پیشبینی بازار سرمایه با تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها
بانک مرکزی در قبال جدیدترین تصمیم ارزی دولت به وزارت نفت اعلام کرده است: «در خصوص نرخ تسعیر ارز محاسبه قیمت خوراک و محصولات شرکتهای پالایش نفت و پتروشیمی، ترتیبی اتخاذ شود تا نرخ فروش حواله مرکز مبادله ارز و طلای ایران مبنای نرخ تسعیر قیمت خوراک و قیمت پایه بورس کالا قرار گیرد.» بر مبنای این ابلاغیه بانک مرکزی، نرخ خوراک پتروشیمیها بر اساس دلار مرکز مبادله محاسبه خواهد شد، که در حال حاضر در محدوده 37 هزار تومانی قرار دارد. این موضوع، به گفته کارشناسان در نهایت باعث افزایش سودآوری صنایع بورسی از جمله پتروشیمیها میشود. از طرف دیگر دولت با این تصمیم نشان داد که به سمت حذف قیمتگذاری دستوری در حرکت است. در این رابطه فردین آقابزرگی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «آتیهنو» به بررسی سیاست جدید دولت در قبال شرکتهای پتروشیمی پرداخته است.
تغییر نرخ تسعیر ارز خوراک پتروشیمیها چه تأثیری در افزایش سودآوری صنایع پتروشیمی حاضر در بازار سرمایه خواهد گذاشت؟
افزایش نرخ تسعیر ارز، بر اساس ابلاغیه اخیری که از سوی بانک مرکزی مطرح شد، گامی درست از سوی دولت است. در این راستا، سود صنایع مختلف از جمله پتروشیمیها به مرور افزایش پیدا میکند و با فروش رقابتی محصولات در بورس کالا، حاشیه سود شرکتها نیز بهصورت پایدار در مسیر رشد قرار میگیرد که این مسئله از اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین رانتهایی که ناشی از فاصله بین نرخ ارز نیمایی و آزاد وجود دارد از بین خواهد رفت.
با کنار رفتن ارز 28هزار و 500 تومانی تومانی و جایگزینی دلار 37 هزار تومانی، پتروشیمیها باید خوراک را گرانتر بخرند. چگونه با این شرایط سود آنها حفظ و بیشتر میشود؟
نکته مهم این است که دولت با این کار عملاً اعلام میکند مکانیسم بازار را قبول دارد و این یک اصل مهم است که در اقتصاد کشور وجود دارد و حال نیز دولت به آن توجه میکند. زمانی که نرخ خوراک به این شکل تعیین میشود، طبیعتاً محصولات پتروشیمیها که در بورس کالا نیز عرضه میشود، بهصورت رقابتی تعیین میشود که این موضوع، قیمتگذاری را رقابتیتر میکند. این مسئله در نهایت باعث میشود محصولات پتروشیمی با قیمت واقعی فروخته شود که نتیجه آن نیز این است که پتروشیمیها در بلندمدت سوددهی خود را حفظ کنند. این موضوع یک امر مهم است، چراکه پتروشیمیها علاوه بر اینکه بازار داخل را تأمین میکنند، به امر صادرات نیز میپردازند. در وضعیت جدید و با تکیه بر حفظ و ارتقای سودآوری پتروشیمیها آنها با ثبات بیشتری به فعالیت خود ادامه خواهند داد.
با این اوصاف خرید سهام پتروشیمیها در بلندمدت، میتواند برای سرمایهگذاران بسیار مناسب باشد.
قطعاً با دیدگاه بلندمدت با توجه به پتانسیلی که شرکتهای پتروشیمی از آن برخوردارند، سرمایهگذاری در این صنعت میتواند مناسب باشد، اما باید دیدگاه سرمایهگذاری افراد با روحیه و میزان سرمایهای که در اختیار دارند، همخوانی داشته باشد. از سویی باید به این نکته توجه داشت که نوسانات قیمتی نیز جزء لاینفک بازار سهام محسوب میشود. افرادی که بر اساس دیدگاه بلندمدت اقدام به خرید سهام میکنند، باید به نوسانهای قیمتی که بهصورت مقطعی رخ میدهد، خیلی نگاه نداشته باشند، زیرا در نهایت این سودآوری شرکتهاست که میتواند بازدهی افراد را تحقق بخشد که این موضوع در بلندمدت رخ خواهد داد.
