهران»، علی مخطوط، به علت مشکلات مالی، کلیه آزمایشات انجام شده، آماده پیوند هستم.» و یا این آگهی « فروشنده کلیه با گروه خونی (A) از اصفهان، به خاطر بدهی مجبور به فروش هستم، کلیه‌فروشی، کاملاً سالم، گروه خونی (+A)، سن 21 سال، اهل سیگار نیستم، وزن 78، خوش هیکل و سالم، بدهی دارم، کسی هم ندارم کمکم کنه مجبورم بفروشم. نیاز فوری دارم. قیمت هم توافق می‌کنیم. فقط تماس هر ساعتی باشه در خدمتم آزمایش (HLA) آماده است. رضایت‌نامه هم آماده است.» در تماس با این آگهی‌دهندگان، آن‌ها از منصرف شدن خود خبر می‌دهند.

فروش کلیه با قیمت توافقی
در بعضی آگهی‌ها «مبلغ توافقی» به چشم می‌خورد. در تماس با بعضی از این فروشندگان آن‌ها بدهی مالی را تنها دلیل‌ خود برای کلیه‌فروشی مطرح و همه تأکید می‌کنند توافق ما تا سرحد تسویه کردن بدهی‌های‌مان است و نه بیش از آن.
حتی مرور ذهنی جمله مشترک تأملی و پرسش‌برانگیز «قیمت توافقی! خریدار هر جای دنیا باشه فرقی نمی‌کنه.» بعضی از آگهی‌های کلیه‌فروشی قابل هضم نیست. آخر چرا و در چه بستری بعضی‌ها اینچنین در اوج درماندگی به فروش بخشی از وجود خویش آن هم به قیمت «توافقی» رضایت می‌دهند؟