با توجه به این توضیحات، وضعیت بازار سرمایه تا پایان سال را چگونه ارزیابی میکنید؟
در خصوص پیشبینی وضعیت بازار بورس تا پایان سال 1402 من معتقدم، این حرکت بر اساس سه دلیل مشخص رو به رشد خواهد بود و حتی انتظار بر این است شاخص کل تا آستانه 3 تا 3.5 میلیون واحد رشد کند. در وهله اول فاصله نرخ ارز در بازار آزاد و ارز دولتی، پتانسیلی است که به مرور زمان، درآمد حاصل از فروش شرکتها، سود عملیات و سود ویژه شرکتها را افزایش خواهد داد. تجربه گذشته در سنوات قبل نشان داده که این فاصله به مرور زمان پوشش پیدا خواهد کرد و حرکت از سمت ارز دولتی به ارز آزاد بهتدریج اتفاق میافتد. برعکس این اتفاق را در 30 تا 40 سال گذشته مشاهده نکردهایم. دلیل دوم، مقایسه سطح ارزندگی بازارهای مختلف از جمله بازار خودرو، مسکن، ارز و طلا با بازار سرمایه است. در حال حاضر بازار سهام زیر ارزش ذاتی خود معامله میشود، در حالی که بازارهایی مانند مسکن و خودرو دارای حباب هستند. بنابراین سطح ارزندگی بازارها و تصمیمی که سرمایهگذار میگیرد، طبیعتاً این خواهد بود که به جای سرمایهگذاری در بازاری مانند خودرو و مسکن که جای رشد ندارد و به نوعی سرمایهگذاری در آن دارای توجیه نیست، در بازار سهام سرمایهگذاری کند. بنابراین فضای بازار سرمایه با ورود نقدینگی روبهرو خواهد بود. حتی اگر در مقاطع کوتاه شاهد این باشیم که نوساناتی پیدا شود و خروج نقدینگی اتفاق بیفتد، اما برآیند در یک بازه کوتاهمدت شش ماه تا یک سال به سمت رشد میل پیدا خواهد کرد. دلیل سوم اینکه تجربه و آمار گذشته و به اثبات رسیده بازار سرمایه از حیث بازدهی نشان داده که در بازههای 10 تا 20ساله همواره این بازار یکی از پیشروترین بازدهیها را در بازارها داشته است. بخصوص آنکه یک امتیاز ویژه و مناسب دیگر بورس و بازار سرمایه، ضریب نقدشوندگی بالاست. برخلاف بازار مسکن که یکی از معایب آن، عدم نقدشوندگی مناسب است. به همین دلیل پیشبینی میکنم که روند رشد شاخص کل تا آستانه 3 تا 3.5 میلیون واحد منطقی خواهد بود.
در این وضعیت سرمایهگذاری، مردم چه نکاتی را باید در خرید سهام مدنظر قرار دهند؟
با توجه به سوابق تاریخی بورس، سرمایهگذاران به شرط انتخاب سهام مناسب، بنیادی و دارای سود مناسب میتوانند بسیار امیدوار باشند که به بازدهی مناسبی دست پیدا کنند. در این زمینه شرکتهایی که پتانسیلهای بالایی داشته و بر اساس ارزش دارایی و طرحهای توسعهای که در آینده ممکن است به سودآوری برسند، اگر در سبد سهام سرمایهگذاران قرار بگیرند، بدون شک ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند. بنابراین اتکا به سودآوری در درجه اول، انتخاب پرتفوی مناسب در صنایع و شرکتهای متنوع در درجه دوم و استمرار و پایداری در امر سرمایهگذاری در وهله آخر، روند سرمایهگذاری در بورس را برای افراد مختلف در وضعیت مناسبی قرار میدهد.